...
محاورههای سقراطی
درباب «سکوت»
سید امین موسویزاده
این گفتوگوها حاصل گپهایی در فضاهای مجازی با آدمهای ناشناس است. گاهی این در و بیدرها، ساختاری مانند «محاورات سقراطی» پیدا کردهاست. البته شاید شما اینطور فکر نکنید. این گفتوگوها را اغلب به همان شکل که بودهاند، آوردهام. میتوانید آنها را به عنوان «داستانهایی کوتاه» یا «واقعیتهایی جاری» بخوانید.
٭٭٭
پری دریایی: سلام.
مرجان جان: سلام. خوب اید؟
پری دریایی: شکر. خوب ام. عالی ام.
مرجان جان: چه خبرا؟
پری دریایی: خبر که هیچ. هنوز نان گندم خوبه. و هنوز بارون قشنگه. و من رو یاد خودم می اندازه. شما چی؟
مرجان جان: منم خوبم. ممنون.
پری دریایی: ... .
مرجان جان: ظاهراً هیچ حرفی ندارید که با من بزنید.
پری دریایی: شایدم سکوت جوابی جز سکوت نداره.
مرجان جان: شاید.
پری دریایی: از «هیچ چی»، نمی تونه چیزی به وجود بیاد.
مرجان جان: آره. شاید.
پری دریایی: پس یه چیزی بگو. حرفی. حدیثی. سخنی.
مرجان جان: چی بگم مثلاً؟
پری دریایی: این یعنی که بد موقعی مزاحم شدم و اصلاً حوصله مو نداری؟
مرجان جان:
دیگر فقط از جن و پری حرف بزن
افسانه بگو ز هر دری حرف بزن
از فلسفه خسته ام ز عرفان بگذر
با من به زبان مادری حرف بزن.
پری دریایی: زیبا بود.
مرجان جان: من چیزی ندارم جز همین شعرهایی که این طرف و اون طرف پخشه. مابقیاش سکوته و سکوت.
پری دریایی: سکوت حتی اگه پر از شعر هم باشه، بازم خالیه.
مرجان جان: قبول دارم که خالیام. خیلی وقته خالی خالیام.
پری دریایی: با این حال این سکوت رو ول نمیکنین؟
مرجان جان: هر آدمی بازتاب دیگرانه. سکوت یکی مثل من هم، محصول آدماییه که دور و برش هستند.
پری دریایی: داری به من میگی؟
مرجان جان: شما هم یکی از این همه.
پری دریایی: امروز زیاد سرحال نیستی. فکر کنم سکوتت واسه اینه که جلو پرخاشت رو بگیری؛ یا شاید هم جلو بغضات رو.
مرجان جان: سکوت، یعنی سکوت. همین. واسه زمین فوتبال خالی که برنامه نود پخش نمیکنن.
پری دریایی: وقتی شوخی میکنی، یعنی که اونقدرها هم حالت بد نیست.
مرجان جان: گفتم خالیام. نگفتم حالم بده.
پری دریایی: اما شوخیهات هم سرده. گاهی، وقتی با تو حرف میزنم اونقدر سردم میشه که انگار هزار ساله زمستونه.
مرجان جان: پس همینه که همه کناره می گیرن از من. سرما واگیر داره.
پری دریایی: من خودم همیشه سردم. ولی راستش سرمای تو شهامت گفتن رو از آدم می گیره. نمیشه زیاد با تو حرف زد. نمی شه زیاد نزدیک ات اومد.
مرجان جان: شایدم هیچ کی سعی نکرده به زبون خودم با من حرف بزنه. همه توقع دارن من با زبون اونا تکلم کنم. همه توقع دارن من مرزهام رو بهشون نزدیک کنم. اما هیچکی نمی خواد به طرف مرزهای من بیاد.
پری دریایی: آخه تو همیشه در مقابل آدم وامیایستی. هیچوقت کنار کسی نمیایستی و باهاش راه نمیری. اینه که هیچ وقت آدم از حرف زدن با تو احساس راحتی نمی کنه. یه جورایی مثل گیرکردن کلام روی صفحه کلید یا انگشت. شایدم مثل ترس از خطا و خندیدن معلم سختگیر. یه جور هول کردن.
مرجان جان: شایدم ترس از ورود به یه غار کشف نشده. بیشتر آدمها شهامت ناشناخته ها رو ندارن.
پری دریایی: بودن با تو جرأت شناختن رو از آدم می گیره.
مرجان جان: این دیگه فکر نمیکنم تقصیر من باشه. اینکه کسی نمیخواد چیزی رو که ناشناخته است بشناسه تقصیر من نیست.
پری دریایی: این همه چیز ناشناخته هست که آدمها رفتن و شناختن. آدمها جرأت دارن، این تویی که با سکوت آزاردهندهات جلو همه ماجراجوها رو گرفتی.
مرجان جان: شاید دارین بی انصافی می کنید؟ البته شایدم انصاف تعریف غیرمنصفانه ای داره.
پری دریایی: شما از اون آدمهایی هستید که حس می کنم مثل تولد، بیتوجه به شرایط اتفاق میافتید.
مرجان جان: این جمله بسط یافته همون اصطلاح آدم بی ملاحظه است؟
پری دریایی: نه. ولی اینطور آدم ها راحت تر میتونن بی ملاحظه باشند. ولی شما بیملاحظه نیستید فقط خیلی خودمحورید و این برای شما خوبه.
مرجان جان: ولی در مواجهه با دیگران ظاهراً زیاد نمی تونه خوب باشه.
پری دریایی: شما اونی هستید که دوست دارید باشید. من می فهمم که شما از خودتون خیلی راضی هستید و این خوبه.
مرجان جان: خوب. تکمیل شدم. خودمحور و از خود متشکر و بی ملاحظه.
پری دریایی: خدا! خدا! خدا! انگار امشب سر حال نیستی. برم بهتره.
مرجان جان: حالا توداری سکوت میکنی. میبینی، این من نیستم که سکوت میکنم. این سکوته که من رو فتح میکنه.
پری دریایی: سکوت نمیکنم. دارم ازت فرار میکنم. وقتی کسی از تو فرار کرده و دور شده، طبعاً صداش رو نمیشنوی. این سکوت نیست که تو رو فتح کرده، این تویی که توی سکوت پا میذاری.
مرجان جان: ... .
پری دریایی: باز که ساکت شدی؟
مرجان جان: ... .
پری دریایی: من میرم تا تو بتونی به سکوتت ادامه بدی.
مرجان جان:
حرفی شد و در بین سطورش گم شد
در صفحه دیوان قطورش گم شد
شاعر به خودش آمد و دفتر را بست
عاقل شد و رفت و رفت و گورش گم شد... .
روز خوش پری خانم دریایی