🌚🍆🍑

🌚🍆🍑

BEHSA🍧

ددی رفته بود جلسه و گفته بود جونگوکی بهش پیام نده ولی اون جونگوکی رو دوست داره مگه ن؟ مشکلی پیش نمیاد. 


پسر نیشخندی زد و لباسش که یه دامن کوتاه بود رو بدون باکسر پوشید. گوشیش رو یجوری تنظیم کرد که بوتش دقیقا وسط کادر باشه و دایره ی قرمز روی صفحه گوشیش رو لمس کرد تا شروع به ضبط کردن بکنه.

دامن کیوتشو بالا گرفت و وقتی حسابی بوت تپلشو جلوی دوربین تکون داد.

لبخند رضایتمندی زد و اون فیلم فاکی رو برای ددیش فرستاد

پسر کوچکتر نوشت:با شق درد حال کن ددی جونم

چند ثانیه بعد تهیونگ تایپ کرد:بیبی توشولو زمان از دستت در رفت برا کرمریزی.. جلسه تموم شد من تو اتاق استراحتم

درباره تنبیهت..چیکار کنم باهات هوم؟خبب میام خونه‌ دربارش فکر میکنیم

Report Page