🔞❄️🔞❄️🔞

🔞❄️🔞❄️🔞

🔞❄️🔞❄️

🔞❄️🔞

🔞❄️

🔞


#پارت_۲۶


ضربه آخرو داخلم زد و خودشو روم خالی کرد...

خودش رو کمی کشید بالا و یکی از س.ینه هامو توی مشتش گرفت و اون یکی رو داخل دهنش کرد و شروع کرد به مِک زدنش..


_اووومممم معرکه ای...نمیشه ازت دل کند


نوک سینم رو به دندون گرفت و گازی ازش گرفت که آخ بی‌جونی گفتم...

از روم بلند شد...

فکر کردم بیخیال شده خواستم بلند بشم که گفت:


_یالا قم‌..بل کن.


انقدر گریه کرده بودم که دیگه اشکی نبود که بریزم با التماس گفتم:


_تروخدا ولم کن دیگه نمیتونم..


سیلی محکمی به سی.نم زد و گفت:


_یالاا ق*.مبل کن میخوام اون سوراخ ک**ونتو جر بدم.


خیلی وحشی بود...حین رابطه انقدر ازش کتک خوردم که تنم درد میکرد..

آخ فریدم....حالا در چه وضعه..


با هزار بدبختی چهار دست و پا شدم...دلم میخواست جیغ بزنم....خودمو بکشممم...آخه چرا انقدر من بدبخت بودم درست زمانی که میخواستم درست بشم...


با برخورد مردونگیش روی باسنم تمام تنم گُر گرفت...


لپای کو‌.*.نم رو کنار زد و زبونش رو از سوراخ ک..*صم تا سوراخ پشتم کشید..

نا خودآگاه خودمو منقبض کردم که...


#رقاص_من❄️



Report Page