~♡

~♡

Lena

[وقتی بدنت رو مارک می‌کنن]


چان؛

- "واو، زیبا شدی!"

- وقتی بهش میگی تو هم از اونها خوشت میاد کلی ذوق می‌کنه.

- تمام اون روز رو بهت می‌چسبه و کلی ناز و بغلت می‌کنه.

- کمی هم راجع بهشون اذیتت می‌کنه و سر به سرت می‌ذاره که از ذوق زیاده ^-^


مینهو؛

- صبح وقتی که بیدار میشه و متوجهشون میشه با خودش لبخند می‌زنه و خوشحال میشه.

- به آرومی سر انگشت هاش رو روشون حرکت می‌ده.

- "قشنگن~ "

- چیزی در موردشون نمیگه اما سعی می‌کنه لباس هایی که اونهارو می‌پوشونن رو ازت دور کنه.

- "اوه! نظرت چیه امروز کلا بی لباس بیرون بریم^^ ؟" 


چانگبین؛

- وقتی که مال خودش و مال تورو می‌بینه خجالت می‌کشه و گوش هاش قرمز می‌شن :<

- در طول روز کلی بهت لبخند می‌زنه و ازت تعریف می‌کنه.

- دوست داره تمام روز تورو نزدیک خودش داشته باشه و بتونه لمست کنه.

- "نمی‌تونی بری، باید همینجا بمونی" >:(


هیونجین؛

- روز بعدش به ندرت مستقیما بهت نگاه می‌کنه چون خجالت می‌کشه :(

- از پشت بغلت می‌کنه و نمی‌ذاره برگردی.

- با کامی راجع بهش صحبت می‌کنه: "کامی!! مامانت امروز چند برابر زیباتر بنظر می‌رسه!!!"

- بعد از کمتر شدن خجالتش گاها آروم گونت رو می‌بوسه ^^


ناشناس: https://t.me/c/1508158026/898

Report Page