💚🌳

💚🌳

M.C

در خونه رو آروم پشت سرش بست و اشکاش که روی گونه هاش جاری شده بود رو با نوک انگشتاش پاک کرد.

به سمت پیانوی کلاسیک گوشه اتاق حرکت کرد و دستش رو روش کشید تا خاک های روش رو هرچند که کم بود، پاک کنه.روی صندلی پیانو نشست و اینبار گذاشت قطره های آبی که از چشم هاش به پایین سر میخورن، راهشون رو ادامه بدن.

سرش رو روی کلاویه ها گذاشت و باعث شد پیانوی بزرگ صدای بدی تولید کنه.میخواست توی ذهنش لحظه زیبایی که فلیکس این پیانوی قدیمی رو مینواخت ، برای همیشه ثبت کنه.

پارچه های سفیدی که روی مبل ها کشیده بودن و خبر از نبود صاحبخانه میداد، روی دلش سنگینی میکرد.

سرش رو بلند کرد و به میز خاطرات گوشه خونه نگاه کرد.قاب عکس دوست داشتنیش اونجا بود. فلیکس در حالی که دستش رو دور گردن جیسونگ انداخته بود به دوربین نگاه میکرد و میخندید.

چرا؟ کدوم احمقی گفته بود عشق قشنگه.لباس مشکی تن جیسونگ قشنگ بود یا خاک های روی وسیله ها؟ شاید هم اون پارچه های سفید بودن که دوست داشتن رو زیبا میکردن؟

کی جرعت اینو داشت که بگه همه میتونن کنار معشوقه‌شون یه زندگی قشنگ داشته باشن؟

جیسونگ هیچکدوم از اینا رو قبول نداشت. لیکسِ قشنگش پیشش نبود.

بلند شد و به سمت قفسه کتابی که جزو مورد علاقه های پسر مُرده بود رفت.گرد و خاک های روی قفسه رو با یه فوت توی هوا فرستاد و یکی از کتاب ها رو بیرون کشید.پسرکش همیشه وقتی کتاب میخرید تاریخ و ساعت همون روز رو صفحه اول کتاب مینوشت تا یادش بمونه توی چه روزی خریدشون و جیسونگ عاشق این عادتش بود.

جلد کتاب رو باز کرد و به دست خط فلیکس نگاهی انداخت.دوباره چشم هاش پر از اشک شد و همونجا روی زمین نشست.صدای هق هق هاش کل خونه رو پر کرده بود و دل هرکسی رو به رحم میاورد.حیف که فلیکس اونجا نبود تا ببینه جیسونگش چطور بخاطر نبود اون گریه میکنه.

ولی هرچقدر هم جیسونگ اشک می‌ریخت و گریه میکرد فایده ای نداشت.داشت؟

پسر قشنگش رفته بود زیر خاک و دیگه برنمی‌‌گشت.

شاید جیسونگ فقط با عکساش زندگی می‌کرد.شاید فراموشش می‌کرد و می‌رفت سراغ یکی دیگه.شاید هم هیچوقت فراموشش نمی‌کرد و داستان خودشون رو برای بقیه تعریف می‌کرد.

ولی جیسونگ به این چیزا اهمیت نمی‌داد، اون فقط به نبود فلیکس بین بازو هاش وقتی که خسته از سرکار برمی‌گشت فکر میکرد.به اینکه دیگه نمی‌تونست لب های پفکی عشقش رو ببوسه فکر میکرد و همه اینها قلبش رو به درد می‌اورد.

حالا دیگه جیسونگ تنهای تنها شده بود.

Report Page