💄

💄


شروع کردم به اشتیاق دوروبر کونش رو خوردن. همچین آه و ناله می کرد که حکایت از لذت فراوانش رو می داد. اصلاً بوی بد از لای پاش و کونش نمی اومد و در عوض خیلی هم خوشبو و خوشمزه بود. از همون جا گاهی نوک زبونم را به کسش هم می زدنم. کس سفیدی داشت که رنگ صورتی ناب لبای داخلی کسش هر کیری را بیتاب می کرد. حالت سرم رو 180 درجه عوض کردم و زیر کسش قرار گرفتم. چقدر نرم و لطیف بود. کیر توی اون کس چه احساسی که پیدا نمی کرد. یه مقدار کس و کونش رو خوردم و نوازش دادم که دیگه داشت با جیغ و داد ناشی از لذت بیحال می شد. دوباره بلند شدم و پشتش قرار گرفتم. آب از سر کیرم جاری بود (البته آب اولیه) و سر کیرم حسابی لزج شده بود. طوری چمباتمه زده بود که کیرم مقابل سوراخ کونش بود. سر کیرم رو گذاشتم رو سوراخ کونش. سریع سرش رو برگردوند و گفت تو کونم نه. بکن تو کسم. منم از خدا خواسته با دست سر کیرم رو کمی پائین تر جلوی کسش قرار دادم و با یک فشار کم تا ته تو رفت. کسش حسابی لزج شده بود و کیرم خیلی راحت عقب و جلو می رفت. حدود 10 دقیقه ای تلمبه زدم که دیدم با تکونهای عجیب و غریب و آه و ناله به ارگازم رسید. من هم معطل نکردم و کیرم رو درآوردم و ریختم رو کمرش. عجب کیفی کردم. انگار تو دنیا نبودم و رو ابرا پرواز می‏کردم. نمی‏دونم چند دقیقه بیحال روی تخت افتاده بودم. به خودم که اومدم دیدم سارا لباس پوشیده جلوم وایستاده و با خنده داره نگام می کنه. گفت شام آماده‏اس بیا شام بخوریم که شب درازی رو در پیش داریم و بایستی تجدید قوا بکنیم. با زحمت بلند شدم و لباس پوشیدم و رفتیم تا شام بخوریم و برای ادامه اون شب نیروی کافی رو ذخیره کنیم....
پایان

Report Page