56-  از " اینجا " تا "اوین/  "استقلال"  سازمان نظام پزشکی؛ را نشانه رفته بودند !!!؟؟؟

  56-  از " اینجا " تا "اوین/  "استقلال"  سازمان نظام پزشکی؛ را نشانه رفته بودند !!!؟؟؟

 

دوشنبه؛ 11/11/400؛ ؛ "روزگار کرونای نابکار"؛ خزر کنار - رامسر

 

محمدرفیع جلالی

 

 

"شرح این هجران و این خون جگر      این زمان بگذار تا وقت دگر"




-        روز دوشنبه؛ 23 تیرماه 1365 با تصمیم ، سازمان نظام پزشکی ایران ؛ مبتنی بر خواست اکثریت قریب به اتفاق  پزشکان ؛ دکترها  در اعتراض به  اصرار دولت  وقت به  ادامه دخالت  در امور سازمان نظام پزشکی که یک سازمان صرفا صنفی متعلق به پزشکان است؛ بعد از هشداری که از سوی پزشکان به دولت داده شده بود؛  دست از کار کشیدند و برای احقاق حق خود؛ بمدت تنها "یک روز" اعتصاب نمودند. 

-        

قرار شد در ان روز پزشکان؛ ضمن ادامه  خدماتی که از ابتداء شروع جنگ در سال 1359، در جبهه ها؛ بطور رایکان به ززمندگان میدادند؛ بجز بیماران اورژانس؛ بیماران دیگر را ویزیت نکنند و ضمنا کلیه خدمات خود در ان روز خاص برای عموم مردم را بصورت رایگان در اختیار بیماران اورژاتس بگذازند.

ازقضای روزگار انروز،  روز  "عمل بیماران پوستی " در اورژانس  "بیمارستان دکتر چمران" که من در ان خدمت میکردم بود و من طبق دستورالعمل سازمان نظام پزشکی در مورد بیماران اوزژانس ؛ عمل نمودم.

///

اما ماجرای این اعتصاب چه بود و چه شد که کارد به استخوان پزشکان رسید و بر خلاف میل خود؛ مجبور به اعتصاب شدند؟

///

 

در واقع "سازمان نظام پرشکی " یک سازمان صد در صد صنفی است که بعد از کانون وکلا؛ قدیمی ترین کانون صنفی در کشور بحساب میاید.

 

-        زمانی که در سال ۱۳۲۲ پیشنهاد تشکیل انجمن‏‌های پزشکی در شهرستان‏‌ها مطرح شد، نمایندگان مجلس شورای ملی با آن مخالفت کردند .

-         

-       تصویب قانون بهداشت شهری در سال ۱۳۲۹ قانون مهمی برای ساماندهی طبابت بود. در این قانون برای اولین بار واژه «نظام پزشکی» وارد قوانین ایران شد

-       

دکتر جهانشاه صالح


-       در‌‌ همان سال ۱۳۲۹، دکتر جهانشاه صالح که در آن ایام ، وزیر بهداری بود، نخستین لایحه نظام پزشکی ایران را به مجلس داد. این لایحه ۶ ماده داشت اما با مرگ نخست وزیر وقت (رزم آرا) در اسفند ۱۳۲۹، این لایحه مسکوت ماند.

-        


قتل رزم آرا؛ بدست خلیل طهماسبی


-        پس از آن در سال ۱۳۳۴ باز هم بحث تشکیل نظام پزشکی مطرح شد که کمیسیون بهداری مجلس، لایحه را ناقص تشخیص داد و آن را تصویب نکرد.

-        در سال ۱۳۳۸ و در زمان نخست وزیری دکتر اقبال، دکتر عبدالحسین راجی وزیر بهداری وقت لایحه جدید درباره قانون نظام پزشکی به مجلس داد که در سوم خرداد ۱۳۳۹ به تصویب مجلس شورای ملی و در سوم دی ماه‌‌ همان سال به تصویب مجلس سنا رسید.


دکتر اقبال


در این قانون امده بود:

«نظام پزشکی سازمانی است مستقل و دارای شخصیت حقوقی و مرجع صلاحیتدار برا ی حفظ شؤون و پیشرفت امور پزشکی و تنظیم روابط حرفه‏ای بین پزشکان و حفظ حقوق مردم و مؤسسات ملی ئ دولتی در برابر صاحبان فنون پزشکی و بالعکس در سراسر کشور».

-       اولین قانون نظام پزشکی تنها ۷ سال دوام آورد و تقریباً اجرا نشد. در آذرماه ۱۳۴۶ موادی از آن اصلاح شد و حذف و اضافه‏‌هایی در آن صورت گرفت و در عمل اولین انتخابات نظام پزشکی در سال ۱۳۴۷ انجام شد و سازمان نظام پزشکی در سال ۱۳۴۸ تشکیل شد و با سخنرانی نخست وزیر وقت افتتاح گردید. دکتر منوچهر اقبال اولین و تاکنون مشهور‌ترین رئیس نظام پزشکی بوده است. دکتر اقبال دارای اولین شماره نظام پزشکی ایران بود و در اولین و دومین دوره انتخابات نظام پزشکی، به عنوان رئیس نظام پزشکی برگزیده شد.

///

ماحرای تغییرات قانون نظام پرشکی همچنان ادامه داشت. در سال ۱۳۵۴ قانون نظام پزشکی بازنگری شد

-       دکتریحی عدل در دوره سوم و دکتر ملکی در دوره چهارم، رئیس نظام پزشکی بودند.


دکتریحی عدل


قانون سال ۱۳۵۴ پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال ۱۳۵۹ دچار تغییر شد و در سال ۱۳۶۰ پنجمین انتخابات نظام پزشکی و به عبارت دیگر اولین انتخابات نظام پزشکی بعد از انقلاب برگزار شد و دکتر عباس شیبانی به عنوان رئیس هیأت مدیره نظام پزشکی برگزیده شد.

در دی ماه ۱۳۶۳ ؛ با وجود مخالفت های اولیه؛ قانون اصلاح موادی از قانون نظام پزشکی به تصویب رسید. بر طبق مفادی از این قانون، رئیس هیأت مدیره نظام پزشکی به پیشنهاد هیأت مدیره نظام پزشکی و با حکم وزیر بهداری (!) تعیین می‌‏شد.

-       انتخابات سال ۱۳۶۳ با حواشی زیادی همراه بود و سرانجام دکتر محمدعلی حفیظی به عنوان رئیس نظام پزشکی انتخاب شد.

-       

زنده یاد دکتر محمدعلی حفیظی


و اما در تابستان ۱۳۶۵ دولت میرحسین موسوی با تقدیم لایحه‌ای در مورد سازمان نظام پرشکی کشور به مجلس شورای اسلامی تلاش کرد این سازمان را که پس از "کانون وکلا" یکی از قدیمی‌ترین سازمان‌های‌های تخصصی و صنفی انتخابی بود به یک سازمان انتصابی تحت کنترل و در واقع زائده‌ی از دولت تبدیل نماید! .


سازمان نظام پزشکی که تا آن زمان به عنوان سازمان صنفی پزشکان مورد احترام حکومت و جامعه قرار داشت، از این لایحه عدم استقلال جامعه پزشکی را برداشت می کرد و به آن معترض بود. این اعتراضات بصورت فراخوان ها؛ سخنرانی ها؛ نوشتن مقالات در نشریات روز و غیره به انجام میرسید که من هم سهمی در این سخنرانی ها داشتم؛ در کنار دیگر همکارانمان در بیمارستان دکتر چمران.


دولت میرحسین موسوی تلاش کرد این سازمان را به یک سازمان انتصابی تحت کنترل و در واقع زائده‌ی از دولت تبدیل نماید! .


سازمان نظام پزشکی به نمایندگی از سوی پزشکان به دولت هشدار داد که در صورت عدم توجه به خواسته های بر حق پزشکان؛ پزشکان حتی دست به اعتصاب محدودخواهند زد. اما دولت همین جناب اقای میر حسین موسوی معروف و به اصطلاح " اصلاح طلب " و وزیر بهداریش ؛ اقای دکتر مرندی که ذکر "نا جمیلش" در شماره قبل مفصلا رفت؛ با لجاجت خاص و  بدون توجه به حقانیت پزشکان همچنان بر تصمیم نابخردانه و پزشک ستیزانه خود پای میفشرند بطوریکه  حتی نظام پزشکی در معرض انحلال قرار گرفت و  پزشکان به دلیل پایین بودن تعرفه، قوانین خدمت خارج از مرکز پزشکان و در مخالفت با تغییر قانون نظام پزشکی، اعتصاب کردند؛ همان اعتصابی که در بالا بدان اشاره نمودم.


دکتر مرندی


میدانید که پزشکان برای کسب جواز مطب در مرکز؛ موظفند مدتی ؛ تصور میکنم دوسال (بسته به بدی شرایط محل کار کمی پائین و بالا میشد) را در خازج از مرکز در شهرستانها به خدمت بپردازند. در این مدت حق کار کردن بصورت ازاد و دایر کردن مطب را نداشتند و تنها باید با حقوق اندکی که حدود 2000 تومان بود؛ زندگی خود و خانواده شان را تامین نمایند؛ که بواقع امری بود محال!!!.

یادم میاید که در جلسه ایکه برای بهبود شرایط سخت  این پزشکان جوان ؛ با حضور اقای دکترشیبانی ؛ رئیس سازمان نظام پزشکی وقت در بیمارستان دکتر چمران برگزار شده بود و من در نقش سخنران ظاهر شده بودم؛ از ایشان پرسیدم: « جناب دکتر ؛ ایا خود شما حاضرید که دخترتان را به کسی بدهید که تنها ماهی 2000 تومان در امد دارد و مجبور است که حداقل مدت 2 سال هم در سخت ترین شرایط زندگی کند »؟. ایشان که میدانستند در ان شرایط امکان گذران زندگی با ماهی 2000 تومان وجود ندارد؛ در جواب گفتند: « من ایثار میکنم و دخترم را به چنین شخصی میدهم». در جوابشان گفتم : " اما همه مثل شما فکر نمیکنند و میدانید که کسی حاصر به اینکار نیست".


دکترشیبانی


تصور میکنم همین جلسه و همین سخنان در کنار سخنان دیگرم بود که مرا هم در سلک  "اوینیان", در اورد؟؟؟

 

شرایط نشان میداد که جناب مستطاب اقای میرحسن خان موسوی و وزیر پزشک ستیزش ؛ دکتر مرندی؛ تصمیم خود برای وابسته کردن نظام پزشکی به دولت و بدست گرفتن عنان پزشکان (پزشکان ازاد) را گرفته و  علنا و عملا کمر به قتل سازمان نظام پزشکی بسته بودند؟.

در جلسه بررسی لایحه دولت در مجلس؛  «رهبری املشی» نماینده رودسر حتی به وجود کلمه استقلال نظام پزشکی هم معترض بود!!!.  اما «موحدی ساوجی» نماینده ساوه با او به مخالفت برخاست و صراحتا هشدار داد که اگر می خواهید سازمان را به دولت وابسته کنید با حذف این کلمه به مقصود خود نمی رسید.  وزیر بهداشت وقت؛ دکتر مرندی؛  نیز گفت «ما با استقلال سازمان موافقیم ولی با خودمختاری آن مخالفیم» ولی هیچ توضیحی هم درباره تفاوت معنای «استقلال» و «خودمختاری» ارائه نداد!!!

 

دولت انجام اعتصاب پزشکان را فرصتی مناسب برای پیش بردن برنامه ریزی متمرکز (که ایده آن زمان مسئولان بود) و گرفتن ژستی پوپولیستی در مقابله با «این دکترها» در انظار عمومی می دید، به شدیدترین وجه ممکن واکنش نشان داد.


 بنایر صلاحدید دولت لیست سیاهی  تهیه گردید. در این لیست نام زنده یاد دکتر حفیظی ریاست و تعدادی از اعضاء هیات مدیره سازمان نظام پزشکی ؛ که منتخب و در واقع نمایندگان پزشکان سراسر کشور بودند؛  دیده میشد؛ کسانیکه دستور بازداشت انها  از سوی موسوی خوئینی‏‌ها دادستان کل کشور صادر شده بود!!!



 

موسوی خوئینی‏‌ها دادستان کل کشور


-       در کنار این عزیزان نام بنده و چند نفر دیگر از همکاران ما در بیمارستان چمران ؛ که عضو هیات مدیره سازمان نظام پزشکی نبودند هم دیده میشد!!!؟؟؟

 ///


و به این ترتیب؛ به لطف جناب میرحسین خان موسوی؛ نخست وزیر  و وزیر بهداریش ؛ دکتر مرندی؛ گروهی از زبده ترین؛ مورد اعتمادترین؛ شایسته ترین ؛محترم ترین (خودم را نمی گویم) پزشکان این مرز و بوم ؛سر از  زندان در اوردند!!!؟؟؟

///


در میانه این ماجرا؛میرحسین موسوی،نخست وزیر؛ بطور غیر قانونی؛ هیأت مدیره نظام‌پزشکی را منحل و دکتر هادی منافی که در این جور پیچ های تاریخی؛ بعنوان اچار فرانسه؛ در اختیار حاکمیت قرار میگیرد   را به عنوان رئیس سازمان نظام پزشکی منصوب نمود!!!. در آن زمان دکتر  منافی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست بود. منافی که قرار بود برای ۲ ماه رئیس نظام پزشکی باشد به مدت ۶ سال؛ بدون انجام انتخابات، در این سمت ماندگار شد!!!.

 

منافی که قرار بود برای ۲ ماه رئیس نظام پزشکی باشد به مدت ۶ سال؛ بدون انجام انتخابات، در این سمت ماندگار شد!!!.


میرحسین موسوی در حکم انتصاب  دکتر منافی به ریاست نظام پزشکی که در روزنامه ها در ۲۴ تیرماه انتشار یافت به او تاکید میکند: «توجه دارید که برخورد جنابعالی به عنوان نماینده دولت و در این سمت با معدود افراد سودجو و ضدانقلاب که شرف اجتماعی و حرفه‌ای و نام و لباس مقدس پزشکی را در شرایط اوج ایثار و ایستادگی ملت بزرگ در مقابل استکبار به ارزش‌ها و امتیازات آمریکایی فروخته‌اند، قاطع و انقلابی خواهد بود.».

 

دکتر هادی منافی در ۲۶ شهریور ۱۳۶۵ اعلام کرد که دکتر محمدعلی حفیظی رئیس برکنارشده سازمان نظام پزشکی ایران که به مدت ۱۷ سال ریاست این سازمان را به انتخاب پزشکان به عهده داشت به ۱۸ ماه تبعید در کرمان محکوم شده و ۴ تن دیگر از پزشکان عضو آن سازمان نیز به مدت ۱۲ تا ۱۸ ماه تبعید در شهرهای دیکر محکوم شده‌اند.


این در حالی بود که دکتر محمدعلی حفیظی رئیس سازمان نظام پزشکی یکی از شریف‌ترین و خوشنام‌ترین و فاضل‌ترین پزشکان کشور و مورد وثوق جامعه‌پزشکی بود.


دکتر حفیظی در سال ۱۳۴۲ معاون دانشکده‌پزشکی و در سال ۱۳۴۵ رئیس دانشکده شد، دکتر مسلم بهادری در مورد ایشان  می‌گویند:



-       «در برخورد با پرخاشگران و زیاده‌طلبان و مهاجمان به حقوق مردم ایستادگی داشت و مقاومت لجوجانه‌اش زبانزد بود. ولی در مقابل دانشجویان، ضعفا، نیازمندان پدرانه به کمک آنها می‌شتافت. در تمام این مدت از مزایای قانون تمام وقت دانشگاه که از سال ۱۳۴۲ در دانشگاه متداول شده بود استفاده نکرد. با همان قانون به اصطلاح نیمه‌وقت کار کرد و بازنشسته شد. بخشی از بعدازظهر و اوایل شب را منظماً به مطب کوچک خود واقع در میدان شاپور سابق، که مدتی هم منزل مسکونی‌اش بود، می‌رفت و به درمان بیماران و دردمندان می‌پرداخت و با آنکه متخصص بیماری‌های کودکان بود، هیچ گاه به عنوان متخصص پولی اضافی دریافت نکرد و حتا پولی که به عنوان ویزیت به او داده می‌شد نگاه نمی‌کرد و گاهی نیز از کمک مالی به بیماران مستمند کوتاهی نداشت، برخی از داروسازان محل شاهد بودند.»


بیشتر آئین‌نامه‌های نظام پزشکی دستاورد زحمات اوست. دکتر حفیظی در همه‌ی انتخابات سازمان نظام پزشکی شرکت کرد و همواره نام او در صدر جدول منتخبان قرار داشت.


کار، برای دکتر حفیظی چنان جدی بود که در زمان اطلاع از خبر غرق شدن ناوچه‌ی پیکان و ناپدید شدن فرزندش، شهید حسین حفیظی، کار در نظام پزشکی را ترک نگفت و در کتابخانه غمگین و صبور کارها را دنبال می‌کرد و برادر خود دکتر مهدی حفیظی و نیز دکتر مسلم بهادری را برای پیگیری امر به ستاد نیروی دریایی فرستاد!


بیش از سه دهه از درگذشت دکتر حفیظی می‌گذرد، اما یاد و نامش همچنان زنده است.

///

 

خب؛ "مطلع" سخن ما  "از اینجا تا اوین " بود که ذکر وقایع ان تا رسیدن به  "اوین"؛ در  56 قسمت؛ بعنوان بخشی از خاطرات زندگانی من ؛ بیان گردید.

شرح انچه  بر ما در محبس گذشت را ؛ بگذارید "تا وقت دگر":

 

"شرح این هجران و این خون جگر      این زمان بگذار تا وقت دگر"






Report Page