مقالات روز

مقالات روز

فردای بهتر

🌐محمد بسته‌نگار؛ راوی سازگاری دین و آزادی


راوی #اندیشه: مرحوم محمد بسته‌نگار (۱۳۹۷-۱۳۲۰) را می‌توان راوی اندیشه‌های آزادی‌خواهانه دین‌مدارانه نامید. وی از همان ایام نوجوانی که به مسجد هدایت می‌رفت، با آیت‌الله سید محمود طالقانی آشنا شد و دل به او بست، سپس با دختر آن روحانی آزادی‌خواه ازدواج کرد و همراه وفادار او در زندان و جامعه بود.

بسته‌نگار علاوه بر اینکه پیش از انقلاب و پس از آن، به فعالیت‌های سیاسی اقدام کرد و بارها به زندان رفت، اما به روایت اندیشه‌های آزادی‌خواهانه بر پایه دینداری نیز پرداخته بود؛ اندیشه‌هایی که اغلب نَسَب به آیت‌الله طالقانی و مهندس مهدی بازرگان می‌بُرد. وی به مقوله‌ آزادی در اندیشه‌ اسلامی التفات بسیاری داشت. در خصوص منش و رفتار پیامبر اسلام(ص) بارها بر این مهم تأکید می‌ورزید که مرام و مسلک نبی اکرم(ص) مجال دادن به اندیشه‌ها بوده و هیچ اکراه و اجباری در این خصوص در رفتار پیامبر دیده نمی‌شده است.

به روایت بسته‌نگار، دغدغه اصلی پیامبر اسلام نفی تبعیض‎ها و نابرابری‌های نژادی و طبقاتی بود. او این رویّه‌ پیامبر را مقدمه‌ای بر حقوق ذاتی انسان برمی‌شمرد. وی به رأی مرحوم آیت‌الله منتظری در خصوص کرامت ذاتی انسان اشاره می‌کرد و عنوان می‌داشت که کرامت انسانی مختص به هیچ طایفه و قومی نیست.

او با استناد به رأی برخی فقیهان، به مسأله‌ حقوق بشری آزادی عقیده نیز از موضع دیندارانه می‌نگریست و به نظر مرحوم آیت‌الله دکتر مهدی حائری یزدی در مقاله‌ای تحت عنوان «اسلام و اعلامیه حقوق بشر» در شماره نهم مجله حوزوی «مکتب تشیع» در اردیبهشت 1341 اشاره می‌کرد که با استناد به آیه «لا اکراه فی الدین» گفته بود در قرآن، اکراه به هیچ عقیده و دینی پذیرفته شده نیست.

بسته‌نگار با تدوین و روایت آرای دینداران آزادی‌خواه روزگار خود به سویه‌های رحمانی اسلام توجه بسیاری داشت و می‌کوشید آرایی را که اسلام را به خشونت‌طلبی و استبداد متهم می‌کند مورد بازخوانی قرار دهد. او باور داشت که در جامعه اگر قرار است اصلاحاتی صورت گیرد، فقط در سایه دین صورت خواهد گرفت.

goo.gl/kGAFpD

نقل از راوی

جان آگه با #فرهیختگان

t.me/IRANIntellectuals

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

نامه عباس امیرانتظام از زندان به خاتمی رئیس جمهور وقت

جناب آقاى دکتر محمد خاتمى

ریاست جمهورى محترم ایران

 

موضوع:

۱-کارخانجات خودروسازى

۲- متروی تهران

۳- فروش آب شیرین به کویت 


احتراماً, خوشحالم که با وجود همه موانع در دور دوم ریاست جمهوری موفق شدید تا رسالت تاریخى خودتان را در انجام اصلاحات و هدایت کشور به طرف دمکراسى انجام دهید. از همان دور اول که کاندیدا شدید مطمئن بودم که بدون اصلاحات توسط فردى با خصوصیات و باور هاى جنابعالى, امکان رسیدن به آزادى و دمکراسى برای ملت ایران غیر ممکن است. اینک شما موانع بسیارى را پشت سر گذاشته اید و من تردید ندارم که با حمایت صمیمانه و خالصانه ملت فهیم و بزرگوار ایران و شرایط مساعد جهانى پیروز خواهید شد. با توجه به حوادث سیاسى منطقه خاور میانه, به احتمال بسیار زیاد پس از صلح خاورمیانه و ایجاد آرامش در منطقه, کل خاور میانه با جمعیت سیصد و سى میلیون نفر, به طرف سازندگى خواهد رفت تا ویرانى ها و عقب افتادگى هاى پنجاه سال گذشته ترمیم شود, همچنان که پس از جنگ جهانى دوم در اروپا و آسیا انجام گرفت و اروپاى امروزى و ژاپن را با اجراى طرح مارشال به وجود آورد. درایران از دوران رژیم سلطنتى, صنعت خودرو سازى پایه گذارى شد که به صورت مونتاژ بود ومتاسفانه در بیست وسه سال گذشته نیز به همان شکل باقى ماند, با این تفاوت که تعداد کارخانجات ورشکسته بیشترى از اروپا و آسیا, مانند Daewoo از کره جنوبى و Rover از انگلستان خریداری و نصب شد, بدون آنکه اجرا کنندگان پروژه خودرو سازی کوچکترین فکرى براى ایجاد و بنیان صنعت واقعى را در ایران کرده باشند. صنعت خودرو سازى فعلى ما دارای فن آوری در طراحی, محاسبه, ساخت و برنامه ریزى رقابتى در داخل و نه به فکر بالا بردن کیفیت و رسیدن به استاندارد علمى قابل قبول براى ورود به بازار جهانى است. توسعه این صنعت با همین مشخصات و شرایط به هدر دادن ثروت عظیمى از کشور است. به دلیل وسعت سرمایه گذارى روى صنعت خودروسازى و وسعت خاور میانه, ما برای بالا بردن کیفیت و وارد شدن در فن آورى واقعى خودروسازى و و بالا خره بازاریابى در خارج از ایران, دستیابى به قسمتى از بازار جهانى, بایستى با کارخانجات بزرگ و معروف جهان شریک شویم. امروزه در اروپا, کارخانجات مرسدس بنز- ولوو- فولکس واگن و ... و در ژاپن کارخانجات: تویوتا- میتسوبیشى و هوندا و ... داراى بهترین دانش خودروسازى در جهانند. جناب آقاى خاتمى, آنچه را که باعث نوشتن این نامه از زندان اوین شد, حساسیت زمان حاضر براى انجام کارهاى مثبت و سازنده و مفید است که در حال حاضر به صورت خلاصه به سه پیشنهاد زیر قناعت مى نمایم.


پیشنهاد اول:کارخانجات خودروسازى


پیشنهاد اینجانب این است که به جاى مونتاژ ناقص خودروها در ایران, با فروش نزدیک به نصف سهام (طبق رعایت قانون تجارت جهانى و حفظ منافع حداکثر ملت ایران) کارخانجات خودرو سازى ایران به کارخانجات فوق, در شرکتهاى فرا ملیتى فوق ادغام شویم, تا در شبکه تولید جهانى این غولهاى صنعتى حضور پیدا کنیم و از ابتداى مطالعه- تهیه طرح- محاسبه- تحقیقات- ساخت- آزمایشات مربوطه- بازار یابى و فروش- تعمیر و نگهداری- آموزش تکنیسین هاى مربوطه و تولید قطعات یدکى طبق استانداردهاى جهانى, همپای دانش فنى روز جلو برویم و بازار خاور میانه را در اختیار بگیریم. امروزه در ایران کارخانجات : ایران خودرو- سایپا- بهمن- مازندران و خودروسازى کیش و ... وجود دارند که مى توانند در شرکتهاى : بنز- ولوو- فولکس واگن- تویوتا- هوندا- میتسوبیشى و ... یک قدم بزرگ در این در این صنعت بردارند, قبل از اینکه رانت خواران و پول پرستان و ... این صنعت و این ثروت عظیم را مطابق با خواسته هاى اهریمنى خودشان نابود کنند و فرصت از دست برود.


پیشنهاد دوم:تکمیل متروى تهران


جناب آقاى خاتمى, جنابعالى مىدانید که کشور فرانسه از نظر اطلاعات علمى و تجربیات فنى در طراحى ساخت و نگهدارى مترو از پیشرفته ترین کشور هاى صنعتى جهان است و رژیم گذشته براى ایجاد متروى تهران با آن کشور قرارداد بسته بود که متاسفانه به دلایلى که نمى دانم, آن قرارداد فسخ و با کشور در حال رشد صنعتى چین قرارداد بسته شد. حتماً اطلاع دارید که اداره کنندگان دلسوز چینى, احداث پروژه متروى شانگهاى را به کشور فرانسه واگذار کرده اند. اینک پس از۲۳ سال و پس از صرف چند برابر هزینه واقعى فقط یک خط مترو کار مىکند و اداره آن در چنگال رانت خواران۲۳ سال گذشته است. پیشنهاد صریح و روشن اینجانب اینست که با اختیارات جدید پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهورى, دست عوامل فرصت طلب را از متروى تهران قطع و قرار داد با چین را فسخ و حتى با پرداخت خسارت به چین, قرارداد جدیدى را با کشور فرانسه منعقد و با صرف درصد کوچکى از ذخائر ارزى کشور, کار متروى تهران را در مدت کوتاهى به پایان ببرید و با این کار به سلامت میلیون ها مردم ساکن هران کمک

کنید. راه اندازى مترو از بار ترافیک سطح شهر به شدت خواهد کاست و اعصاب فرسوده استفاده کنندگان و سائط نقلیه عمومى شهرى را تقویت مى نماید و آلودگى هواى شهر تهران را به حداقل مى رساند.

پیشنهاد سوم:فروش آب شیرین به کویت

جناب آقاى خاتمى, چند ماهى است که روزنامه ها خبر از فروش آب شیرین سد کارون به مقدار ۲۸,۰۰۰,۰۰۰ لیتر در روز به کشور کویت, با لوله اى به قطر دو متر را مى دهند که احتمالاً قرار داد آن انجام شده و انجام کار لوله کشى با کمک یک شرکت انگلیسى در دست اقدام است. جناب آقاى رئیس جمهور, اینجانب بدلیل زندانى بودن و عدم دسترسى به جزئیات مسئله از کم و کیف آن اطلاعاتى ندارم, ولى آنچه درباره فروش آب مى دانم و احساس مى کنم برایتان مى نویسم تا از برنامه اى که صد در صد به زیان ملت ایران است به شما توجه دهم. ایران کشورى خشک و همانطور که خود جنابعالى بهتر از هر کس دیگرى می دانید, در چندین سال گذشته بدلیل کم آبى, میلیو نها و یا میلیارد ها دلار از نظر کشاورزى و از دست دادن احشام به مردم ایران خسارت وارد شده و هیچ دلیلى نمى تواند این کار غیر ملى را براى ملت ایران توجیه نماید.براى آگاهى جنابعالى به اطلاع مى رسانم که دولت آمریکا برای آبیارى جنوب ایالت کالیفرنیا بنام Death Valley (دره مرگ) که آب و هوایى شبیه جنوب ایران دارد و گرم و سوزان است, لوله آبى را از شمال کانادا به قطر بیش از دو متر و به طول بیش از شش هزار کیلومتر به آن منطقه کشیده و آن منطقه جهنمى را به یک سرزمین سبز و حاصل خیز تبدیل کرده است. بنابراین پیشنهاد روشن اینجانب به عنوان یک ایرانى شرافتمند و وطن دوست این است: آب مازاد بر احتیاج خوزستان را به استانهاى : فارس- بوشهر- سیستان و بلوچستان و ... منتقل نمائید و با سیستم آبیارى قطره اى با پروژه هاى مطالعه شده , این سرزمینهاى حاصل خیز ولى خشک ایران را سبز و حاصل خیز نمائید. براى تهیه طرح و اجراى آن, وزارت نیرو- سازمان برنامه, هزاران متخصص در اختیار دارند. امیدوارم جنابعالى به پیشنهاد اینجانب توجه فرموده و دعاى خیر میلیونها مردم بى پناه این کشور را براى کارهاى خودتان به همراه داشته باشید. جناب آقاى خاتمى, کشور کویت داراى درآمد سرانه نزدیک به سىهزار دلار است و مىتواند با صرف چند میلیارد دلار دستگاه هاى آب شیرین کن تهیه و استفاده نماید و و یا مانند امارات متحده عربى با کمک فنى ژاپن از آب شیرین کف خلیج فارس استفاده نماید, ولى ملت نجیب ایران که درآمد سرانه دوهزار دلارى سال ۱۳۵۷ او پس از ۲۳ سال به درآمدى در حدود پانصد دلارتبدیل شده و هر سال میلیارد ها دلار خسارت بى آبى را مى دهد استحقاق چنین جفا و ظلم مضاعفى را ندارد. جناب آقاى رئیس جمهور, امیدوارم وقت خواندن - فکر کردن و انجام این پیشنهادات ملى را داشته باشید و نام نیکى از خود در تاریخ بجاى گذارید. در صورت احتیاج , طرحهاى تفضیلى جهت پیشنهادات فوق را تقدیم خواهم کرد.

با تقدیم بهترین آرزوهابراى سلامت و توفیق جنابعالى

عباس امیرانتظام

زندان اوین-۲۴تیر۱۳۸۰

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

شماره 107 نشريه چشم‌انداز ايران

بسته‌نگار در بستر زمان

لطف‌الله میثمی


وجه مشترک محمد بسته‌نگار با من این است که دوستان شهید و صدیق مشترکی داشته‌ایم که از آن‌ها جدا شده‌ایم که مرگ برای ما آسان‌تر از این جدایی‌هاست.

خوشبختانه نشریه وزین ایران فردا همه سخنرانی‌های نکوداشت محمد بسته‌نگار را منتشر کرد و کار مرا آسان کرد. هویت مشترک دیگر بسته‌نگار و من وفاداری به مصدق و ارزش‌های اوست. بعد از کودتای 28 مرداد 32 نهضت مقاومت ملی تشکیل شد و راه آن بزرگوار را ادامه داد. در سال 39 وجه مشترک ما عضویت در جبهه ملی ایران (جبهه دوم) بود که شعار «استقرار حکومت قانون و اجرای قانون اساسی انقلاب مشروطیت و استقلال و آزادی‌های مصرح در آن قانون» را مرام خود کرده بود.

پس از کودتای 28 مرداد سه بزرگوار، آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان و دکتر سحابی، توانستند سه عنصر دین، علم و سیاست را به هم آمیزند که محصول آن انجمن‌های اسلامی مهندسین و پزشکان و دانشجویان بود. در سال 39 نمایندگان تمامی انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کشور، تهران و کرج و تبریز و مشهد و اصفهان، در منزل مهندس صباغیان جمع شدند و طی انتخاباتی محمد حنیف‌نژاد مسئولیت انجمن‌ها را پذیرفت و هویت جدیدی به من و بسته‌نگار اضافه شد. حنیف‌نژاد معتقد بود انجمن دو رسالت و دو مؤلفه دارد: نخست قرآن‌مداری؛ و دوم احیای احکام اجتماعی قرآن است. در آن فضا در آموزش‌های جاری حوزه علمیه، قرآن درس رسمی نبود و رساله‌های مراجع هم عمدتاً در حوزه احکام فردی و فرعی بود. دو مؤلفه ایجابی که او مطرح کرد انجمن‌های اسلامی را بارور و شکوفا کرد و درستی آن این بود که تا پیروزی انقلاب تداوم یافت. به‌ویژه پس از قیام ملی 15 خرداد روند حرکت اسلامی حوزه‌های علمیه نیز به سمت احکام اجتماعی قرآن بود.

با بسته‌نگار در اعیاد و مراسم عزاداری شرکت می‌کردیم و آشنایی ما بیشتر می‌شد. تا اینکه در 26 اردیبهشت 40 با تشکیل نهضت آزادی بار سیاسی هویت مشترک ما بیشتر شد. بدین معنا که مهندس بازرگان در نطق افتتاحیه به چهار مؤلفه اشاره کرد: ما مسلمانیم، ایرانی هستیم، تابع قانون اساسی و مصدقی هستیم. از اینکه این سه بزرگوار بنیان‌گذار، قدم درراه اصلاح جامعه گذاشته بودند از خوشحالی به خود می‌بالیدیم. در شب 30 تیر 1340 که فردای آن قرار بود تظاهراتی از جانب نهضت آزادی و جبهه ملی انجام شود بسته‌نگار و من حوالی خیابان خیام مشغول پخش تراکت‌های این تظاهرات بودیم. تراکت‌ها را به خانه‌ها می‌انداختیم. از آنجا که چند نوع تراکت بود برای تبادل آن‌ها به مسجدی رفتیم. چون مردم مشغول نماز مغرب و عشا بودند به داخل سرویس بهداشتی رفتیم. پس از تبادل تراکت‌ها وقتی بیرون آمدیم کسی به ما اعتراض کرد چرا شما دونفری به سرویس رفته بودید. شبی پرخاطره بود و فردای آن روز مهندس بازرگان و مهندس حسیبی را دستگیر کردند که زود آزاد شدند.

 بچه‌های انجمن اسلامی که وارد نهضت شده بودند عمدتاً با عزت‌الله سحابی نزدیک بودند. بعد از دستگیری‌های سری اول نهضت آزادی در بهمن 41 در دستگیری سری دوم و سوم در منزل آقای صدر حاج سید جوادی، بسته‌نگار هم در سری چهارم دستگیر شد. شب 30 آذر 42 به دلیل فعالیت‌هایی که حول و حوش دادگاه سران نهضت داشتم دستگیر و یکسره به اطلاعات شهربانی، فرمانداری نظامی آن موقع، برده شدم و چهار شبانه‌روز آنجا بودم تا مرا به زندان عادی موقت شهربانی منتقل کردند. چند روزی را آنجا گذراندم که دیدم بسته‌نگار در فلکه زندان قدم می‌زند. محکم به شیشه کوبیدم که متوجه من شد. از طریق افسرنگهبان مرا به اتاق آن‌ها در فلکه بردند. زنده‌یاد رحیم عطایی و عباس رادنیا و آقای سمیعی هم در آن اتاق بودند. شبانه تمام تجربیات بازجویی را نوشتم که به بیرون منتقل شد. به‌سرعت مرا از آن‌ها جدا کردند و به بند عادی بردند که هفت ماه زندان بودم. بسته‌نگار هم دوران زندان خود را طی می‌کرد. پس از آزادی بسته‌نگار از زندان هر از گاهی همدیگر را می‌دیدیم. بسته‌نگار در سال 43 در زندان قصر به هویت جدیدی دست یافته بود و آن اینکه دوازده نفر از اعضای نهضت آزادی ازجمله آیت‌الله طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی و مهندس سحابی، دکتر عباس شیبانی، احمد حاج علی بابایی، عباس رادنیا، محمد بسته‌نگار، مصطفی مفیدی، محمدمهدی جعفری و ابوالفضل حکیمی در جمع‌بندی جدید به خط‌مشی مسلحانه رسیده بودند تا رحمی باشند برای مولود جدید در بیرون از زندان که به کمیته دانشجویان نهضت هم ابلاغ شده بود.

بسته‌نگار از آنجا که ویژگی فرهنگی داشت بیشتر در شرکت سهامی انتشار واقع در باب‌همایون سرای صبا کار می‌کرد. من در شهریور 50 بازداشت شدم و طی زندان‌های مختلف به زندان شماره 3 قصر آمدم. چندی بعد محمد بسته‌نگار و مصطفی مفیدی هم به آنجا منتقل شدند. دوران خوبی داشتیم. بعد از اعتصاب غذا، غذای زندان بهتر شده بود و من و بسته‌نگار موقع صبحانه و نهار و شام روبه‌روی هم می‌نشستیم تا همدیگر را کنترل کنیم.

 محمد از آنجا که سریع کتاب‌ها را می‌خواند به من فشار می‌آورد که کتاب‌های مجاهدین را به او بدهم و چون این کتاب‌ها باید از جاسازی درمی‌آمد و مشکلاتی امنیتی داشت نمی‌توانستم مشکل را به او بگویم از من گله می‌کرد. حافظه او در کتاب خواندن خیلی زیاد بود. چیزی نگذشت که به زندان شیراز رفتم و شهریور 52 آزاد شدم. محمد را دومرتبه در شرکت سهامی انتشار یافتم. نکات مهم کتاب‌هایی را که خوانده بود برایم می‌گفت. او عادت داشت هر کتابی را می‌خواند خط‌کشی کند و در کتاب خواندن به فکر دیگران هم بود. مرحوم طالقانی هم از نکات او در کتاب‌های خودشان استفاده می‌کردند. ناگفته نماند در یک ملاقات چهارساعته که با آقای طالقانی داشتم از وضعیت بسته‌نگار در زندان سؤال می‌کردند. من از مطالعات پیگیر او گفتم که تبسمی بر لبانشان نشست. نکاتی که از کتاب‌ها می‌گفت بعدها بسیار مفید افتاد. ضمناً در دیدار شرکت سهامی انتشار آدرس خانه‌اش را به من داد که اگر خواستم مخفی شوم و مشکلی پیش آمد به‌عنوان خانه امن استفاده کنم. چهار ماه بعد که مخفی شدم در همان روزهای اول با دکتر کریم رستگار قدم می‌زدیم که او دستگیر شد و من فرار کردم. رابطه‌ام با سازمان قطع شد. به خانه محمد واقع در تجریش رفتم و برای اولین بار همسرشان طاهره خانم را دیدم. گرچه تعارف کردند اما چون محمد نبود به خانه نرفتم. مدتی سرگردان بودم تا به خانه امن دیگری رفتم و دومرتبه به سازمان وصل شدم. در جریان پیروزی انقلاب روز هشتم آبان 57 از زندان آزاد شدم و روز بعد به منزل آیت‌الله طالقانی رفتم و بسته‌نگار را آنجا دیدم. طی چهار جمعه در جلسات انجمن اسلامی مهندسین با محمد رابطه نزدیکی پیدا کردم.

 پس از پیروزی انقلاب عمدتاً با مهندس سحابی و دکتر جعفری بودند. با این حال هیچ‌وقت رابطه‌اش را با کسی قطع نمی‌کرد. او می‌گفت همیشه در زندان با مهندس بازرگان بودم و از او جدا نمی‌شدم. به مهندس بسیار عشق می‌ورزید. در جلسات احیای شریعتی ـ طالقانی و جلسات انجمن اسلامی مهندسین و نشریه ایران فردا فعالیت می‌کرد. منزلش همیشه در اختیار جلسات ماهانه قرآن و جلسات سیاسی بود. او و همسر بردبار و وفادارش از همه با روی گشاده پذیرایی می‌کردند. در اسفند 79 در یکی از جلسات ملی ـ مذهبی که در منزل او برگزار شده بود عده زیادی را دستگیر کردند و به اتهام براندازی به زندان 59 عشرت‌آباد بردند. خانواده‌های این زندانیان متوجه شدند این دستگیری‌ها عمدتاً به ‌این ‌علت است که دولت خاتمی در خرداد 80 رأی نیاورد و رئیس‌جمهور نشود. به همین علت دختر آقای بسته‌نگار به نفع آقای خاتمی تبلیغ می‌کرد. متأسفانه در دادگاه‌های این عزیزان بااینکه اتهام براندازی مطرح نشد و واقعیت هم نداشت اما هیچ‌گاه از آن‌ها اعاده حیثیت نشد. صبح فردای دستگیری‌ها یادم می‌آید به منزل ایشان رفتم و طاهره خانم را مثل کوه استوار یافتم. ایشان گفت دفتر تلفن مرا هم برده‌اند. من با حافظه‌ای که آن روزها داشتم 120 شماره تلفن را برای دفتر جدید ایشان احیا کردم. بعد از آزادی آن‌ها از زندان در پی درگذشت دکتر سحابی، بسته‌نگار به من تلفن زد و گفت آقای صدر حاج سید جوادی مایل است هنگام دفن دکتر در امام‌زاده عبدالله سخنرانی کنید. برای من افتخاری بود و این کار را انجام دادم.

در نشریه چشم‌انداز بارها با آقای بسته‌نگار گفت‌وگو داشتیم. یک بار با عنوان «قرائت بازرگان از دموکراسی» و بار دیگر درباره «هدف انبیا؛ خدا و آخرت». مدتی پس از درگذشت مهندس سحابی نشریه ایران فردا دومرتبه فعالیت خود را از سر گرفت و محمد بسیار از این قضیه خوشحال بود. برای من خاطره‌ای را از مهندس بازرگان نقل می‌کرد؛ مهندس بازرگان هنگام خلع ید بعد از ترک انگلیسی‌ها از ایران نگران بود مبادا کارشناسان ایرانی نتوانند پالایشگاه‌ها را راه بیندازند. شب‌هنگام چند بار از اتاق بیرون می‌آمد که مشعل روشن است یا نه. محمد می‌گفت: من هم برای از سر گرفتن نشریه ایران فردا مرتب تلفن می‌زدم ببینم از چاپخانه درآمده یا نه و اینکه مشکلی ایجاد نشده باشد.

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

گفتگوی ملی

داود سلیمانی



ما نیاز به گفتگوی ملی داریم گفتگوی ملی باید بر اساس هدف گیری برای درک مشترک مسائل و مشکلاتی است که امروز ما با آن مواجه هستیم .

 ما باید بتوانیم در یک گفتگوی همگانی که تمامی سطوح را در بر بگیرد با هم در جهت درک شرایط کنونی و اتخاذ راه حل های برون رفت از این شرایط، مشارکت کنیم .

بیش از همه این گفتگو متوجه گفتگوی حاکمیت با مردم، مردم با حاکمیت ،دولت با مردم ، مردم با دولت و مردم با مردم و بالاخره و به ویژه نخبگان با مردم ، در تمام سطوح و در تمام ابعاد است؛ چه در میان صنوف و اقشار متفاوت مردم اعم از فرهنگیان ، دانشگاهیان ، کارگران کشاورزان، صنعتگران ، کارمندان و تمام کسانی که به عنوان مردم ، باید در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند. در این گفت و گوی ملی همه باید مشارکت کنند .

گفت و گوی ملی قاعدتاً ساز و کاری دارد که سازوکار اجرایی آن مجلس و شوراهای شهری هستند.

می‌توان برای گفتگوی ملی یک مجمع عمومی را ساماندهی کرد.


که مبتکر آن می تواند مجلس باشد به هر حال شکل کار را مجلس باید تعریف کند تا از نظرات و آراء تمامی اقشار بتوان استفاده کرد. کار سختی است ولی لازم و برای کشور کار ویژه ای است . در شرایط ویژه باید تمامی ما سعی کنیم که هم ضمن درک متقابل محدودیت‌هایی که کشور و دولت با ان مواجه اند ، به درک مشترک برسیم و چاره اندیشی کنیم. چه در صحنه ی بین المللی و چه در عرصه ی داخلی - که برخی برای آن نقشه های شومی در سر می پرورند و جز به تجزیه ایران راضی نیستند - و چه سوء مدیریت هایی که بر ما تحمیل شده است . باید اینها را شناخت و برای آن راه حل جستجو کرد راه حل هایی متناسب با اوضاع و شرایطی که در آن هستیم.

 گفت و گوی ملی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است که باید بر اساس یک برنامه ریزی در تمام خانواده ها و در تمام سطوح باشد،باید با مشارکت تمام اقشار اتفاق بیافتد. من فکر می کنم این گفتگو می تواند از خانه ها شروع بشود و تا گسترده ترین سطوح جامعه ادامه یابد. ما نباید نسبت به این نیاز ملی بی تفاوت باشیم و حتما باید ان را به انجام برسانیم . به اعتقاد من مجلس شورای اسلامی میتواند بزرگترین نقش را در این رابطه ایفا کند.

https://t.me/ddsoleimani/6751

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

✅حجت شریفی: اولویت آسیب شناسی اصلاحات است نه نحوه ورود به انتخابات‌ پیش رو

📌حجت شریفی در ارتباط با بحث های انتخاباتی گفت:


📌واقعیت این است که ورود به بحث انتخابات اگر از منظر برنامه و حل مسائل مردم و مشکلات و بن‌بست‌هایی که برای استیفای حق مردم به وجود آمده که هنوز حاکمیت جوابی برای آنها ندارد باشد، اشکالی ندارد و بد نیست که اصلاح‌طلبان هم وارد موضوع بشوند و برای آنچه که کارآمدی مدیریتی کشور نام می‌گیرد و اینکه در این شرایط چگونه می‌شود از بن‌بست‌ها خارج شد و حاکمیت را راضی کرد که به خواست و اراده مردم باشد، تلاش کنند.

📌اما اگر از منظر لابی‌کردن‌ها و معامله بر سر حقوق مردم باشد و دغدغه این باشد که عمر برود و زید بیاید این مسئله‌ای را حل نمی‌کند و ورود به این عرصه بیشتر شائبه قدرت‌خواهی و سهم‌خواهی را ایجاد می‌کند.

📌یک سال و نیم تا انتخابات مانده است باید دغدغه‌ها روی اداره کارآمد کشور در مجلس، دولت و سایر ساختارهای حکومتی متمرکز شود. ما اساسا با بن‌بست پیشبرد توسعه مواجهیم بعد از 40 سال مسیر و مدل توسعه در کشور ما هنوز مشخص نیست بنابراین بحث‌های انتخاباتی اگر درباره چگونگی این مسئله و رفع نارضایتی‌ها باشد بسیارهم خوب است در غیر این صورت تاثیر معکوس دارد و مردم دیگر فعالیت گروه‌ها برای قدرت به معنای ماهوی قدرت را نمی‌پذیرند.

📌اصلاح‌طلبان باید بدون تعارف در وهله اول برای آسیب‌شناسی اصلاحات و بحران‌های پیش‌رو از قبیل بحران دستاورد، بحران کارآمدی و فرصت‌طلبی برخی از اصلاح‌طلب‌نماها و بحران رانت و فساد که دامن‌گیر کل کشور شده، وقت بگذارند. اینها باید بنشینند که راهبردی برای خروج از این وضعیت در پیش بگیرند.

📌اصلاحات در دهه هفتاد با یک گفتمان و رویکرد یک کارکرد و نیروی محرکه‌ای داشته که شاید در طول این بیست سال با فراز و فرودهای مختلف توانسته یک جاهایی جلو برود اما اکنون دیگر لزوما به صرف آن گفتمان و بدون توجه به شرایط و مطالبات جدید و پاسخگویی به مسائلی نظیر سبک زندگی، فشارهای اقتصادی و حوزه روابط به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبی نمی‌تواند کارکرد مفید به فایده‌ای داشته باشد.

📌بنابراین در این زمینه نیاز به آسیب‌شناسی جدی دارد. باید دانست که اصلاح‌طلبی از سمت جریانات و گروه‌هایی که متاسفانه فرصت‌طلبانه و بی‌توجه به رسالت اصلی اصلاح‌‌طلبی که تغییر بوده نه جابه‌جایی افراد، سوءاستفاده کرده‌اند دچار آسیب شده است؛ اولویت حل این مسئله است نه نحوه ورود به انتخابات‌ پیش رو.

📌مردم ناامید شدند و مهم‌ترین کار تبیین چرایی اصلاحات برای آنهاست. اصلاح‌طلبی هم نیاز دارد که گفتمان خودش را بازتعریف کند و هم در این راستا به اصلاح اصلاح‌طلبی دامن زند و بعد درباره انتخابات صحبت کند. اکنون برای صحبت درباره انتخابات زود است و در اصلاحات باید یک بازنگری جدی در ساختارهای تصمیم‌گیری درون‌جناحی ایجاد شود؛ در همین راستاست که شورایعالی سیاست‌گذاری نیاز به اصلاح دارد و این جز با گسترده‌تر کردن شمول تصمیم‌سازان و استفاده از قاطبه سلایق در درون جبهه میسر نیست.

📌اصلاح‌طلبان در دو سه انتخابات متاخر برنده بودند البته نه به این معنا که گزینه‌های انتخاب شده اصلاح‌طلبان حداکثری هستند و به هر حال در این فضا تحت فشار قرار گرفته و مردم توقع پاسخ‌های اقناعی دارند و همین باعث می‌شود که اصلاح‌طلبان در موضع تدافعی قرار بگیرند. این بار اینکه این شرایط به نفع اصولگرایان است درست نیست چراکه بسیاری از بحران‌های امروز دستاورد حکومت هشت ساله اصولگرایان و نشستن آنها بر مناصب مختلف است.

📌در مجموع آنها نسبت به اصلاح‌طلبان که بیشتر در معرض سوال و پاسخ هستند شاید شرایط طلبکارانه‌تری برای آنها فراهم شده باشد و حداقل در انتقاد کردن می‌توانند زبان رساتری داشته باشند اما دو قدم ازاین نقدها جلوتر برویم و به قیاس عملکردها بپردازیم می‌بینیم که آنها برگ برنده چندانی برای انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری ندارند.

📌جریان اصولگرا بسیار تلاش می‌کند که رئیسی را بر مسند ریاست مجلس آتی قرار دهد اما اولا بسیار زود است که بخواهیم درباره ریاست مجلس آتی صحبت کنیم چون وابستگی تام و تمامی به چینش مجلس دارد و ثانیا اگر ما با یک تحریم گسترده از جانب مردم مواجه باشیم ممکن است اصولگرایان دست بالا را داشته باشند منتها این لزوما به معنای موفقیت آنها نیست در شرایطی که کشور نیاز به همراهی همه جامعه دارد‌‌. اصولگرایان نمی‌توانند با نگاه جناحی کاری از پیش ببرند./ ابتکار

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

💢 عربستان رفیق جدید دلواپسان نفتی

امین قلعه ای - بهزاد احمدی نیا


روز گذشته پس از اعلام ترک پایبندی عربستان به سهمیه های اعلام شده در توافق نفتی، در اقدامی مسبوق به سابقه دلواپسان نفتی، استدلال های سست وزیر انرژی این کشور را در فضای رسانه ای کشورمان تکرار کردند.خالد الفالح، وزیر نفت عربستان، دیروز در نامه‌ای به اعضای این کمیته اعلام کرد طرح پایش تولید و عرضه نفت و سقف تولیدی که برای هر ‏کشور درنظر گرفته شده دیگر ملاک نیست و آنچه زیرنظر گرفته خواهد شد، مجموع تولید ‏کشورهای عضو طرح است.در همین راستا دلواپسان نفتی امروز در مناقشه حقوقی میان ایران و عربستان، استندات عربستان به این منظور را تایید کردند! تا از این رهگذر به وزیر نفت ایران حمله کنند.

⭕️ استناد عربستان و دلواپسان به کدام بند از بیانه است؟

عربستان سعودی برای عبوراز تعهدات مندرج در بیانه اخیراوپک روی واژه پایبندی کلی« overall» تکیه کرده است. کلمه ای که بر اساس آن اوپک ملزم به حفظ سطح تولید کشورهای عضو به میزان 100 درصد توافق کاهش تولید، به صورت کلی شده بود. در حقیقت عربستان با ارائه تفسیری که نقض کننده توافق کاهش تولید است، اعلام کرده است که به رعایت سهمیه دیگر کشورها در صادارت نفت، دیگر پایبند نیست.این در حالی است تعهدات ذکر شده در نشست ۱۷۰ شامل حفظ سقف تولید هر کشور همم هست.در بیانیه۱۷۴ از کشورها خواسته شده تلاش کنند سطح تولید به ۱۰۰ درصد فریز کلی برسد نه اینکه اوپک الزاما و قطعا به این سطح برسد.

⭕️ چرا عربستان نمی تواند به کلمه overall استناد کند؟

 اقدام عربستان در استناد به کلمه overall اما ناقض روح بیانیه اوپک و توافق کاهش تولید است .در حقیقت هم عربستان و هم دلواپسان علاقمند به تحمیل شکست دیپلماتیک به ایران از این امر غافل هستند که در بیانیه اوپک بلافاصله بعد از بند مورد استناد عربستان، بیانیه به صورت دستوری فعالیت کمیته نظارت وزارتی را بدون هیچ تغییری تمدید کرده است .نکته مهم تر آنکه در این بیانیه هیچ اختیاری به اعضای این کمیته برای لغو توافق و یا تغییر مسیر در نحوه اجرای آن داده نشده است.

⭕️ وظیفه کمیته نظارت بر اجرای توافق چیست؟

 بر اساس بیانیه نشست 170 اوپک کمیته وزارتی وظیفه پایش پایبندی تک تک اعضا به تعهداتشان در طرح فریز را برعهده دارد. با این توصیف حفاظت از سهمیه کشورها وظیفه اصلی این کمیته است که در بیانیه پایانی نشست 170اوپک نیز مورد تاکید قرار گرفته است.تعهد هر کشور در این طرح این است که سقف تولید خویش را حفظ کرده تا در مجموع سقف تولید اوپک به میزان مصوب حفظ شود.

⭕️ دلواپس ها به دنبال چه هستند؟

رفتار دلواپس ها در تکرار ادعای طرف های نقض کننده توافقات با کشورمان و استناد آنها به متن توافقات، امری مسبوق به سابقه است. آنها در زمان مذاکرات هسته‌ای نیز فکت شیت وزارت امور خارجه آمریکا را به جای فکت شیت وزارت خاجه ایران، مستند تحلیل های خویش قرار می دادند. امروز آنها در بازی اوپک، در حالی به استدلال‌های سست عربستان استناد می‌کنند که وزیر نفت ایران و امارات (رئیس دوره‌ای) هر دو این اقدام عربستان را نافی مصوبات خوانده اند.

🔻 در این بین اما یادآوری چند نکته به مخالفان داخلی دیپلماسی نفتی کشورمان، ضروری به نظر می رسد:

1- دلواپسان نفتی درحالی امروز از زنگنه به خاطر امضای وزارت نفت پای بیانیه نشست اخیر اوپک انتقاد می کنند که در آذر 90 وزارت نفت ایران پای توافقاتی را امضا کرده بود که اساسا سهیمه بندی تولید نفت در اوپک را کنار گذاشته شد.همین مصوبه راه را برای افزایش فشار بر ایران باز کرد. اینگونه به نظر می رسد که همراهی با عربستان به منظور تحت الشعاع قرار گرفتن این گاف بزرگ وزارت نفت در دوران احمدی نژاد، انجام می پذیرد.

2-  آنها احتمالا فراموش کرده اند که دو سال پیش وزیر نفت ایران را به خاطر تلاش هایش برای مستثنی شدن ایران از توافق فریز نفتی، به باد انتقاد می گرفتند و اقدامات او برای بازگشت سهمیه ها را در راستای تحقق اهداف صهیونیستی! برای کاهش بهای نفت ارزیابی می کردند.

3- بی تردید عرصه دیپلماسی، عرصه تلاش برای به حداکثر رساندن منافع با توجه به منافع دیگر کشورهاست. نباید فراموش کرد که مذاکره در چارچوب سازمان هایی نظیر اوپک که توافقات در آنها به صورت اجماعی حاصل می شود، سخت تر از مذاکره در هر چارچوب دیگر است. به خصوص آنکه هم اکنون شاهد شکل گیری از ائتلافی از کشور های عضو نظیر عربستان، امارت و کویت در داخل اوپک و نقش آفرینی منفی کشوری دوست! به نام روسیه در خارج از آن هستیم.

جالب است که دلواپسان نفتی این روزها از از یک سو با سکوت خود با طرح های ترکمنچای گونه نظیر «نفت در برابر کالا» با روسیه سکوت می کنند و از سوی دیگر نیم نگاهی همدلانه با تلاش های عربستان برای مقابله با کشورمان دارند!

@naft2016

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

رییس جمهور کرواسی
محسن جلال پور


نیمه اول فینال را در ترافیک بودم و تمام نیمه دوم را به خانم کولیندا گرابار کیتاروویچ فکر کردم. به زنی که به معنای واقعی عاشق کشورش است.حتما عکس‌ها و فیلم‌هایش را این روزها زیاد دیده‌اید. فکر کنم او خود را مادر #کرواسی می‌داند. به آن روز شلوغ و پر مشغله فکر کردم و افسوس خوردم که از طرف ماهمه چیز رها شد. خانم #کیتارویچ آن روز به ایران آمده بود و ما می‌توانستیم با کشوری که مردمانی این‌قدر پرتلاش و رئیس‌جمهوری این قدر ساده و صمیمی دارد برای همیشه مبادله داشته باشیم.

بین دو نیمه به میزبانم گفتم نمی‌دانم چرا اما از صمیم قلب دوست دارم کرواسی برنده بازی باشد.

گفت: شاید به خاطر تعصب و تلاش مضاعفی است که در بازیکنان این کشور دیده‌ایم. گفتم: دقیقا همین طور است.در کرواسی یک نسل طلایی پرورش یافته که امروز ثمره‌اش را در #فوتبال و فردا در حوزه‌های دیگر خواهیم دید.

هربار که گلی رد و بدل می‌شد یا میزبانم آجیل و میوه تعارف می‌کرد،از فکر برجام و کرواسی و سرگشتگی خودمان خارج می‌شدم اما دوباره یاد مذاکرات پرشور آن روز می‌افتادم.

در سفر هیأت کرواسی به ایران و دیدار رؤسای جمهوری دو کشور حضور داشتم. پس از آن قرار بود خانم کیتارویچ و هیأت همراه در نشست اتاق‌ایران شرکت کنند.

به اتفاق به سمت اتاق ایران راه افتادیم.نزدیک مقصد، با هماهنگی گارد محافظ از کاروان جداشدم تا زودتر مقدمات استقبال را فراهم کنم.

دقایقی بعد هیأت کرواسی از راه رسید. در آسانسور خانم کیتارویچ را خسته دیدم و احساس کردم به عنوان یک خانم باید فرصتی برای خودآرایی داشته باشد. گفتم تا جلسه شروع شود،یک ربع فرصت داریم و می‌خواهم شما را برای شستن دست و صورت تنها بگذارم.

انگار منتظر این پیشنهاد بود چون با خوشحالی زیاد پذیرفت.ایشان را راهنمایی کردم و دقیقا یک ربع بعد به اتفاق به محل برگزاری مراسم رفتیم.

تعدادي از وزرا و فعالان اقتصادی و همچنین رئيس اتاق کرواسی خانم کیتارویچ را همراهی می کردند.

خانم کیتارویچ اطلاعات خوبی در باره اقتصاد ایران داشت.همسرش نیز جزو تجار حاضر در هیأت کرواسی بود اما حتی یکبار درباره تجارت همسرش سخن نگفت.با این حال چند بار تأکید کرد که در هیأت همراهش حتي يك نفر نیست که صرفا برای فروش محصولاتش به تهران سفر کرده باشد.منظورش را متوجه شدم.

آن روز به این نتیجه رسیدم که توسعه نه فقط نسلی پرتلاش که سیاستمداران سالم هم می‌خواهد


https://instagram.com/p/BlUV8BdnWDM

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

⚠️ در اقتصاد ایران چه خبر است؟

📞 گفتگوی #حسین_راغفر با فرارو:


📌 حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه در تشریح وضعیت اقتصادی کشور به کتابی با عنوان هنر تحریم‌ها اشاره می‌کند که در توسط مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی نیز ترجمه شده است. این اقتصاددان به فرارو می‌گوید: ریچارد نفیو نویسنده این کتاب از طراحان اصلی تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی است. او در این کتاب نشان می‌دهد که آمریکا برای ایجاد فشار و به قول خودشان درد به ملت ایران و جامعه دست به چه اقداماتی زده است. نویسنده در این کتاب به چند عامل اشاره می‌کند. یکی از عوامل این است که چگونه منابع ملی کشور را می‌توان منحرف کرد؟ بنابراین می‌بینیم که علی رغم همه تحریم‌هایی که در مورد اقلامی مثل ماشین آلات در کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد چرا واردات کالا‌های لوکس تحریم نمی‌شود. دلیلش آن است که کالا‌های لوکس می‌تواند منابع بزرگی از کشور را تلف کند و گروه نخبه‌ای در داخل از این وضعیت منتفع می‌شود. در صورت تحریم‌های بعدی و محدود شدن استفاده از خودرو‌های لوکس نیز یک نارضایتی در گروه‌های برخوردار جامعه به وجود می‌آید. این گروه‌ها به دلیل داشتن سرمایه در جامعه نفوذ دارند.

📌 از طرف دیگر برای ایجاد درد در جامعه، تحریم‌ها می‌تواند به نحوی باشد که بیکاری را در جامعه افزایشداده و باعث تعطیلی کارگاه‌های تولیدی شود. با تزریق این درد به جامعه بیکاران مسبب این نابسامانی‌ها را نظام حاکم می‌دانند. از طرف دیگر نیز بر روی نابرابری‌ها و کانون‌هایی دست گذاشته می‌شود که می‌توانند موجب نارضایتی بخش‌های عمده‌ای از جامعه و به خصوص گروه‌های طبقات پایین، متوسط و همچنین طبقات برخوردار شود. وقتی مشاهده می‌کنیم که بسیاری از سیاست‌های اقتصادی دولت هایمان در راستای همین هدف‌ها شکل می‌گیرد، این تردید برای انسان به وجود می‌آید که ما تا چه حد در جهت کاهش آثار منفی تحریم‌ها حرکت می‌کنیم؟

📌سیاست‌هایی که توسط دولت‌ها در کشور دنبال می‌شود که موجب اتلاف منابع ملی می‌شود. سپس مشاهده می‌کنیم که هرچند شعار اشتغال داده می‌شود، اما مساله اشتغال در اولویت سیاست‌ها قرار ندارد. همچنین می‌توانیم شاهد زمینه‌های نارضایتی در قدرت خرید مردم باشیم. ما می‌توانیم اینگونه مسائل را در حالت خوش‌بینانه ناشی از فقدان صلاحیت‌های صاحبان مناصب عمومی تلقی کنیم. آنچه که برای آن‌ها در اولویت قرار ندارد منافع عموم مردم و کل جامعه است و تنها منافع گروه‌های قلیلی در جامعه مورد توجه قرار می‌گیرد.

📌 در چند وقت گذشته نشست سران قوا برای حل پاره‌ای از مسائل کشور برگزار شد. این نشست‌ها اولا به صورت گه‌گاه برگزار شده است و یک باره مشاهده می‌کنیم که برای حل مساله سپرده گذاران بانکی که مسبب آن‌ها عملا یک گروه غارتگر و مدیریت بی صلاحیت که در نظام بانکی حاکم شد جلسات متعدد و مکرر و پشت سر هم گذاشته می‌شود. سپس ۲۰ هزار میلیارد تومان از منابع عمومی را که متعلق به همه مردم است به سپرده‌گذاران پرداخت می‌شود. این در حالی است که همزمان می‌بینیم کارگری که ۱۶ ماه حقوق دریافت نکرده است و برای اعتراض برای دریافت حقوقش برمی‌خیزد را با امنیتی کردن مساله تنبیه می‌کنیم. این نشان می‌دهد که اولویت‌های نظام تصمیم گیری‌های کشور حفظ منافع صاحبان سرمایه است و نه منافع عموم جامعه.

📌 توجه به مساله اشتغال و بیکاری و پیامد‌های آن در اولویت‌های دست چندم حاکمیت قرار دارد؛ متاسفانه به پیامد‌های آن توجه ندارند که بر شاخ نشسته اند و بن می‌برند. متاسفانه با تهدید‌های آمریکا به نظر می‌رسد که اگر تغییر در جهت گیری‌های اساسی نظام ما به وجود نیاید شاهد پیامد‌های مخربی باشیم.

📌 ما بعد از جنگ تحمیلی شاهد یک تغییر ایدئولوژی در کشور هستیم که توجه از توده مردم و به خصوص اقشار آسیب دیده به سمت حمایت از منافع اقشار قدرتمند و ثروتمند تغییر جهت پیدا می‌کند. مادامی که تغییر جهت به وجود نیاید، ما جامعه‌ای به شدت آسیب پذیر خواهیم داشت و این آسیب پذیری هر روز فرصت‌های مهمی را برای قدرت‌های جهانی و به خصوص آمریکا برای آسیب زدن به امنیت ملی فراهم می‌کند.

📌 تغییر در جهت گیری‌های اقتصادی تنها در دست دولت نیست. اما متاسفانه به نظر می‌رسد در داخل حاکمیت هم یک نوع رقابت به وجود آمده است و گروه‌هایی در داخل به جای آنکه به دولت کمک کنند برای تضعیف هرچه بیشتر دولت می‌کوشند. به همین دلیل خودشان هم در تخریب شرایط اقتصادی موجود و افزایش فشار‌ها بر بخش تولید در کشور کمک می‌کنند.

🌐 منبع: #فرارو

📃 مشروح کامل گفتگو:

https://fararu.com/fa/news/363080/در-اقتصاد-ایران-چه-خبر-است

➡️ @HosseinRaghfar

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

شکست ترامپ در دیپلماسی با کره شمالی
http://zeitoons.com/52725


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

حرف‌هایی که دکتر ولایتی زده، آرزوهایش است!

«قاسم محبعلی

https://news.gooya.com/2018/07/post-16694.php

Report Page