مقالات روز

مقالات روز

فردای بهتر

مردم خرمشهر

تن مردم خرمشهر هنوز از تازیانه های صدام و حزب بعث کبود است. این تن دیگر باتوم زدن ندارد.

ظاهر شهر هم که جنگ زده است. کمی آرام تر، می ترسیم سقف خانه را بر سرشان آوار کنید.

همه می دانند چقدر خرمشهر مظلوم است، لطفا این مظلومیت را تحقیر نکنید.

امروز شوری آب بهانه است. جوان خرمشهری از فقر، بیکاری و بی توجهی عصیان کرده است. بجای باتوم، دست نوازش بر سر خرمشهر بکشید. ملت ایران باتوم خوردن #خرمشهر را نمی پذیرد. این رفتار با خونین شهر شرم آور است. اگر این خشونت را ادامه دهید، از خدا می خواهیم یکبار دیگر خرمشهر را آزاد کند.

t.me/khouzestan_iran1

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

این مشاوران چطور می‌توانند تا این حد به ارکان دولت نزدیک شوند و در سیاست‌گذاری‌ها تأثیر داشته باشند؟

خیلی پیچیده نیست! مثلا آزادراه تهران- شمال یک اتوبان ۲۰۰ کیلومتری بود؛ مرحوم گلزار که پروژه اکباتان را ساخته بود و هنوز هم از بزرگ‌ترین پروژه‌های خاورمیانه در زمینه مسکن است، در سفری که آقای هاشمی‌رفسنجانی در زمان ریاست‌جمهوری به سازمان ملل داشت، (حدود ۲۵ سال پیش) پیشنهاد داد حاضر است این راه را چهارساله با هزینه خودش بسازد و ۲۵ ساله از درآمد عوارض، پولش را پس بگیرد. به مجرد مطرح‌شدن این قضیه، عوامل داخلی هم همین پیشنهاد را روی میز دولت می‌گذارند. اکنون نزدیک به ۲۵ سال است که این پروژه اسما اجرا می‌شود و میلیاردها برای آن هزینه شده، اما هنوز ۵۰ درصد هم به نتیجه نرسیده است. چه اتفاقی افتاده؟ یقه چه کسی را گرفتند؟ چقدر کشور و ملت زیان نساختن آن را دادند؟ مشابه همین اتفاق را در بقیه مسائل هم ببینید. اگر امروز بحث انتقال آب از دریای عمان یا تأمین آب برای دریاچه ارومیه مطرح می‌شود، مسلما باید مهندس مشاور توانا تمام پارامترها را بررسی کند که آیا این کار منطقی است، به محیط ‌زیست آسیب نمی‌زند و توجیه اقتصادی دارد؟ اما گروهی می‌خواهند همه‌چیز را با فشار جا بیندازند. نمونه‌اش خشک‌شدن دریاچه ارومیه است! چه کسانی سدها را ساختند؟ با چه فشارهایی آن کار را عملی کردند؟ بحران محیط‌زیست آن چه هزینه‌ای به کشور تحمیل کرده؟ متأسفانه این سوء‌مدیریت‌ها، فشارها، مشکلات جدی در ابعاد مختلف به ‌وجود آورده است. اجرای پروژه‌های صنعتی هم در کشور با این فشارها اکثرا با جابه‌جایی از شرایط اقتصادی خارج شدند.

دولت نمی‌تواند با قدرتی که دارد با آنها مقابله کند؟

منابعی که در اختیار دولت موازی است، می‌تواند دولت را زمین‌گیر کند. امروز هم این وضعیت را شاهد هستید. مشخص است این عوامل به‌اندازه کافی قدرت مانور و توانایی لازم را دارند. طبق گزارش بانک جهانی در چندماهه پایان سال قبل، ۲۷ میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده است. این کار را چه کسانی انجام دادند؟ مسئولان می‌گویند حداقل سالانه ۱۲ تا ۱۵ میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور می‌شود! چه کسانی در آن دست دارند؟ حتما کولبران کردستان! مشکل اصلی کشور این است که ارکان کشور که باید حول یک استراتژی توسعه اتفاق نظر و هماهنگی داشته باشند، هریک با سلیقه خود عمل می‌کند و در این زمینه هماهنگ نیستند! امروز هر مجموعه کوچکی که بخواهد کار منظمی را انجام دهد، حتما مرکزیت آن مجموعه باید از یک برنامه مدون، پتانسیل فکری خوب و هماهنگی درونی برخوردار باشند، اما در ارکان کشور، تضاد و تقابل مشاهده می‌شود. از این تقابل، آیا استراتژی هماهنگ به وجود می‌آید؟ امکان ندارد. پس قبل از مشکل بیرونی، مشکل درونی داریم که اگر به آن توجه نشود، هر ذی‌نفعی سعی می‌کند از این مشکل یک بحران به نفع خود ایجاد کند! این ایجاد فرصت برای کسانی است که برایشان حیات کشور، تمامیت ارضی ایران و مشکلات ملت ملاک نیست. آنها امنیت ملی و منافع ملی را نمی‌شناسند، آنها تا بتوانند بحران‌آفرینی می‌کنند، چون آب گل‌آلود است، پس منافع آنها تأمین می‌شود! چه کسانی در یک مدت کوتاه هجوم آوردند و چهار میلیون سکه را خریدند؟ چه کسانی بیش از ۱۰میلیارد دلار قاچاق وارد کشور می‌کنند؟ آنهایی که می‌توانند بیش از ۱۰میلیارد دلار کالا با خط سیر کانتینری وارد کنند، حتی در قاچاق چیزهای دیگر هم دست دارند. حالا حساب کنید جمع این ثروت چقدر می‌شود! معلوم است که آنها باید پول قاچاق را که پول سیاه است، پول‌شویی کنند. اگر سیستم بانکی کشور منظم، داده‌ و ستانده‌های بانکی تماما شفاف شود و هر پولی نتواند وارد سیستم پولی کشور شود، چه کسی سود می‌برد؟ آن کارگر و کارمند بی‌اطلاعی که با کمترین هزینه پلاکارد آنها را در دست می‌گیرد؟ و در راهپیمایی به نیابت از آنها شعار می‌دهد؟ مقامات کشور و نمایندگان مجلس را به روش‌های مختلف، حتی با اطلاعات غلط تحت فشار قرار می‌دهند تا نتیجه مطلوب خودشان را بگیرند. آنچه می‌بینید فرایند سوء‌مدیریت مستمر و ایجاد بستر برای رشد وحشتناک اقتصاد پنهان و زیرزمینی و رانت‌خواری است که در امروز با شدت بیشتری خودنمایی می‌کند. با کاهش درآمد دهک‌های میانی و پایینی، قدرت خرید مردم شهر و روستا به‌شدت کاهش یافته است، خط فقر در فضای شهری حدود چهار میلیون تومان است. چند درصد جامعه شهری کشور چنین درآمدی دارند؟

وقتی دبیرکل بانک مرکزی به نمایندگی از سوی بانک مرکزی اعلام می‌کند یک نفر می‌تواند ۱۲هزار میلیارد تومان پول را جابه‌جا کند و حمایت‌های آشکار و پنهان باعث می‌شود این فرد آزادانه زندگی کند، مشخص است خیلی‌ها می‌توانند خیلی کارها کنند. تصور کنید ۱۲هزار میلیارد تومان یعنی چه؛ با چنین ثروت‌های افسانه‌ای چه کسانی را نمی‌شود خرید؟ و چه بحران‌هایی نمی‌توان ایجاد کرد؟

بگذارید کمی ریشه‌یابی کنیم؛ از چه زمانی این گروه‌ها توانستند این‌قدر قدرت بگیرند؟

این فرایند بعد از جنگ هشت‌ساله با عراق شروع شد و با شروع به‌کار دولت نهم و بالارفتن غیرمنتظره درآمدهای نفتی کشور و اصلاح اصل ۴۴ قانون اساسی که واگذاری‌های دولتی شروع شد، این گروه‌ها قدرت فزاینده‌ای گرفتند. بنابر گزارش سازمان خصوصی‌سازی بیش از ۸۰ درصد واگذاری‌ها به نهادها بوده است. عملا بخش عمده‌ای از دارایی‌های دولت مثل بانک‌ها، بیمه‌ها، پتروشیمی‌ها، پالایشگاه‌ها، صنایع فولادی، کارخانه‌های بزرگ خودروسازی به چهار، پنج نهاد واگذار شده است. بارها از زبان مسئولان مختلف کشور از رئیس‌جمهور گرفته تا معاون اول و نمایندگان مجلس گفته شده است بالغ بر ۸۰۰ میلیارد دلار عایدی افسانه‌ای کشور از محل فروش نفت خام و صادرات فراورده‌های نفتی در سال‌های ۸۴ تا ۹۲ بوده است. فقط در سال ۸۹ بیش از ۱۱۸میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت بوده است. این درآمدها به جیب چه کسانی رفته؟ چند بابک زنجانی؟ طبقات پایین جامعه که روزبه‌روز فقیرتر شده‌اند. بورژوازی ملی مطلقا مورد توجه نبوده است! آن واگذاری‌ها و این درآمدها چنان قدرتی ایجاد کرده است که کسی نمی‌تواند با آن مقابله کند. پتانسیل دولت در حدی نیست که بتواند با آنها هماوردی کند.

پس چه کسی این توانایی را دارد؟

در صحبت‌های قبلی هم گفتم این پتانسیل لگام‌گسیخته می‌تواند در اقتصاد کشور مؤثر و مفید واقع شود، مشروط بر آنکه از این شکل خارج شود و بر اساس ضوابط و مقررات و قانونی و در چارچوب مقررات بازار و بدون اتکا به قدرت و روابط پنهان مشابه تمام فعالان اقتصادی کشور کاملا شفاف فعالیت اقتصادی داشته باشد.

اگر منافعشان تأمین نشود که همکاری نمی‌کنند ...

امنیت و منافع ملی حکم می‌کند در شرایطی که آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و امارات از تمام توان خود برای زمین‌گیر‌کردن اقتصاد ایران استفاده می‌کنند، این پتانسیل درونی، مهار شده و جلوی اقدامات احتمالا تخریبی آنها گرفته شده و توان آنها در خدمت اقتصاد ملی هدایت شود.

چطور چنین کاری ممکن است؟

با یک کار کارشناسی دقیق توسط متخصصان دلسوز و خبره می‌توان طرح جامعی تهیه و ارائه کرد که در صورت تصویب این پتانسیل بسیار تعیین‌کننده در اقتصاد کشور، در یک چارچوب منطقی در قالب اقتصاد ملی قرار گرفته و فعالیت کند. در غیر این‌صورت عوامل سودجو در حاشیه قدرت آنها می‌توانند با امکانات مافیایی خود، هرگونه بحرانی را در جامعه ایجاد کنند.

گاهی با مشاوره‌هایی که پیش‌تر به آنها اشاره شد، روند پیگیری‌ مسئولان دولتی در موضوعات متنوع و مختلف، تغییر مسیر می‌دهد. فارغ از فشارهایی که به آنها اشاره کردید، آیا می‌توان بخشی را به فریب‌خوردگی مسئولان دولتی نسبت داد؟

من این مورد را فریب‌خوردگی‌ نمی‌دانم، سوء‌مدیریت‌هایی است که به‌دلیل کمی دانش و کم‌اطلاعی مدیران، عده‌ای می‌توانند با فشارهای سیاسی و اجتماعی عملا آن کار را به صورت نپخته جا بیندازند، مثلا در زمینه انتقال آب؛ در اینکه نیاز به تأمین آب وجود دارد، موضوع کاملا روشن است اما این کار قطعا نمی‌‌تواند بدون مطالعه جامع انجام شود. این‌طور نیست که بگویند با هر شرایطی آب را تأمین می‌کنیم. در چنین پروژه‌های بزرگ سود زیادی وجود دارد، برخی سعی می‌کنند با فشار آن را عملیاتی‌ کنند تا بتوانند از آن بهره ببرند. بسیاری از پروژه‌هایی که در ایران انجام شده با این روش بوده است که مشکلات زیادی هم به وجود آورده‌اند! وقتی احیای دریاچه ارومیه مطرح می‌شود پارامترهای مختلف برای تأمین آب وجود دارد اما حتما با بررسی مطالعات فنی و اقتصادی کامل باید اقدام کرد، زیرا می‌تواند آثار جانبی دیگری به وجود آورد که هزینه برطرف‌کردن آنها قابل‌تحمل نباشد اما منافع عده‌ای ایجاب می‌کند سریع‌تر این کار شروع شود و با اهرم‌هایی که در اختیار دارند حداکثر فشار را می‌آورند تا قبل از اینکه مسائل پخته شود، استفاده خودشان را ببرند! اگر مسئولی با قول و قرار پست نگرفته باشد و دانش کافی در قبال مسئولیت خود داشته باشد، معمولا زیر بار این فشارها نمی‌رود!

این گروه‌ها یا افراد سودجو، به‌صورت بخش‌های مجزا هستند یا منافع دسته‌جمعی کلان‌تری را دنبال می‌کنند؟

بخش خصوصی توانمندی در ایران نداریم. بورژوازی ملی در ایران از دوره رضاخان شروع شد و در دوره مصدق، پتانسیل قابل قبولی به وجود آمد. دهه ۴۰ ایران فرصت طلایی بود که توانمندتر شدند اما متأسفانه درآمدهای نفتی دهه ۵۰ عملا به بورژوازی ملی لطمه سنگینی زد و بعد از انقلاب هم بیشترین مصادره در بورژوازی ملی اتفاق افتاد. آنچه امروز در اقتصاد ما حضور دارد، متأسفانه بورژوازی رانت‌خوار است و اینها هم خیلی ناشناخته نیستند که تصور شود زیرزمینی است! کاملا مشخص است که آنها چگونه ساماندهی شده‌اند و چگونه حمایت می‌شوند. و بدیهی است در غارت اتفاق‌نظر دارند!

منظورم تمرکز فعالیت آنهاست.

همیشه در بین کسانی که این نوع منافع را دارند، یک توافق نانوشته وجود دارد که چگونه برای کسانی که دنبال پیاده‌کردن نظم و قانون و مقررات هستند، مانع ایجاد کنند تا پتانسیل چنین کاری را از او بگیرند. اگر هم از مرکزیتی هدایت نشوند، جریان منافع اقتصادی، آنها را با هم همسو می‌کند.

با توجه به اینکه خیلی از کارهایی که اتفاق می‌افتد، با منافع ملی متضاد است، ممکن است بگوییم این گروه‌ها به دنبال این هستند که سرمایه‌شان را از کشور خارج کنند؟

مطمئنا به روند خروج سرمایه افزوده می‌شود؛ چون مدیران این مجموعه‌ها از سال‌ها قبل مبادرت به‌ این کار کرده‌اند و در‌حال‌حاضر هم اگر احساس کنند که شرایط برای ادامه چپاول آنها فراهم نیست، مطمئنا منابعی را که در اختیار دارند، خارج خواهند کرد! اما این مسئله شامل نهادها نیست و محدود به مدیریت‌ها می‌شود. در بین اخبار مختلف هم می‌بینید که مطرح می‌شود در فلان نهاد، مدیری با اختلاس بالای هزار میلیارد فرار کرده است! آنها منافع ملی نمی‌شناسند که بخواهند عمل خود را با آن معیار ارزیابی کنند!

و در صورت احساس خطر این روند تندتر می‌شود.

مطمئنا تندتر شده است. طبق گفته بانک جهانی سال قبل ۲۷ میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده که عدد بسیار بزرگی است!

خیلی از منافعی که به این شکل در داخل پیگیری شد، با منافع گروه‌هایی همسویی دارد که به صورت کاملا جدی با ایران مخالف هستند. فرضا نتانیاهو دقیقا از این کلیدواژه‌ها استفاده می‌کند. چه نوع هماهنگی بین این گروه‌ها وجود دارد؟

الزاما نیازی نیست آنها با هم همدست باشند. آنها منافع مشترک دارند. عواملی در منطقه مثل اسرائیل و عربستان هستند که دشمنی آشکار با ایران دارند یا آمریکا اختلافات عمیقش با ایران را پنهان نکرده است. بدیهی است که آنها می‌توانند زمینه‌ساز شوند که کار این گروه‌ها را تسهیل کنند؛ پس منافع مشترک دارند. با هم متحد نیستند؛ اما در اینکه به ایران ضربه بزنند،اقدام مشترک دارند.

اگر دقت کنید در سال ۸۴ تا امروز منافع این گروه‌ها و فعالان ناصواب اقتصادی در ایران نان‌شان در تحریم، مشکلات داخلی ایران و بی‌ثباتی کشور است؛ بالاترین استفاده را هم از شرایط تحریم برده‌اند. بابک زنجانی‌ها هم زاییده همین شرایط بودند. حالا یک عده‌شان مطرح شده‌اند؛ اما بسیاری پنهان مانده‌اند. اقلیتی گرفتار قانون شدند؛ اما اکثریتی بار خود را بستند و رفتند! همه اینها منافع مشترک با کسانی دارند که با ایران مشکل اساسی دارند؛ یعنی عملا اقدامات‌شان نهایتا به تضعیف کشور می‌انجامد و کسانی که در بیرون هستند، هم همین کار را می‌کنند. اینکه آمریکا برای خروج از برجام فشار آورد، مطمئنا به ‌سمت جنگ نمی‌رود؛ اما با فشار و لابی سنگین فضای اقتصادی ایران به هم می‌ریزد، مطمئن باشید منافع عده‌ای را در داخل به همراه خواهد داشت. پس هر دو آنها منافع مشترکی در راستای تضعیف کشور و نهایتا ضرر ملت دارند.

چقدر با شبه‌مافیایی‌شدن فاصله داریم؟

متأسفانه سوء‌مدیریت‌ها، شرایط برای رشد آنها را فراهم کرده است، مگر اینکه مسئولان از این تضاد و تقابل در مدیریت و چشم‌بستن روی مشکلات کشور دست بردارند. متأسفانه فضای درونی ایران به‌گونه‌ای است که به‌ جای ارتباط مستقیم با مردم و درک صحیح از شرایط محیطی جامعه، دائما شعار «فقدان مشکل برای مردم» را تکرار می‌کنند؛ درحالی‌که دولت و حکومت در این شرایط نیازمند حمایت جدی مردم است و زمانی می‌تواند این حمایت را داشته باشد که صادقانه مشکلات را با مردم در میان بگذارد و استراتژی و برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و میان‌مدت با کمک کارشناسان و خبرگان دلسوز کشور تعریف و تعیین کند.

طبیعی است دستاوردهای این برنامه‌ریزی و استراتژی باید ملموس و قابل پیگیری برای مردم هم باشد؛ چون بدون آن بازار موجود شدیدا صدمه خواهد دید و به‌ تبع آن مردم دچار مشکل می‌شوند. لازمه این اقدام، ایجاد مفاهمه کامل بین ارکان حاکمیت برای شناخت کامل از شرایط موجود و اقدامات آتی و برقراری رابطه و تعیین حدود مسئولیت‌ها و نقش هر بخش و اقدام همدل و هماهنگ آنهاست که می‌تواند جلوی هرگونه بحران داخلی را بگیرد؛ والا فعالیت‌های شبه‌مافیایی در این شرایط رشد خواهد یافت.

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

✏️📖 فقر ، طبقه ی متوسط و دموکراسی   

بهمن ارجمند


✅ شاملو در شعری می سراید : " و به راستی که فقر ، احتضار فضیلت است." بر پایه ی این شعر شاملو اگر فقر را به فقدان بهره مندی از امکانات خوراک ، پوشاک ، بهداشت ، درمان ، آموزش و مسکن تعریف کنیم و فضیلت را با صفات و خصایلی همچون تفکر ، ابتکار ، ابداع ، مسئولیت، همدردی، نوع دوستی ، جستجوی عدالت ، شجاعت، مقاومت و مشارکت بشناسیم، بی گمان فقر در تضعیف این فضائل نقش موثری دارد.

✅ در کنار بهره مندی از سطحی از آموزش و ارتقای فرهنگ علمی و سطحی از برخورداری امکانات در درون یک اقتصاد با ثبات و مولد در ذیل ساختار قانونمند و دموکراتیک ، طبقه ی متوسط پدید آمده و تقویت میشود. بدون آن که به بحث تقدم و تاخر رابطه ی بین ساختار قانونمند و معتقد به توسعه با رشد طبقه ی متوسط وارد شویم، بسیاری از صاحب نظران به نسبت بین رشد طبقه ی متوسط و رشد دموکراسی پرداخته و در رابطه ای معکوس، نسبت بین تضعیف طبقه ی متوسط با تضعیف دموکراسی را مورد بحث و بررسی قرار داده و بر پیوند بین این دو متغیّر تاکید داشته اند.

 ✅ رفع و دفع فقر، این امکان را برای اعضای جامعه ایجاد می کند که از نیازهای اولیه و ابتدایی به نیازهای عالی تر ورود کنند و خواسته هایشان در جهت خواسته هایی والاتر رشد کند و بر پایه آنچه که " آرنت" می گوید : کنش ها از سطح ابتدایی همچون " زحمت"( تلاش برای معاش) و " کار"(خلق ابزار و مصنوعات و هنر ) به سطح کنش " عمل " (اراده ی معطوف به مشارکت عمومی در حوزه ی سیاسی و حاکمیت بر سرنوشت خود در جهت استقرار مناسبات عادلانه تر) ارتقا یابد.

✅ اراده ی ضد توسعه در درون یک ساختار نیمه دموکراتیک ، نیمه مدرن ، تمایلی ندارد که ثروت عمومی جامعه را به بخش هایی که آن را جدا از پایگاه حمایتی خود می پندارد ، اختصاص دهد بنابراین از طریق قوانین جهت دار و اجرای نادرست قوانین و اتخاذ برخی تصمیمات و سیاست ها سعی می کند ثروت و منزلت بر پایه ی داد و ستدهای طبیعی بر پایه ی معیار " تلاش و تکاپوی فردی " خلاقیت" ، " ابتکار" و " نوآوری"  توزیع نشود، همچنین در روند انتقال ثروت به بخش هایی از جامعه که مشکوک تشخیص می دهد، ممانعت به عمل آورد. زیرا انتقال این ثروت ، زمینه رشد و تقویت طبقه متوسط را فراهم می آورد و رشد و تقویت این طبقه تکیه گاهی میشود برای رشد و تقویت مناسبات قانونی و گسترش مقاومت در جهت احراز و احقاق حقوق بیشتر اجتماعی و سیاسی. 

 ✅ اراده ی ضد توسعه در درون یک ساختار نیمه دموکراتیک و نیمه مدرن که ماهیتا گرایشات ضد ملی دارد، از آنجا که به تبعات سیاسی ورود ثروت و سرمایه به درون جامعه واقف است از توزیع معقول ، مناسب و طبیعی ثروت در جامعه جلوگیری کرده و به بخش های مطمئن تری جهت می دهد و با هزینه ی آن در بخش های غیراساسی( تسلیحات و ابزار و اداوت جنگی و استقبال از جنگ و تحریم ) و تخصیص ثروت به ورود کالاهای غیر ضروری و اتخاذ سیاست هایی که به خروج ثروت از جامعه می انجامد، ثروت و سرمایه ی جامعه را به حیف و به نابودی می کشاند. این چنین اغلب اعضای جامعه در شرایط و وضعیت نامطلوب اقتصادی، در فقر و فلاکت دست و پا زده و دیگر امکان آن را نخواهند داشت که تقاضایشان از حد متوسط و سطح زندگی شان از حد فقر و فلاکت فراتر رود و همچنان در پایین ترین سطح نیازهای خود باقی مانده و این چنین کنش آنان از سطح زحمت( تلاش برای معاش) به سطح عمل( میل به مشارکت عمومی و میل به ساختن معقول و عادلانه ی مناسبات) رشد نمی یابد.

✅ در وضعیت فقر و فلاکت ، توجهات عمومی ، معطوف به زنده ماندن است و نه زندگی کردن. طبقه ی متوسط ، نیرویی است که صرفا در زنده ماندن متوقف نمیشود بلکه خواهان تحقق الزامات زندگی اجتماعی است. مصادیق الزامات زندگی اجتماعی عبارت است از : قانون دموکراتیک ، توزیع عادلانه ی امکانات و فرصت ها و ثروت ، رفاه نسبی در پرتو استقرار یک نظام تامین اجتماعی قوی و کارآمد ، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن و آزادی بیان و آزادی انتخاب سبک های مختلف زیستن. موارد ذکر شده ، مصادیقی از آرمان های طبقه ی متوسط است که در حوزه ی سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ، دشمنان خود را دارد. دشمنان این آرمان ها به صورت سیستماتیک از پیدایش و تقویت طبقه ی متوسط می هراسند و به صورت سیستماتیک در جهت تضعیف و نابودی آن تلاش می کنند.   

https://t.me/bahmanarjmand50

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

✍️پاسخ صادق زیباکلام به مدیر مسئول روزنامه کیهان |۱۱تير۱۳۹۷

♦️بحران اقتصادی فعلی حاصل چهل سال اصرار بر دشمنی با آمریکا، نابودی اسرائیل و صدور انقلاب است.


حضرت حاج حسین شریعتمداری

🔹با سلام. در شماره ۷تیرماه اتهام جدیدی به بنده نسبت داده‌اید که شاهکار است. خلاصه‌اش آن است که بحران اقتصادی موجود به‌واسطه توصیه‌های ۵سال پیش بنده(و سایر مزدوران) به آقای روحانی است که به جای اتخاذ یک سیاست اقتصادی انقلابی از در سازش با کدخدا دربیاید که حاصل آن شد بحران اقتصادی که کشور را در خود فرو برده.

🔹جناب شریعتمداری بزرگوار! بحران اقتصادی فعلی محصول تلاش در مصالحه با آمریکا نیست، حاصل سیاست‌های انقلابی جنابعالی و همفکرانتان است. حاصل چهل سال اصرار بر دشمنی با آمریکا، نابودی اسرائیل و صدور انقلاب و محصول ریختن داروندار کشور به چاه ویل هسته‌ای است. ۵سال پیش که دلواپسانه بر مذاکرات هسته‌ای می‌تاختید، از جنابتان پرسیدم میلیاردها دلار که مستقیم و غیرمستقیم(به‌واسطه تحریم‌ها) به‌پای بت هسته‌ای ریخته شده کدام فایده را برای توسعه اقتصادی کشور در برداشته؟ هزینه‌های هنگفتی که باید صرف تأمین آب، بهداشت، آموزش‌وپرورش، حمل‌ونقل، محیط‌زیست می‌شد به چاه ویل هسته‌ای ریخته شد، چه نفعی برای کشور به بار آورده؟ حاصل آن پرسش شد محکومیت بنده در دادگاه انقلاب به اتهام «نشر اکاذیب»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی».

🔹بعد از برجام نیز هر تیغ و تیشه‌ای که به دستتان رسید بر سر راه آن انداختید تا مبادا آن مصالحه تاریخی با آمریکا، آسیبی بر دیوار بلند دشمنی با آمریکا وارد کند.۱۳آبان بعد از برجام را سعی کردید باشکوه‌تر از سال‌های قبل برگزار کنید، پرچم‌های بیشتری را لگدمال و به آتش کشیدید و موشک‌های بیشتری را به نمایش گذاردید تا مبادا کسی گمان کند که ایران انقلابی ذره‌ای در دشمنی‌اش با آمریکای جهان‌خوار و رسالت تاریخی‌اش در نابودی اسراییل کوتاه آمده است. حال یقه بنده را گرفته‌اید که توصیه‌های امثال من در سازش با آمریکا موجبات دلار ده‌هزارتومانی شده!

🔹جناب شریعتمداری! توصیه بنده اقتصادهای مالزی، برزیل، هند، اندونزی را به بار آورده. توصیه بنده ترکیه را ایجاد کرده که بدون یک بشکه نفت و یک کپسول گاز به ۱۵۰میلیارد دلار صادرات و ۴۰میلیون توریست در سال رسیده است. کشورهایی که چهل سال پیش، عقب‌تر یا هم‌تراز با ما بودند، امروز در پرتو اقتصاد آزاد آدام اسمیت جهش اقتصادی کرده‌اند و ما همچنان در اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی دست‌وپا می‌زنیم.

🔹توصیه بنده پرسشی بود که پنج سال پیش از آقای دکتر عباس عراقچی نمودم: «اگر سال‌ها بعد نوه‌تان از شما بپرسد پدربزرگ آن‌همه پولی را که شما خرج هسته‌ای کردید، اگر خرج آب مملکت می‌شد، آیا مردم ایران امروز خوشبخت‌تر نمی‌بودند، چه پاسخی می‌دهید؟»

https://www.instagram.com/p/Bkuzs4DBnr5

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

عادی سازی فساد
اسلامی بیدگلی

۱. چندی پیش دوستی می‌گفت پس از این‌که دیده‌اند در مبارزه با فساد ناتوانند پروژه "عادی‌سازی فساد" کلید خورده است. وقتی منظورش را پرسیدیم گفت هر روز یه فساد چند صد یا چند هزار میلیاردی اعلام و اخبار متناقضی منتشر می‌شود و دائم تایید و تکدیب می‌کنند و نهایتا هم کسی هم پیگری جدی نمی‌کند. آرام آرام همه نسبت به این اخبار بی‌تفاوت می‌شوند.

۲. از چند روز که نام شرکت‌هایی که برای واردات ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت کرده‌اند، منتشر شده است (به‌خصوص از دیروز) دائم نام شرکت‌های مختلف متخلف را می‌شنویم. از شرکتی که چند روز پیش تاسیس شده و میلیون‌ها دلار موبایل وارد کرده تا شرکت سنجش بتن که برای واردات "چای" ارز ۴۲۰۰ تومانی گرفته است و همچنین نام‌های آشنا از مافیای شکر و دانه‌های روغنی که میلیون‌ها دلار ارز رانتی دریافت کرده‌اند.

۳. حالا اگر این موارد پیگیری نشوند و این شرکت‌ها هیچ پاسخی ندهند و هیچ گزارشی به مردم داده نشود، مطمئن خواهم شد که پروژه "عادی‌سازی فساد" کلید خورده و این اتفاق هم در همین راستاست.

http://T.me/nymkat

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

✅ خرمگس معرکه!

✍️ احمد زیدآبادی:


دو نفر در جایی نشسته بودند و با هم گفتگو می‌کردند.

اولی گفت: چرا هر اعتراضی که در ایران صورت می‌گیرد؛ این نتانیاهو مثل "خرمگس معرکه" از راه می‌رسد و به حمایت از آن برمی‌خیزد؟

دومی گفت: به نظرم می‌خواهد بهانۀ لازم را به دستِ دارودستۀ کیهانی بدهد تا با منتسب کردن هر اعتراضی از جمله اعتراضات صنفی و مدنی و معیشتی ایرانیان به اسرائیل، زمینۀ قلع و قمع آنان را فراهم آورد!

اولی گفت: شاید هم به عکس! از بس که کیهان همۀ اعتراض‌ها بخصوص اعتراض‌های گستردۀ سال 88 و تمام نیروهای معترض حتی شخصیت‌هایی چون کروبی و میرحسین و خاتمی را به اسرائیل منسوب کرده است؛ لابد نتانیاهو به توّهم افتاده که جمع کثیری از ایرانیان عاشق چشم و ابروی او شده‌اند و به اشارۀ انگشت او به حرکت در می‌آیند!

دومی گفت: گرچه نتانیاهو آدم سفیهی به نظرمی‌رسد؛ اما نه بدان اندازه که تحت تأثیر القائات کیهان قرار گیرد!

اولی گفت: حالا که ظاهراً قرار گرفته است!

@noghteh3
💠💠💠💠💠💠💠💠💠

🔸ترامپ می خواهد «ایران» نباشد نه فلان امام جمعه یا حوزه علمیه و نه حتی سپاه

https://t.me/khabaronline_ir/172563

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

🔴🔴 سيد حسین مرعشی : قواعد مملکت داری را بلد نیستیم

https://t.me/seyedhoseinmarashi/620

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

جان بولتون: الان بهترین زمان است، با «یک ضربه دیگر» می توان جمهوری اسلامی را سرنگون کرد.

https://t.me/ganji_akbar/4523

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

اعتراضات در #خرمشهر

✍️ فرهمند علیپور

https://t.me/tadavomeomid/5799

💠💠💠💠💠💠💠💠💠

ما و دفترچه قسط «آقای همساده»

محمد فاضلی

https://t.me/fazeli_mohammad/1359


Report Page