مقالات روز

مقالات روز

فردای بهتر

🗒ریشه مشکلات اخیر خرمشهرضعف شدید مدیریت در استان خوزستان است / دولت کوتاهی نکند

✍🏻امتداد- محمد کیانوش راد


📌مسایل اخیر #خرمشهر قابل پیش بینی و پیشگیری بود ، مسولان خواب هستند .

📌کم آبی و خرابی آب ِخرمشهر و آبادان که دیگر ربطی به #عراق و #عربستان و #اردن ندارد.

📌هر شهروند عادی اهوازی که #کارون را می‌دید می گفت اگر دبی آب کارون افزایش نیابد ، آب در آبادان و خرمشهر شور خواهد شد و بحران را به دنبال دارد .

📌مسولان استان ظاهرا بیدارند ، اما در اصل خواب تشریف داشتند. اگر مسولان به جای اتلاف وقت در شب، در روز نگاهی به کارون می انداختند، وضع بحرانی پیش نمی‌آمد .

📌می گویند چون مدیریت وابسته به جناح ماست، انتقاد نکنید حمایت کنید، می‌گوییم اتفاقا چون مدیریت گاهی ادعای وابستگی به جناح ما را دارد باید صادقانه، شفاف، و بی ملاحظه اشکالات را گفت. فرق ما با مدعیان ِ اصول گرایی همین است.

📌می‌گویند این فرصتی برای جناح ماست، می گوییم فرصت ما برای خدمت به مردم است نه خدمت به جناح، فرصت برای جناح یعنی چه؟ همه سرمایه ما اعتماد مردم است می گوییم اعتماد مردم را قربانی هیچ فرد و جناحی نباید کرد.

📌بحران دیروز خرمشهر ، ربطی به گرانی های اخیر نداشت. اگرچه سیاست های غلط ِ بازارهای مرزی شلمچه مردم را معترض کرده است، اما بحران چند روز اخیر به علت کم آبی و بی آبی بود و مسولان و نهادهای مختلف خوزستان این را می دانستند اما اقدامی موثر ننمودند .

📌واقعا به حال مردم مظلوم و ستمدیده خرمشهر باید گریست . این مردم چه باید کنند تا مسولان کشور باور کنند فقر و بیکاری و بدبختی حالا بی آبی مردم را به تنگ آورده است؟ خرمشهر دیروز کجا و ویرانشهر امروز کجا؟

📌مدیریت های کلان ِاستان خوزستان، نیاز به بازنگری، توجه و اصلاح اساسی دارد. دولت در این جهت کوتاهی نکند.

محمد کیانوش راد

نماینده پیشین اهواز در مجلس شورای اسلامی

۱۰ تیرماه ۹۷

@emtedadnet

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

خاطراتی از شهید بهشتی


🔸بعضی به شهید بهشتی(ره) گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار جدید بدیم: «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شده‌ بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.

🔸بنی‌صدر که فرار کرد، زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنی‌صدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش می‌کنم. بهشتی می‌گفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه.

🔸الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵خرداد رو بالا می‌گیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه!

بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد می‌کنه نه دروغ!

🔸به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.»

قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات…

🔸به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخست‌وزیری می‌خوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود.

تو بدترین حالت هم، انگشت می‌گذاشت روی نکات مثبت.

🔸رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آورده ‌بودند. جا نبود. بیرون شعار می‌دادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقی ها نخورید. گفت: این همه راه آمده‌اند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت…

🔸مترجم ترجمه کرد؛ «هیأت کوبایی می‌خواهند با شما عکس یادگاری بگیرند». همه ایستاده بودند تو کادر جز مترجم! پرسید مگه شما نمی‌آیی؟ گفت: همه می‌دونند من توده‌ایم، برای شما بد می‌شود. خندید؛ باید شما هم باشید، دقیقاً کنار من! کادر کامل شد.

🔸طلبه جوان هر روز می‌رفت دبیرستان ها، درس انگلیسی می‌داد. پولش هم می‌شد مایه امرار معاش. می‌گفت این طوری استقلالم بیشتره، نواقص حوزه رو بهتر می‌فهمم و با شجاعت بیشتری می‌تونم نقد کنم. بهشتی تا آخر هم با حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش زندگی میکرد .

روحش شاد و یادش گرامی

@ghavanineshahed

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

نیم‌نگاهی به «پشت پرده ریاکاری»

ترجمه: داود قرایلو


کتابی می‌خوانم به نام «پشت پرده ریاکاری». در این کتاب نوشته شده که «قفل» برای این روی در قرار داده شده که آدم درستکار را درستکار نگه دارد. یک درصد از مردم ریاکار و دزد هستند، اینها به‌دنبال بازکردن قفل‌ها و دستبرد به خانه‌ها هستند. یک درصد از مردم نیز همیشه درستکار هستند و تحت هیچ شرایطی ریاکاری نمی‌کنند. باقی 98 درصد مردم تا زمانی درستکارند که همه چیز درست باشد. یعنی اگر شرایط به نحوی رقم بخورد که آنها به حد کافی وسوسه شوند ممکن است دست به خطا بزنند. معمولاً قفل‌ها برای جلوگیری از نفوذ دزدان و ریاکاران روی در نصب نمی‌شود، چون دزدها بلد هستند که چگونه قفل‌ها را باز کنند، قفل‌ها برای حفاظت از مردم نسبتاً درستکار هستند تا آنها به قدر کافی وسوسه نشوند و درستکار باقی بمانند.

ماجرای این قفل بسیار جالب و قابل تأمل است. می‌توانیم نتیجه بگیریم که در تربیت فرزندانمان باید نهایت تلاش را داشته باشیم تا شرایط برای درستکار ماندن آنها حفظ شود. در واقع (تقریباً) تمام آدم‌ها پتانسیل کج‌روی را دارند اما قیمت هر کسی با دیگری فرق دارد و آستانه وسوسه هر کسی با دیگر تفاوت دارد. یعنی هر قدر که تلاش کنیم فرزندی درستکار تربیت کنیم ممکن است تحت شرایطی که ما از آن بی‌خبریم این فرزند به مرز آستانه خطا برسد. شاید کشف و شناخت این آستانه کمی دشوار است اما همین که بدانیم این فرزندی که پیش چشم ما بسیار در چارچوب صحیح قدم برمی‌دارد، می‌تواند در صورت رسیدن به آن آستانه، خطا کند، دانستن این موضوع ما را برای برنامه‌ریزی به منظور مقابله با آن شرایط ترغیب می‌کند.

البته به نظر می‌رسد که دو کار را می‌توان انجام داد. اول اینکه باید آستانه وسوسه را در دلبندان‌مان افزایش دهیم و دوم اینکه آنها را به‌گونه‌ای از وسوسه شدن دور کنیم. البته کار به این سادگی نیست و قفل‌گذاشتن روی در، در مواجهه با فرزندان‌مان شمشیر دولبه‌ای است که اگر مراقب نباشیم نتیجه معکوس خواهد داشت.

از منظر اجتماعی نویسنده در کتاب «پشت پرده ریاکاری» آزمایش جالبی انجام داده است. او در یک رستوران به عده‌ای از مشتریان چند سؤال می‌دهد تا آنها در ازای گرفتن 5 دلار به این سؤالات پاسخ دهند، اما هنگام دادن پول به جای 5 دلار 9 دلار می‌دهد و به گونه‌ای تظاهر می‌کند حواسش نیست و اشتباهاً 9 دلار داده است. برخی ازمشتریان صادقانه 4 دلار اضافه را برمی گردانند اما عده‌ای هم به روی خود نیاورده و 9 دلار را در جیب می‌گذارند و رستوران را ترک می‌کنند.

در آزمایش دیگری همین کار تکرار می‌شود با این تفاوت که نویسنده در هنگام گفت‌و‌گو با مشتریان، تلفن همراهش زنگ می‌خورد و چند دقیقه‌ای با تلفن صحبت می‌کند و در انتها از مشتری برای اینکه وسط گفت‌و‌گو با آنها، به تلفن همراهش جواب داده عذرخواهی نمی‌کند. در این آزمایش تعداد کسانی که 4 دلار اضافه را برمی‌گردانند کمتر از آزمایش اول است.

نویسنده این‌گونه نتیجه می‌گیرد که وقتی مشتریان احساس می‌کنند نویسنده وقت آنها را بدون عذرخواهی گرفته، درصدد انتقام بر آمده و پول بیشتری که اشتباهاً نویسنده به آنها داده را باز نمی‌گردانند. این آزمایش حاوی نکته جالبی است که می‌توان از آن برای توجیه اینکه چرا در جهان آمار بالایی از ریاکاری و دزدی وجود دارد، استفاده کرد. در واقع هریک از مردم زمانی که حس می‌کنند به آنها از سوی جامعه ظلم می‌شود یا حق آنها در جایی خورده می‌شود، هرجا که دستشان برسد سعی خواهند کرد تا با ریاکاری و دزدی این حق خورده شده را جبران کنند!

در واقع این سطح از دزدی و ریاکاری در همه جوامع به نوع تعامل حکومت‌ها با مردم بازمی‌گردد. می‌توان نتیجه گرفت که رفتار دولت‌ها بشدت روی شکل‌گیری اخلاق در جامعه تأثیرگذار بوده و به‌سادگی می‌تواند مرزهای اخلاق را جابه‌جا کند. بنابراین قانونگذار باید در وضع قوانین، قوه مجریه در اجرا و سیستم قضایی در قضاوت، منافع لایه‌ها و طبقات اجتماعی مختلف را مورد نظر قرار دهد تا احساس مورد ظلم واقع شدن در میان هیچ کدام از اقشار جامعه احساس نشود، با این کار اخلاق‌مداری در جامعه پررنگ می‌شود؛ اما در صورتی که الگوهای رفتاری حاکمیت به شکلی باشد که مردم احساس ظلم کنند، مردم خود را محق به نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی خواهند دانست و ریاکاری در جامعه پررنگ شده و بعد از یک دوره زمانی از اخلاق تنها نامی باقی می‌ماند.

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

*"فاصله...."*

*✏️احسان دری*


*بحث های زیادی پیرامون دشمن شناسی و این موضوع که دشمن یا دشمنان همواره در صدد بوده و هستند بین مردم و حکومت دلسردی و فاصله انداخته و نظام را به دست خود مردم براندازند در محافل سیاسی کشور مطرح گردیده است.*

*با وسواس زیاد دشمن و رفتارهای دشمن را رصد می کنیم و سعی داریم متناسب با نقشه های آنان در بیرون از مرزها برنامه ریزی کنیم اما بررسی وضعیت جامعه نشان می دهد امروز خطر واقعی درون مرزهاست و آن تبعیض،به حاشیه رفتن عدالت،اعمال سلیقه ای قوانین،مصلحت اندیشی، ایجاد چالش های غیرلزوم در زمینه های مختلف و شکل گیری فضای بدبینی است.*

*پرداختن و متمرکز شدن بیش از حد به دشمن و غفلت از مشکلات و آسیب های بزرگ داخلی به مراتب خطرناک تر از دشمن خارجی خواهد بود.*

*همگان مطلع هستیم که جمهوری اسلامی با آرای بیش از ۹۸ درصد مردم مورد تایید قرار گرفت و مردم طی چهار دهه از عمر انقلاب،در میدان های زیادی حضور رسانده و نقش ویژه خود را ایفا کرده اند و این اصل باید در تفکر همه آحاد جامعه نهادینه شود که جمهوری اسلامی متعلق به اکثریت مردم است و باید مطابق نظر اکثریت رو به جلو حرکت کند.*

*اما موضوع "ایجاد فاصله میان نظام و مردم" بحث مهمی است که رهبر معظم انقلاب روز گذشته به این موضوع اشاره داشتند.بطور قطع ایجاد فاصله میان مردم و حاکمیت خطر بلقوه ای برای کشور است.*

*این مهم باید بصورت دقیق مورد بررسی قرار بگیرد که آیا امروز نسبت به دهه های گذشته، فاصله(چه بصورت جز یا کل) میان مردم و نظام شکل گرفته و اگر جواب بله است علل آن چه بوده و راهکار مقابله با این پدیده خطرناک چیست؟آیا دشمن را عامل اصلی دانست یا رفتار خودمان(مسئولان و کارگزاران) عامل شکل گیری فاصله شده است.*

*تاکتیک دشمن برای ضربه زدن دست گذاشتن بر روی نقاط ضعف هاست و اگر امروز تلاش دارد مردم و جامعه را بسمت این باور که نظام از کارآمدی افتاده ،سوق دهد به دلیل وجود آن نقطه ضعف مناسب است که سعی دارد خشم جامعه را مدیریت کند.*

*نمی توان این مسئله را نادیده گرفت که عملکر کلی مسئولان در ایجاد دو قطبی در جامعه و ایجاد فاصله اثر نداشته است.*

*مردم وقتی دوگانگی در شعار و عمل ببینند یا احساس کنند به نظرات و مطالباتشان توجه نمی شود چه دشمن این وسط نقش ایفا کند یا نه فاصله شکل می گیرد.*

*امروز دیگر دولت محور همه مشکلات نیست بلکه همه ارگان ها کوتاهی داشته اند که دلخوری و قهر خاموش بخشی زیادی از مردم را نسبت به عملکرد خود فراهم آورده اند.*

*امروز برای انسجام هر چه محکمتر ،همه نهادها و بخش ها باید نقش بازی کنند و نگاه ها تنها به دولت نباشد. صداوسیما،تریبون های ائمه جمعه،شورای نگهبان،قوه قضاییه،نیروی انتظامی،دولت،مجلس و ...باید با اصلاح رفتارهای غلط احتمالی به مسیر خواست ملت تن دهند تا مردم بیش از هر زمان دیگر احساس کنند که سیستم مردمی فکر و عمل می کنند نه جناحی و فردی.*

*کارگزاران نظام اگر شناخت خوبی از متن جامعه و اقشار مردمی نداشته باشند نمی توانند در مسائل مهم تصمیماتی بگیرند که با اقبال اکثریت جامعه مواجه شود و چالش های فرهنگی،سیاسی و اجتماعی امروز ریشه در این مسئله دارد که مردم با برخی نگاه ها از سوی مسئولان در زمینه های مختلف مشکل دارند و مخالفت خود را با لجبازی،اعتراض و قهر نشان می دهند که این زیبنده نظام ما که از پتانسیل بزرگ برای هدایت جامعه اسلامی برخوردار بوده و می تواند نمونه باشد، نیست.*

*در کشور اقوام،فرهنگ و سلایق متنوع و متعددی حضور دارند که باید چتری گسترده شود که همه زیر این چتر جای گرفته و با هم و برای هم باشند اما متاسفانه دعواهای سیاسی،عطش قدرت و نگاه های جناحی، وحدت کلمه که مورد تاکید امام (ره) بود را بیش از هر زمان دیگری مورد خدشه قرار داده و بذر نفرت،بغض و کینه نشاط،فداکاری و وحدت را مورد تهدید قرار داده است.*

*فرصت های زیادی از دست رفته است، از سرمایه های انسانی خود به خوبی استفاده نکرده ایم اما می توان در زمینه آشتی ملی،مبارزه با تبعیض و فساد و احترام به قانون جبران مافات کنیم.*

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

‍ زیبایِ خُشک

(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)


✅ فاتحان تاریخ چه می‌کردند؟ کریستف کلمب یا هرنان کورتس (فاتح مکزیک) سرزمین‌های جدیدی را به امپراطوری اسپانیا اضافه کردند. آن‌ها سرزمین‌های جدیدی را پیش روی سیاستمداران قرار دارند. واژه‌ها و مفاهیم هم همین نقش را دارند. هر مفهوم جدیدی، بسته به قابلیت‌هایش می‌تواند سرزمین جدیدی از اندیشه را پیش روی ما بگشاید. مفاهیم ذهن ما را به عرصه‌های جدید راهگشا می‌شوند.

✅ من امروز صبح یکی از همین مفاهیم را شنیدم که اطمینان دارم اکثریت مردم نشنیده‌اند و به آن فکر نکرده‌اند. فضاهای سبز شهری یکی از کارکردهای‌شان این است که «منظر شهری» را زیبا کنند. زیبایی منظر در شهر، سازمان یا هر فضایی که انسان حضور دارد مهم است. مکان زندگی ما باید «خوش‌منظر» باشد.

✅ راهکاری که چندین دهه است برای «خوش‌منظر» کردن مکان زندگی آموخته‌ایم، کاشتن چمن، گلکاری و توسعه فضاهایی است که به شدت نیازمند آبیاری هستند؛ اما «خوش‌منظر» بودن فقط نیازمند استفاده از آب نیست. راهکارهای دیگری هم هست.

✅ واژه‌ای که می‌تواند ذهن ما را به سرزمین جدیدی از ایده‌ها برای زیباسازی و «خوش‌منظر» ساختن محل زندگی ببرد، مفهوم «خشک‌منظر» است. خشک‌منظر یعنی فضاهای شهری زیبایی که بدون استفاده از آب و آبیاری، کارکردهای زیباسازی فضای سبزهای موجود را انجام می‌دهند. نمونه‌ای از آن را در عکس زیر می‌بینید.

✅ دو مفهوم «خوش‌منظر» و «خشک‌منظر» ظرفیت زیادی برای ترکیب‌های مفهومی جالب دارند و ایده‌هایی برای طراحی شهری و فضاسازی زیبا ایجاد می‌کنند. شما به این مفاهیم دقت کنید: «خشک‌منظر و خوش‌منظر»، «خشکِ خوش‌منظر» یا «خوش‌منظرِ خشک». ما عادت کرده‌ایم همیشه فضای سبزهایی بینیم که خیس هستند، زیبایی را در پرآبی دیده‌ایم؛ اما وقتی شرایط ایجاب کند، می‌توانیم زیبایی را در خشکی ببینیم.

✅ مفهوم «زیبایِ خشک» می‌تواند ایده‌ای در طراحی فضاهای شهری، تغییر فضاهای سبز و حرکت به سمت پایدارسازی استفاده از منابع آب باشد. ما به زیبایی پرآبی عادت کرده‌ایم، گاه به شیوه‌ای تقلیدی از اروپای پُرآب، اما زیبایی را می‌توان در خشکی نیز جست‌وجو کرد. مجموعه‌ای از مفاهیم که می‌توانند در این نوع از اندیشیدن به‌کار آیند عبارتند از: «طراحی خشک‌منظر»، «خشک‌منظرسازی» یا «فضای شهری خشک‌منظر».

✅ ما مردم، روزنامه‌نگاران، فعالان محیط‌زیست، استادان هنر و معماری، طراحان فضای شهری، مدیران دستگاه‌های دولتی، فعالان بخش خصوصی و همه کسانی که دغدغه پایدارسازی منابع آب ایران داریم، چرا به جای مصیبت‌خوانی و مرثیه‌خوانی درباره آب این کشور، چرا مجموعه‌ای از اقدامات جدی برای محور قرار دادن مفهوم «زیبای خشک» در زیباسازی شهری را مطالبه نکنیم؟

✅ چرا مسابقات ملی طراحی زیباسازی فضاهای شهری خشک برگزار نکنیم؟ چرا به بهترین طراحی و اجرای زیباسازی شهری بر مبنای «زیبای خشک» جایزه ندهیم؟ چرا رساله‌های دانشجویان رشته‌های طراحی، معماری یا زیباسازی شهری برای «زیبای خشک» تعریف نشوند؟ چرا جشنواره عکس و فیلم «زیبای خشک» برگزار نکنیم؟ چرا موفقیت‌های شهرداری‌ها و سایر سازمان‌ها در طراحی بر مبنای «زیبای خشک» را در رسانه‌ها به تصویر نکشیم؟ چرا «#سازگاری_با_کم‌آبی» را از مسیر «#زیبای_خشک» هم دنبال نکنیم؟ چرا برترین شهرداری‌ها در به‌کار بستن طراحی خشک‌منظر شناسایی و معرفی نشوند و جایزه نگیرند؟

✅ ما همواره زیبایی بیشتر را با پرآبی و فضای سبزهایی به تصویر کشیده‌ایم که امروز تناسبی با شرایط آبی کشور ندارد؛ بیایید «زیبای خشک» را الهام‌بخش زیباسازی قرار دهیم، شاید کویر با همه عظمت و زیبایی‌اش، تجلی «زیبای خشک» است.

کانال «دغدغه ایران» @fazeli_mohammad

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

آیینه‌ی عبرت «کفش ملی»

اعترافات پس مرگ سهراب

محمود زاده

از سال 1330 که شهر نشینی جا افتاد، هنوز گیوه و نعلین و گالش باب بود. یک جوان شیرازی اعتقاد داشت:«ممکن است مردم بی نان سر کنند، اما بی کفش نمی‌توانند دنبال نان بدوند.»

این ایده او را تا چکسلواکی کشاند و با دو کارشناس چک و یک دستگاه اتوکلاو کفش به ایران برگشت. او کمر همت بست و در خیابان گلوبندک کارش را با 35 کارگر شروع کرد. او که سوداهای بزرگ در سر داشت، با وام و پس انداز و ارث و ..، زمین بزرگی در جنوب فرودگاه مهرآباد خرید. سازندگی را با ساخت یک مسجد استارت زد و سپس کارخانه را هم به آنجا منتقل کرد.

حالا دیگر کارآفرینان کشور محمد رحیم ایروانی را به عنوان یک صنعتگر حرفه‌ای می‌شناختند. او در سال 1337 کفش چرمی‌ای تولید کرد که مرگ نداشت. ابتدا کفش 4 تومانی او در برابر کفش خارجی ده تومانی قدرت رقابت نداشت، اما کم‌کم علاوه بر محکمی، شیک شد و «کفش ملی» بازار ایران گرفت.

ایروانی در سال 1343 شرکتی با هدف پرورش مدیر از بین کودکان تاسیس کرد. تنها شرطش این بود که این افراد نسبت به "تحصیل" جدی باشند و "اسلام" و "حسن اخلاق" را اساس کارشان قرار بدهند.

ایروانی، طی سال های 35 تا 1357 بیش از 50 شرکت تاسیس کرد و برای کارگرانش خانه‌ی سازمانی ساخت و کسب و کارش توسعه پیدا کرد.

اما این موفقیت پایان کارش نبود.

با وقوع انقلاب، کلیه اموال او‌ مصادره شد و پس از چند سال به دلیل ضعف مدیریت، قلب کارخانجاتی که روزگاری 10هزار خانوار را به خوبی اداره می‌کرد، با میلیاردها زیان از تپش ایستاد.

ایروانی با دلی شکسته به آمریکا رفت و با تاسیس کارخانه‌ی چرم‌سازی در بوستون، باز هم کفش تولید کرد.

و سرانجام در 12 بهمن ماه سال 1384 در غربت از دار دنیا رفت.

کفش "ملی" همان کفشی که خیلی از ما در کودکی پوشیده ایم و خاطره داریم، در اثر حماقت ما به فراموشی سپرده شد.

و اکنون در سال حمایت از تولید ملی، از پرسنل 10 هزار نفریِ کفشِ ملی، فقط 700 نفر مشغول به کارند.

کاش، کاش حماقت نمی‌کردیم و ایروانی‌ها را به موقع و با احترام برمی‌گرداندیم.

خدایا؛ نجاتمان ده از شرّ جهل.

https://t.me/nmahmoudzadeh

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

تحریم‌ها زمینه‌ساز دیکتاتوری یا مردمسالاری؟

 پروفسور پیتر بینارت، دانشگاه نیویورک

 ترجمه: دکتر اسفندیار خدایی


 تجارب تاریخی نشان می دهد که تحریمهای اقتصادی موجب می‌شوند کنترل جامعه هدف به دست انحصارطلبان حاکم بیفتد و روند مردمسالاری به حاشیه رانده شود. تاریخچه طولانی مداخلات آمریکا در امور داخلی کشورهای مختلف نشان می دهد که این مداخلات همواره یک مشکل را حل کرده اند اما مشکلات بزرگتری را به وجود آورده اند. مثلاً در دهه 1980 دولت ریگان مجاهدین افغانی را برعلیه شوروی تجهیز و حمایت کرد. لکن همین مجاهدین، القاعده را بوجود آوردند و با مرگبارترین حملات یازده سپتامبر هزاران آمریکایی را به خاک و خون کشیدند و هزاران میلیارد دلار بودجه جنگ با تروریسم را روی دست مالیات‌دهندگان آمریکایی گذاشتند.

 تحقیقات نشان داده‌اند که تحریم‌ها جوامع هدف را به سمت دیکتاتوری سوق می‌دهند. تحقیقات دانشگاه ممفیس توسط پروفسور دورین پکسن در سال 2009 نشان داد که تحریمهای 1981-2000 وضعیت حقوق بشر در کشورهای هدف را خرابتر کرده بود. سال بعد تحقیقات مشترک همین پژوهشگر با پروفسور کوپردروری از دانشگاه میسوری نشان داد که جوامعی که هدف تحریم قرار گرفته اند در تمام شاخصهای دموکراسی افت کرده‌اند و به سمت دیکتاتوری متمایل‌تر شده‌اند. اما چرا؟

1⃣ تحریمها موازنه قدرت را به نفع رژیم حاکم و به زیان مردم منتقد تغییر می‌دهند و موجب می شود منابع قدرت اقتصادی و سیاسی به دست حکومت بیفتد. تحریمها مردم را بیش از گذشته وابسته به جیب دولت کند و نیروهای دموکراتیک دستشان از این منابع خالی می‌ماند. تحقیقات پروفسور کوپردروری و پکسن نشان داد که در شرایط تحریم دولتها منابع مالی را به سمت هواداران خود سوق می دهند تا اثرات تحریمها بر آنان را کم کنند و حمایت ایشان را برای ادامه حکومت خود تضمین کنند. در سال 1985 سازمان ملل با طرح نفت در برابر غذا موجب تقویت رژیم صدام شد. زیرا این رژیم با کنترل دفترچه های توزیع مواد غذایی، خانوارهای عراقی را مطیع و وابسته به خود گرداند.

2⃣ تحریمها موجب فرار مغزها و استعدادهای هوادار دموکراسی می شود و زمینه را برای سلطه دیکتاتوری بر جامعه فراهم می کند. برآوردها نشان می‌دهند که بیش از سه میلیون نفر از نیروهای متخصص عراقی در دهه 1990 این کشور را ترک کردند. نیروهای متخصص باقیمانده در عراق دست از کارهای پژوهشی و صنعتی برداشتند زیرا درآمدی عایدشان نمی شد و سرمایه های انسانی عراق تلف شد و این کشور به دست اندک نیروهای بی تجربه هوادار دولت اداره می شد.

3⃣ تحریمها طیقه متوسط یعنی موتور محرکه دموکراسی را متلاشی می کنند و به جمعیت فقیری می افزایند که خواسته آنان فقط سیر کردن شکمشان خواهد بود نه آزادی و مشارکت در تعیین سرنوشت خود. فقر و بیکاری فقط به بیماری و عدم امنیت منجر نمی شود، بلکه فرهنگ و باور مردم را نیز فاسد می کند و همبستگی اجتماعی را متلاشی می کند و زور را جانشین قانون می کند. پروفسور لی جونز از دانشگاه کوین مری در کتاب "جامعه محاصره شده" درباره عراق می نویسد: اتحاد تحریمها و دیکتاتوری موجب شد که مقاومت دموکراتیک در مقابل صدام متلاشی گردد. اینگونه بود که بعد از سقوط صدام، افراط گرایان داعشی بر عراق حاکم شدند و سایه آنها دهها سال دیگر ادامه خواهد داشت.

 ایران عراق نیست و زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی ایران از عراق غنی‌تر است. اما چهل سال است که این کشور نیز با گونه های خفیفی از تحریمها دست و پنجه نرم می کند. این تحریمها فقط در سالهای 1390-1393 دوره اوباما شدید و فراگیر بوده‌اند. در همین سالها ارزش پول ایران و درآمد مردم را به شدت کاهش یافت. این تحریمها موجب شد که اقتصاد ایران به انحصار نظامیان درآید و فساد اقتصادی در این کشور فراگیر شود. این نظامیان با دور زدن تحریمها درآمد سرشاری کسب کنند و بازار تولید و توزیع را در انحصار خود گرفتند و بخش خصوصی و طبقه متوسط را به حاشیه رانده شدند.

 دولت ترامپ با خروج از برجام و تحریم ایران قدم در همان راه گذاشته است و جنبش مردمسالاری نوپا را هدف قرار داده است و می‌رود که چشمه های امید به صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه را بخشکاند و جامعه مدنی ایران را تضعیف و افراط گرایان را تقویت کند. به گفته یکی از کارشناسان ایرانی، وقتی که مردم زیر خط فقر له می شوند، تنها آرزوی آنها لقمه‌ای نان برای زنده ماندن خواهد بود نه تغییرات دموکراتیک سیاسی. تحریمهای ایران طبقه متوسط را تضعیف می‌کند و ندای مردمسالاری را به حاشیه می‌راند و قدرت حاکمه را مستحکم تر و چابکتر می‌سازد و تنها راهی که پیش روی نخبگان می گذارد فرار مغزها خواهد بود./ انتشار با ذکر نام نویسنده و مترجم آزاد است

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

نمایش پاریس

عیسی سحرخیز


آن دسته از کنشگرانی که در سال‌های گذشته گذارشان به زندان افتاده است؛ خواه ناخواه در بندهای امنیتی مدتی با هواداران سازمان مجاهدین خلق هم بند بوده‌اند. به نظرم همۀ این کنشگران تأیید کنند که اغلب هواداران زندانی سازمان در مناسبات شخصی و خصوصی و عادی، افرادی مؤدب، عاطفی، صمیمی، مهربان و منطقی‌اند به طوری که اگر فردی از زندگی با آنان احساس لذت نکند؛ آزاری هم از آنان نمی‌بیند. در عین حال، به گمانم همگان تصدیق کنند که وقتی پای اهداف و عملکرد سازمان و بخصوص رهبران آن وسط کشیده می‌شود؛ همین هواداران ناگهان جلوۀ دیگری از خود بروز می‌دهند و به صورت افرادی دگم و متعصب و خشک و غیرمنطقی در می‌آیند!

تعصب آنان نسبت به رهبران سازمان به اندازه‌ای است که پنداری مسعود و مریم رجوی همان خدایان اساطیری‌اند که در این زمان به هیئت آدمیزاد در آمده‌اند و امکان کوچکترین خطا و لغزشی در کارشان نیست! هواداران سازمان چنان چشم بسته و گوش بسته این دو را "می‌پرستند" که گفتگو با آنان در این مورد از حوصلۀ هر فرد عادی نیز خارج است.

آنان همۀ کارنامۀ هولناک سازمان را توجیه یا انکار می‌کنند و هنگامی که سخن از ترور مردان کهنسالی چون مدنی و صدوقی و دستغیب و اشرفی به میان می‌آید؛ مهربانی فردی آنان به یکباره رنگ می‌بازد.

با این حساب، آنان تمام فکر و ذکر خود را معطوف به "سرنگونی" کرده‌اند و به هیچ مسئله و مشکل دیگری نمی‌اندیشند. از این رو، آنان درکی از مشکلات عینی جامعه و راه حل‌های آن ندارند و تصورشان بر این است که اگر به قدرت دست یابند؛ همۀ این مشکلات یک شبه از میان برمی‌خیزد.

اینها البته القائات خودِ سازمان است؛ سازمانی که این روزها طبق معمول هر ساله‌اش، گردهمایی پر سر و صدایی در پاریس به راه انداخته و شماری از مقام های سابق کشورهای مختلف را هم با خود همراه کرده است.

هدف اصلی سازمان از این گردهمایی، ترغیب غرب بویژه آمریکا، به پذیرش آن به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی است.

البته تا لحظۀ کنونی، سیاست رسمی آمریکا" تغییر رفتار" جمهوری اسلامی و اصرار به بازگشت آن به پشت میز مذاکره است؛ از همین رو، گردهمایی سازمان در پاریس، جز نمایشی پر سر و صدا و پوچ چیز دیگری نیست و حضور جمع قابل توجهی از مقام‌های سابق غربی و یا اعضای کنگره آمریکا و حتی رودی جولیانی که آن را به کاخ سفید می چسبانند؛ تأثیری در اصل ماجرا ندارد.

با این همه، این احتمال جدی است که دولت ترامپ در ماههای آینده، سیاست "تغییر رژیم" را جایگزین سیاست "تغییر رفتار" کند که در آن صورت، فضای مانوری برای سازمان هم فراهم می‌شود.

روشن است که اگر آمریکا در صدد حمایت از آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی برآید؛ به دلایل متعددی رضا پهلوی را ترجیح خواهد داد؛ اما احتمالاً سازمان هم از دایرۀ انتخاب‌های آنها خارج نخواهد ماند.

با این حال، مشخص است که آمریکا به سازمان نگاهی کاملاً ابزاری دارد و اگر هم روزی بخواهد از آن استفاده کند؛ نه در جهت به قدرت رساندن آن، بلکه به منظور تضعیف قدرت حاکم بر ایران برای تسهیل مسیر نیروی مورد اعتماد خودشان خواهد بود. ظاهراً سازمان به همین اندازه هم راضی است!

عجب روزگاری پیدا کردیم خدا!

@ahmadzeidabad

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

خرمشهر و آبادان
علیرضا شیری

سال ٥٦ بود و سه چهار سالم بيشتر نبود،

داييم روانپزشك مشهورى بود در خرمشهر و آبادان و ببا و كيايي داشت ، ما دائم ول بوديم تو منطقه آريا خرمشهر و مست اون خونه هاى زيباى ويلايى بوديم و عصرهايى كه ميرفتيم دم شط و بزن و بكوب آهنگهاى آغاسى كه جنگ كه شد بسختى توانست فرار كند و با خانواده اش سالها دربدرى كشيد در قزوين و تحريش تهران و كرج و نهايتا مهاجرت كرد انگلستان و همونجا تو غربت از دنيا رفت هر چند كه تا آخرش عشق تختى و امام حسين( ع) و كباب سنگكِ شاه عبدالعظيم سر زبونش بود.


 فروردين سال ٦٨ بود،

پانزده ساله بودم و حال و هواى جنگ كاملا در كشور و مردم و مدارس برقرار بود حتى اگر از پايان جنگ يكسالى گذشته بود ولى جامعه طورى مقدس ميديد آنهمه شهيد و محروح و اسير را كه به سختى ميشد ارزيابى كرد دلايل وقوع و تداوم نبرد بين دو كشور شيعه همسايه را ؛

عيد سال ٦٨ بود و من نيروى جهادى بودم و بيل ميزدم از صبح تا غروب براى پيدا كردن پى خونه هاى تخريب شده منطقه شهردارى خرمشهر كه حقيقتا محروم بود. من و مجيدفروزان( شنيدم تخصص پوست دارد تو فرانسه ) با هم يك تيم بوديم. تقريبا منطقه دست نخورده بود از حيث ادوات نظامى نصفه و نيمه عملكرده و كار ما ثبت درصد خرابى خانه ها و پيدا كردن نقشه اوليه منازل بود و درسته سرويس دسته جمعى ميشديم ولى اميدمان اين بود زندگى را به اين شهر بر ميگردانيم😳 بارها تو مسجد جامعش كه محل چه خداحافظيها و عاشقى ها بوده

همينجاى

ديشب كه فيلمهاى اتفاقات شبانه خرمشهر را ديدم، شكستم.

آن فروردين عجيب پانزده سالگى ، ما ميرفتيم لب پل نصف شده شهر ميشستيم و رودخانه را از بالا تماشا كنيم و اكنون مردم آب كه ندارند ، كار كه ندارند، صداى گلوله هم بايد بشنوند !

#عليرضاشيرى

https://instagram.com/p/BkrL6l9gMPB/

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

یادداشت انتقادی مسعود شجاعی کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران درباره وضعیت آب استان خوزستان:


«اتفاقات اين روزهاى كشورمان به قدرى توهين به شعور ماست كه نمی‌توان نگفت.

اين صداى من نيست. صداى قشر عظيمى از جامعه است.

حاشا به غيرتتان! اختلاس‌ها و پر كردن جيب‌تان از صدقه سر شهرهايى مثل آبادان است كه مردمش از ساده‌ترين امكانات زندگى بى بهره‌اند.

مى‌خواهيد به عراق، سوريه، لبنان و ... كمک كنيد، بكنيد ولى اولويت با آبادان، خرمشهر، ايلام، كرمانشاه، بانه و سيستان است.


آقايان، كاظمين و كربلا می‌تواند همين شلمچه و جزيره مينو باشد. چرا پول‌ها و گنبدهاى طلا را بجاى عراق به شلمچه نمى‌آوريد كه پيكر هزاران جوان ايرانى آنجا مفقود شده.

من دخيلم را در بيمارستان به تخت جانبازى می‌بندم كه بدنش را سپر كرد تا دشمن ذره‌اى از كيان وطنش را صاحب نشود.

ختم كلام اينكه به داد مردم برسيد تا دير نشده»

https://www.instagram.com/p/BkrswotnygX/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=axdynhkrcqcc

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

پست اینستاگرامی پرویزپرستویی درباره اتفاقات #خرمشهر:

روا نیست در خرمشهر صدای رگبار گلوله شنیده شود

مردم خرمشهر تشنه اند

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

✅بيانيه تشكل هاي #استان_فارس در خصوص حبس هاي ناعادلانه و طولاني مدت براي #دانشجويان معترض

https://t.me/anjomanomid_ir/822

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

♦️ سقوط جاویدان

✍🏻 وحید راد

https://t.me/iranmaa/932

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

☘️ آب حیات همان آب قنات است

✍️ #رضا_بابایی

https://t.me/sedanet/3562

💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

✳️ در اهمیت دولت قوی

معینی

https://t.me/mmoeeni1/1968


Report Page