مقالات روز
فردای بهتر📝📝📝مجموعه #توییت های #کاوه_مدنی
✅ ۱. نه اصلاح طلبم، نه اصولگرا.
من یک متخصص آب و محیط زیستم که کشورم و مردم عزیز آن را دوست دارم.
برای مدیریت در یک حوزه تخصصی و غیر سیاسی به #ایران دعوت شدم و بعد از ۱۴ سال با انگیزه و #امید به بهبود وضعیت محیط زیست، به میهن بازگشته ام.
✅ ۲. من یک #دهه_شصتی هستم.
از نسلی خسته و #جنگ زده که آرزویش #صلح و #آرامش است.
نسلی که با #بحران ها (از شیر خشک تا #بیکاری ) بزرگ شد و هر روز به بهبود ناامیدتر.
نسلی که در مدیریت 🇮🇷 سهمی نداشت اما میراثی از مشکلات رنگارنگ برای او به جا ماند.
✅ ۳. من یک #ایرانی ام و تابعیت هیچ کشور دیگری را جز 🇮🇷 ندارم.
معتقدم ملاک #ایرانی بودن میزان #عشق و #تعهد به #ایران و مردم عزیزش است و ایرانیان دوتابعیتی زیادی را دیده ام که از برخی تک تایعیتی ها #ایرانی تر بودند.
✅ ۴. من برای تصمیم به بازگشت به 🇮🇷 و آزمایش این #فرصت دلایل مهمی داشتم و حتی شانس کم برای #موفقیت ، بازگشت را توجیه می کرد.
خوشبختانه خیلی زود نتایج این #آزمایش و تنگناهای موجود برای کمک به کشور نمایان شد.
✅ ۵. سالهاست که در مورد مشکلات #آب ایران تحقیق می کنم، می نویسم و هشدار می دهم.
به عقیده من 🇮🇷 از سندروم #توهم_توسعه رنج می برد که افراط در استفاده از راه حلهای سازه ای نظیر #سدسازی ، #انتقال_آب و حفر #چاه را به دنبال داشته و منجر به #ورشکستگی_آبی سرزمین شده است.
✅ ۶. روزگارا قصد ايمانم مكن
زآنچه می گويم پشيمانم مكن
گم مكن از راه پيشاهنگ را
دور دار از نامِ مردان ننگ را
گر بدی گيرد جهان را سربسر
از دلم #اميد خوبی را مبر
گر دروغی بر من آرد كاستی
كج مكن راه مرا از راستی
پای اگر فرسودم و جان كاستم
آنچنان رفتم كه خود میخواستم
✅ ۷. آری، #متهم_گریخت از سرزمینی که در آن، #جاهلان_مجازی ، علم و دانش و تخصص را پس می زدند و با #توهم_توطئه در جستجوی محکومی بودند تا همه مشکلات را بر گردن گیرد چرا که آنها خوب دریافته بودند که پیدا کردن #مقصر و #دشمن و #جاسوس ، از #مسئولیت_پذیری و #مشارکت در حل مشکلات، بسی آسان تر است.
https://twitter.com/kavehmadani/status/986126577892249600?s=12
💠💠💠💠💠💠💠
♦️قانون بازیچه قاضی سابق
صادق زیباکلام | روزنامه سازندگی ۲۷فروردین۱۳۹۷
🔹این روزها خبری در شهر پیچیده است. میگویند حکم آقای سعید مرتضوی برای اجرا صادر شده اما قوه قضاییه او را پیدا نمیکند. سخنگوی محترم قوه قضاییه گفته است: «حکم جلب او صادر شده ولی متأسفانه هنوز گیرش نیاوردهاند.» به بیان سادهتر اینگونه است که قاضی مرتضوی را قوه قضاییه، نمیتواند پیدا و تسلیم زندان برای اجرای محکومیتش کند.
🔹متأسفانه افکار عمومی این موضوع را که سعید مرتضوی گم شده یا قوه قضاییه و نهادهای نظارتی نمیتوانند او را پیدا کنند، باور نمیکند. فردی در نظام قضایی ما دادستان و قاضی بوده؛ یکی از برجستهترین و بالاترین مقامات قضایی کشور را عهدهدار شده؛ برای او پرونده قضایی تشکیل شده؛ در آن پرونده محکوم شده و اکنون باید خود را برای اجرای قانون معرفی کند اما ناگهان غیب شده و هیچ اثری از او نیست. این موضوع باورپذیر نیست.
🔹مورد قاضی مرتضوی، مبین بسیاری از واقعیتهای تلخ در ایران است. البته این اغماض درباره سعید مرتضوی وجود ندارد. او و امثال او که برحسب میل و اراده سلبی خود رفتار میکنند و قانون و مقررات برایشان شأن و اعتباری ندارد، تنها نیستند.
🔹البته آقای مرتضوی در دهه۷۰ و بخشی از دهه۸۰ و در زمانی که در جایگاه یکی از عالیرتبهترین قضات کشور مسئولیت برخورد با مطبوعات، اهلقلم، نویسندگان و اهل تفکر و اندیشه را داشت، دقیقاً همینگونه که امروز رفتار میکند، رفتار میکرد. او قانون را بازیچه دست و امیال خودش کرده بود. بسیاری از اصحاب قلم که در دهه۷۰و۸۰ در مطبوعات فعالیت داشتند، خاطرات و موارد زیادی از اینکه چگونه قاضی مرتضوی با رفتارش عملاً قانون و قضاوت را به بازی گرفته بود، نقل میکنند. شکایات و مطالب فراوانی از اینکه چگونه با اشاره قاضی مرتضوی روزنامهها، هفتهنامهها و ماهنامهها توقیف و مسئولان دفاتر روزنامهها با حکم او بازداشت شدند، مطرح شده و میشود.
🔹امروز نیز هیچکس در قبال عملکرد قاضی مرتضوی پاسخگو نیست؛ آن روزها هم نه هیچ بخشی از قوه قضاییه و یا مجلس شورای اسلامی و یا دیگر نهادهای حکومتی سرسوزنی نسبت به عملکرد قاضی مرتضوی واکنش نشان ندادند. گویی مملکت، ملکِ طلق قاضی مرتضوی بود و بهطور واقع او در آن روزگاران صرفنظر از اینکه قانون چه نوشته و چه گفته یا نگفته هر حکمی میخواست صادر میکرد.
🔹با کمال تأسف باید گفت، قاضی مرتضوی همین رفتار را با بازداشتیها و متهمان اعتراضات سال۸۸ انجام داد که حاصل آن کشته شدن چهار جوان و عزادار شدن خانوادههای آنها بود.
🔹اما این کارنامه نامطلوب، مانع ادامه فعالیت او نشد و مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی به دستور آقای احمدینژاد، رئیسجمهور وقت قرار گرفت. همانگونه که در برخورد با مطبوعات و اهلقلم و اندیشه، معترضان سال۸۸، قانون برایش معنا و مفهوم نداشت، در جایگاه ریاست سازمان تأمین اجتماعی نیز چندان قانون برایش ملاک عمل قرار نگرفت.
🔹حال بحث بر سر آن نیست که مرتضوی اکنون کجاست؛ بلکه سؤال بنیادیتر این است که چگونه قاضی مرتضوی و مرتضویها میتوانند تا این حد نفوذ و قدرت داشته باشند؟ افرادی که گم میشوند و کسی را یارای پیدا کردن آنها را ندارد؟ این عجیب است.
https://www.instagram.com/p/BhviUUMBInH/
💠💠💠💠💠💠
انتخاب خطیر شورای پنجم
سعید شریعتی:
موفقترین کارنامه اصلاحطلبان پایبندی آنان به عهد و میثاقشان با مردم است. اصلاحطلبان اگر با مردم باشند همه اجزای حکومت با آنان تعامل میکنند و اگر از مردم جدا شوند هیچ بخش حاکمیت به آنان تمایل نخواهد یافت.
حمیدرضا جلائیپور:
موفقترین کارنامه شورای پنجم انتخاب شهرداری مثل گذشته است که:
-مدیر غیر شعاری باشد.
-اهل تعامل و «هماندیشی» با شورا باشد.
-اهل تعامل با ارکان حاکمیت و ارکان جامعهمدنی ایران باشد.
-معتقد به ارتقا، کارآمدی و چابک سازی سازمان اداری شهرداری باشد.
-در سازمان مدیریت شهرداری نقش زنان، جوانان و برادران و خواهران اهل سنت را نادیده نگیرد.
-و از همه مهمتر: بجای افشاگری مردمانگیزانه، معتقد به دفاع از «شفاف سازی نهادی» در شهرداری باشد یعنی راه نجفی در «مبارزه نهادی با فساد» را ادامه دهد.
@hamidrezajalaeipoor
💠💠💠💠💠💠💠
📝چرا مردم برای خرید ارز صف می کشند؟
✍️محمد امیرپناهی
*عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی
در روزهای اخیر افزایش نرخ ارز و هجوم بسیاری از افراد از دلالان بازار ارز گرفته تا مردم عادی برای تبدیل پول در دسترس به ارز خارجی نگرانی ها و نااطمینانی های زیادی در عرصه اجتماعی و اقتصادی کشور ایجاد کرده است. دلایل افزایش نرخ ارز هر چه که باشد چه سیاسی و چه اقتصادی، نشانه ای بارز از یک ویژگی بنیادی ساختار اقتصاد در جامعه ایران یعنی بی ثباتی است که بصورت دائمی به رفتارهای غیرعقلانی و در نتیجه افزایش بحران دامن می زند. اگرچه ممکن است منافع برخی در گرو بی ثباتی اقتصادی باشد اما تبعات آن در حوزه اجتماعی و مقوله "ارزش کار" غیرقابل جبران است. در فضای نااطمینانی اقتصادی و تولید و تکثیر مستمر شوک در عرصه اقتصاد و کاهش سرمایه اجتماعی، "دلالی" جایگزین مقوله "کار" می شود. ارزش کار، نیروی کار و تولید کننده تنزل می یابد و دائما در نتیجه فرایندهای بی ثبات سازی و موقتی سازی به حالت احتضار در می آید.
وقتی به تبیین های جامعه شناختی ظهور تمدن غربی نگاه میکنیم می بینیم که ماکس وبر یکی از معروف ترین جامعه شناسان غربی بنیان نظام اقتصادی و سیاسی در غرب را مقوله "کار" می داند. از نظر وی "کار" سرچشمه انباشت سرمایه و شکل گیری نظام سرمایه داری به عنوان شکل جدیدی از سازمان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در تمدن غرب است. از این منظر مساله مهم این است که در کشور ما بر اثر فرایندهایی مختلف سیاسی و اقتصادی چه بلایی بر سر مقوله کار آمده است و چگونه است که تجارت پول (چه در قالب خرید و فروش ارز و طلا و چه در قالب سپرده گذاری در موسسات بانکی آنهم موسساتی که با وعده سودهای بیشتر سرمایه های مردم را بالا می کشند) اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
رقابت عجیب و غریبی برای به دست آوردن اتومبیل ها و زندگی های آنچنانی در میان همه ما از تهران تا دور افتاده ترین مناطق روستایی شکل گرفته است و تا مغز استخوان در ما نفوذ کرده است. بی گمان در وضعیت موجود تحقق سودای سوار شدن بر ماشین های وارداتی، داشتن زندگی تجملی و ... با "کار" بسیار دشوار است. هجوم بسیاری از مردم برای خرید ارز در چنین فضایی قابل تحلیل است. ریسک بالای فعالیت های تولیدی و بی ثباتی دائمی در اقتصاد به نگرانی مردم در ارتباط با تحقق خواست هایشان و نیز کاهش ارزش نقدینگی شان در برابر پول خارجی دامن می زند. در نتیجه تجارت پول به تنها گزینه ممکن برای آنها بدل می شود. ذهنیت جامعه ایرانی همواره گرفتار این قضیه پایان ناپذیر بوده است که گویی اقتصاد ایران بنا ندارد از این وضعیت آلاکلنگی خارج شود. در چنین فضایی اعتماد نهادی کاهش می یابد و واکنش های آنی و محاسبات فردی هر نوع تصمیم گیری عقلانی را به محاق می برد.
رویداد اخیر نه صرفا یک موضوع اقتصادی و محدود به آن بلکه گواهی است بر یک مساله کلان تر در نظام اجتماعی و آن فرسایش سرمایه اجتماعی و اتمیزه شدن جامعه است. هنگامی که مردم دائما در معرض بی ثباتی ها و شوک های مختلف اقتصادی قرار داشته باشند لاجرم آنان همواره رخدادها را به گونه ای بحرانی و بی ثبات درک خواهند کرد. زیستن مداوم در بحران و ذهنیت بحران زده به هر رخدادی واکنش آنی و غیرعقلانی نشان خواهد داد. تجارت پول و نه کار به مهمترین دغدغه مردم تبدیل می شود و صف های طولانی برای عقب نماندن از قافله عدم عقلانیت به وجود می آورند. آنان تلاش می کنند از هر فرصت پیش آمده نفعی به دست آورند و این یعنی بازتولید شرایط بی ثبات کننده و نااطمینانی و عدم عقلانیت مستمر. بدیهی است که در چنین فضایی برخی سود می برند و اکثریت متضرر می شوند. اکثریت اقشار پایین دست جامعه که نه توان ورود به این بازی تجاری را دارند و نه نقشی در این سوداگری از عواقب افزایش قیمت ها و گرانی بسیار آسیب می بینند. بسیاری از مسایل از جمله مسایل اقتصادی لاجرم می بایست در سطح سیاست (polity ) حل و فصل شوند. برای برون رفت از بحران های مختلف داخلی و خارجی چاره ای جز گفتگو و حل یا کاهش منازعه در حوزه سیاست وجود ندارد. اما در ارتباط با جامعه و مردم آنچه که مهم و ضروری است نهادهایی است که وظیفه دارند از مردم به ویژه گروه های پایین دست دفاع و حمایت کنند. دانشگاه، مجلس، رسانه ها و... از جمله مهمترین این نهادها هستند. این نهادها اگر به درستی وظیفه خود را انجام دهند می بایست با اتخاذ موضع درست و حمایت از جامعه در برابر گروههای قدرتمند از یک سو و در گسترش عقلانیت و آگاهی بخشی به مردم برای حمایت و حفاظت از خود به مثابه "جامعه" و نه افراد منفرد از سوی دیگر ایفای نقش کنند.
🌏جامعهشناسی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
💠💠💠💠💠💠💠
الاعمال بالنتایج!
ناصر املی
دو طایفه با اصلاح طلبان بشدّت مخالفند:
— براندازان داخلی و حامیان خارجی آنها؛
— جریان راست افراطی.
آیا این دو جریان در واقع یکی هستند و آیا دشمنی یا مخالفت جدیِ جریان های بَد (مثلاٌ عربستانی ها و اسرائیلی ها و ....)، به جریان مورد دشمنی، وجاهت میبخشد و باعث تبرئۀ وی از خطاها و کاستی هایش میشود؟ نه.
نه همۀ مخالفان داخلی اصلاح طلبان همسوی اسرائیل و عربستانند، و نه دشمنی عربها و صهیونیستها با اصلاح طلبان، منطقاٌ به اصلاح طلبان وجاهت میبخشد؛ به عبارت دیگر، و به قول منطقیّون، «اثبات شیء، نفی ما عدا نمیکند»؛ یعنی اثبات چیزی، موجب نفی مخالف آن چیز نمیشود؛ و مثلاٌ اگر ثابت شد صهیونیستها مخالف اصلاح طلبان هستند، چون صهیونیستها بدند، این را نمیتوان دلیلی بر بد بودن همۀ مخالفان یا دشمنان اصلاح طلبان دانست.
اشارات بالا را آوردم تا دشمنی عربهای حجازی و صهیونیستها را با اصلاح طلبان، به قول تکراری و ملال آور برخی منتقدان، «مصادره به مطلوب» نکرده باشم؛ این یک.
اما دوّم: اگرچه مخالفان داخلی اصلاح طلبان ممکن است ربطی به اسرائیل و عربستان نداشته باشند، و گرچه دشمنی مثلاٌ جوجه شیخی مثل بن سلمان، یا نتانیاهو، با اصلاحگری در ایران، منطقاٌ و الزاماٌ بر صحّت و سلامت جریان اصلاحی دلالت نمیکند، اما، حاکی از وجوه اشتراکی در میان مخالفانِ متنوعِ جریانِ اصلاحی است؛ و از جملۀ آن وجوه اشتراک، این است که اسرائیل و عربستان و بخشی از مخالفان یا دشمنان واقعی اصلاح طلبان در داخل، همگی بر این نکته اشتراک و اتفاق نظر دارند که «اصلاح طلبان موجب استمرار حیات جمهوری اسلامی ایران هستند»؛ و چون عربها و اسرائیلی ها و بخش غیر – مثلاٌ - اصولگرایِ مخالفان اصلاح طلبی نیز مخالف بقای جمهوری اسلامی اند، در مخالفت با اصلاح طلبان به موضع واحد رسیده اند؛ و لذا اصلاح طلبان را بدرستی «استمرار طلبان» مینامند و میخوانند؛ این ادعا از فرط وضوح نیاز به تبیین و توضیح بیشتر ندارد:
نتانیاهو و بن سلمان میگویند این نظام باید سرنگون شود و در این مسیر آشکارا تلاش میکنند؛ طیف مذکور از مخالفان جنبش اصلاحی نیز هشتک «براندازم» درست میکنند؛ و هر دو نیز اصلاح طلبان را استمرار طلب میخوانند؛ بنابراین معلوم است که چرا این جریانات متنوع، از سلطنت طلب تا کمونیستِ ماریگلّایی، و از عربستان تا نتانیاهو، گوی رقابت را در دشمنی با اصلاح طلبان می ربایند؛ ولو اینکه در دشمنی با اصلاح طلبان، انگیزه های متفاوت داشته باشند.
سه: اما مخالفان و حتی دشمنان جنبش اصلاحی، فقط آن چند جریانِ متنوع که برشمردم نیستند؛ و چنانکه در بالا اشاره کردم، «راست افراطی» نیز در داخل، نه فقط مخالفت، که دشمنی با اصلاح طلبان میورزد؛ و این را نیز پنهان نمیکند.
راست افراطی در داخل نیز با نتانیاهو و بن سلمان و سلطنت طلبها و کمونیستهای خیالاتی، در دشمنی با اصلاح طلبان وجه مشترک دارد؛ اما با انگیزه هایی متفاوت و حتی متناقض؛ آنها اصلاح طلبی را موجب استمرار نظام میدانند و لذا با آن مخالفند؛ اما اینها – راست افراطی در داخل – اصلاح طلبان را مانع و سدّی در برابر دیکتاتوری و دزدی و اختلاس «زنبیلی و ناوگانی» میدانند؛ لذا طبعاٌ با اصلاح طلبی و اصلاح طلبان مخالفند: آنها میگویند خاتمی و موسوی موجب استمرار نظام میشوند؛ لذا مرگ بر هر دو؛ و اینها میگویند خاتمی و موسوی نمیگذارند ما بر جان و مال مردم مسلّط باشیم و دلارهای نفتی را به نام دین غارت کنیم؛ پس نابود باد اصلاح طلبان!
چهار: علاوه بر قاعدۀ «اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند»، قاعده ای دیگر در منطق هست و آن اینکه «میان انگیزه و انگیخته، یک فصلِ – مرزِ – منطقی وجود دارد»؛ این قاعده بویژه در سیاست عملی بسیار قابل عنایت و توجّه است:
ما در دینداری میگوییم «الاعمال بالنیات»؛ یعنی اعتبار اعمال دینی به نیّت عامل آن است؛ شما اگر در حج نیّت درست کنید، حتّی به فرض نادرستی انجام برخی مناسک، حجّتان مقبول است؛ اما در سیاست این قاعده معنا ندارد؛ کما اینکه در عمل سیاسی میگوییم «الاعمال بالنتایج»؛ یعنی اعتبار عمل سیاسی به نتیجه ای است که از آن حاصل میشود؛ نه نیتهای عامل به عمل سیاسی. اگر ما در داخل طوری عمل کنیم که موجب شود موشکهای کروز، در تهران یا مشهد فرود آیند، فرقی نمیکند کمونیست باشیم یا سلطنت طلب و یا ارزشی - حزب اللهی: موشک، موشک است و نیَّت - میَّت نمیفهمد و فرود میآید؛ میکشد و تکّه پاره میکند و ویران میسازد!
بنابراین، در داخل و خارج کشور یک وجه اشتراک عام نیز میان مخالفان اصلاح طلبی وجود دارد و آن این است که «کلّهم، اعمالهم، بالنیّات»؛ یعنی همگی اعمالشان معتبر به نیّتهایشان است؛ و گرچه نیّتهای متفاوتی دارند، اما نتایجش یکی است:
ویرانی ایران!
@NaserAmoli
💠💠💠💠💠💠💠💠
⭕️ چند پیشنهاد برای پیداکردن مرتضوی
✍🏻 محمد علی ابطحی
خبر مفقودی سعید مرتضوی را هنوز نمی توانم جدی بگیرم.
وقتی خبر را شنیدم اولین نکته ای که به ذهنم رسید و می توانست توجیه فراری شدنش باشد، اطلاع منحصر به فردی بود که وی از سوراخ سمبه های زندان داشت. احتمالا گمان برده که نکند او را به یکی از آن نقاطی ببرند که فقط او از آنها اطلاع داشت. کهریزک یکی از آنان بود. برای پیدا شدنش باید اول تضمین بدهند که او را به آنجاها که او دیگران را می برد نمی برند.
توجیه دوم فراری شدنش می تواند این باشد که بترسد در اختیار قضاتی قرار بگیرد که او دور وبرش داشت و به طور ویژه بعضی پرونده ها را به آنها می داد. اطرافیانش معروف بودند. یکی از آنها قاضی ای بود که نماینده وی در کهریزک بود و اخیرا به جرم فسادهای گوناگونی دستگیر شد و احتمالا در زندان است. به مرتضوی بگویند که مراحل اجرای حکم گذشته و دوستان مرتضوی حکم جدیدی نمی خواهند به او بدهند شاید پیدا شود.
توجیه سوم فراری شدنش احتمالا همان چیزی است که می تواند حکمت عدم دستگیری رئیسش ، احمدی نژاد باشد. فکر می کند که همان جور که توانست برادر روسای دو قوه را به اتاقش کشاند و از رشوه خواهی فیلم بگیرد، از افراد زیادی از این فیلم ها دارد و می تواند با فرار کردن و خروج از کشور و انتشار آنان حاکمیت را به چالش بکشاند.
در این مورد هم اگر به او گفته شود چیزی نیست که به صورت واقعیت یا شایعه اش بین مردم پخش نشده باشد. دیر رسیده. ضمن اینکه با او در نظام حقوق بین المللی مثل خاوری برخورد نمی کنند.
در ماجراهای 88 که خیلی وقت گرانبهایش را شخصا در داخل زندان می گذراند. لذتی که او در صحبت با زندانیان معروف می برد بیشتر از خوردن بستنی در گرمای ظهر کویر بود.
گذشته از این شوخی وجدی ها، قربانیان مرتضوی اکثرا از اهالی فرهیحته کشور بودند. و از انتقام لذت نمی برند. اما همه شان منتظر دیدن او پشت میله های زندانند. از بس برایشان این خبر شگفت انگیز است.
✅ @Sahamnewsorg
💠💠💠💠💠💠
دارالاسلام واترلو
محمّد حسين كريمي پور
امروز صبح ، رامين ما را انداخت توي ماشين و برد واترلو. گفت حاجي، اين همه راه آماده اي، قم ما را هم ببين! واترلو شهر كوچكي است بقاعده يك ساعت رانندگي از تورنتو. نامش را از دشتي بلژيكيي به ارث برده كه محل شكست سرنوشت ساز ناپلئون از قواي مشترك انگليس و پروس بوده است.
شهرت جهاني اين شهر كانادايي، مديون دانشگاهي است كه در مهندسي از بهترين هاي كاناداست. دانشجوي مهندسي، هر سال يك ترم به كارآموزي مي رود و حقوق خوبي هم مي گيرد. هنر دانشگاه در تمهيد فرصت هاي كارآموزي جدي صنعتي در كانادا و خارج كاناداست. اين روش تحصيل، مهندسيني بالغ تربيت مي كند كه در بازار كار، مثل حلواي تر ، سر دست مي روند.
واترلو جمعيت مسلمان قابل توجهي دارد. غذاي حلال، پسرهاي خاورميانه اي الهي قلبي محجوب و دختران دانشجوي محجبه، همه جاي شهر به چشم مي خورند. اين شهر كوچك بيش از يك مركز اسلامي، چند نماز جمعه، دعاي ندبه و دعاي كميل دارد. دانشگاه واترلو نمازخانه اي با گنجايش بيش از يكصد نفر دارد كه هر روز شاهد دو نماز جماعت پر رونق است. در واقع قانونا اين مكان "اتاق مذاهب مختلف" است. اما هم آرايش و هم ترافيك آن، كاملا اسلامي است. فلسفه "تنوع فرهنگي گرائي" حاكم بر كانادا، آنرا به جامعه اي مهاجر پذير تبديل كرده كه سعي در هضم و اضمحلال فرهنگ ها و اديان ندارد . در بين كشورهاي غربي كه من درك كرده ام، كانادا محيطي مساعدتر ، براي فرهنگ مهاجر، فراهم مي آورد. و در بين شهرهاي كانادايي كه من ديدم، واترلو از منظر تناسب با زندگي اسلامي، شاخص است.
يكي از پديده هاي جالب اين شهر، "جلسه قرآن واترلو" است. اين جلسه قرآن ايرانيان، كاربردي بسي فراتر از يك كلاس مذهبي دارد. هر هفته با حضور تعدادي از ايرانيان، يكي دو صفحه قران به همراه تفسير الميزان و نمونه قرائت مي شود. حاشيه جلسه هم، فرصتي براي ديد و بازديد است. اما پايگاه مجازي اين جلسه، صدها مشتري دارد. ازين طريق بچه هاي ايراني ( متشرع يا غير متشرع) از حال هم خبر دار مي شوند. به تازه واردها كمك مي كنند تا خانه پيدا كرده، وسايل خريده، گواهينامه رانندگي بگيرند. ارز و اتومبيل خريد و فروش مي كنند. از مريضي يا پا به ماهي همديگر خبردار مي شوند و به پرستاري از دردمندان مي پردازند. حول "جلسه قرآن واترلو" يك كلني از مسلمانان ايراني شكل گرفته و كلي اتفاقات خوب و مبارك مي افتد. منشاء تاريخي تاسيس اين جلسه به اوايل دهه ٩٠ ميلادي بر مي گردد. بانيان اوليه، سالهاست رفته اند و نسل حاضران بارها ورق خورده . اما يك بنيان اجتماعي مبارك همچنان بر پاست.
شك ندارم دستي پاك، روزي از روزهاي قشنگ خدا ، با نيتي خوب اين نهال مبارك را نشانده است. اينست كه مانا و مثمر شده است. كارهاي پر بركت ، تجسد نيت هاي خوبند.
https://t.me/M_H_Karimipour
💠💠💠💠💠💠💠
🔶در زمان برپایی نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران و نمایشگاههای استانی، فروش کتاب در کتابفروشیها کاهش مییابد و این موضوع یکی از دلایلی است که خطر تعطیلی کتابفروشیها را افزایش میدهد.
🔺به خطر افتادن حیات کتابفروشیها به عنوان اصلیترین ویترین عرضهی کتاب، معادل مرگ تدریجی ناشران هم خواهد بود. امیدواریم در آیندهای نزدیک شاهد برگزاری نمایشگاههایی باشیم که در آن فروش کتاب انجام نمیشود.
🔶نشر قطره برای حمایت از کتابفروشان در نمایشگاه بینالمللی کتاب و سایر نمایشگاههای استانی در سال 1397 شرکت نخواهد کرد و در سایت و فروشگاه خود تخفیف نمیدهد و از علاقهمندان به کتاب میخواهیم که برای خرید کتاب به کتابفروشی محلهی خود مراجعه کنند.
@ghatrehpub
#کتابفروشی_محله_خود_را_زنده_نگه_داریم
@metroline
💠💠💠💠💠💠💠
🔻بیانیه پاول دوروف در مبارزه راسخ تلگرام با دولتهایی که خواستار رصد شهروندانشان هستند
🔸پاول دوروف اعلام جنبش مقاومت دیجیتال کرد
مدیر تلگرام در کانال تلگرامی خود نوشت:
در 24 ساعت گذشته تلگرام توسط ارائه دهندگان اینترنت در روسیه فیلتر شده است. دلیل این عمل آن است که ما از ارائه کلید های رمزنگاری به سازمان های امنیتی روسیه امتناع کردیم و انتخاب این تصمیم برای ما آسان بود ، چرا که ما به کاربران خود وعده داده ایم که 100٪ از حریم خصوصی آنها حفاظت کنیم و مانع کسانی خواهیم شد که بخواهند ناقض این وعده باشند.
علی رغم ممنوعیتها، ما تاکنون شاهد کاهش قابل ملاحظه ای در تعامل با کاربران خود نبودهایم، زیرا روس ها تمایل دارند با VPN ها و پروکسی ها از فیلترینگ عبور کنند. ما همچنین اتکای خود را بر روی سرویس ابرهای شخص ثالث قرار دادهایم تا دسترسی کاربران ما قطع نشود.
از پشتیبانی و وفاداری شما کاربران روسی تلگرام متشکرم ، همچنین از اپل، گوگل، آمازون، مایکروسافت - برای عدم حضور در سانسور سیاسی متشکرم.
کاربران تلگرام در روسیه تنها ۷ درصد از کل کاربران ما هستند و اگر ما کل بازار این کشور را هم از دست بدهیم، با رشد فزاینده تلگرام در سایر مناطق این زیان تنها ظرف چند ماه جبران خواهد شد. با این حال، برای من شخصا مهم است که مطمئن شویم همه کاری برای کاربران روسی خود انجام دهیم.
برای حمایت از آزادی های اینترنتی در روسیه و سایر نقاط جهان، من شروع به پرداخت کمکهایی با بیت کوین به افراد و شرکت هایی کردهام که پروکسیهای socks5 و VPN را اجرا می کنند. من خوشحال هستم که امسال میلیون ها دلار به این شرکتها اهدا بکنم و امیدوارم که دیگران هم از این عمل پیروی کنند. من این کار را مقاومت دیجیتالی نامیدهام - یک جنبش غیرمتمرکز که برای آزادی های دیجیتال و پیشرفت در سطح جهانی استوار است.
@cheraghi_roshan