مصاحبه با دانشگاه کرمانشاه

مصاحبه با دانشگاه کرمانشاه

فردای بهتر




🔻 اصلاح‌طلبان اگرچه در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد ایده‌آل خودشان را نداشتند اما از تمام توان و اعتبار خودشان برای پیروزی دکتر روحانی یا بعبارت بهتر، شکست رقیبان استفاده کردند. آیا از عملکرد ایشان رضایت دارید و تصور نمی‌کنید کارنامه ایشان خوب یا بد، به حساب اصلاح‌طلبان نوشته خواهد شد؟


✅ طبیعی‌ است که عملکرد آقای روحانی بدلیل حمایت اصلاح‌طلبان از ایشان به پای ما نیز نوشته خواهد شد اما این همهٔ ماجرا نیست. اگر اصلاح‌طلبان در طول این مدت بتوانند ضمن حمایت قاطع از دولت دکتر روحانی در عین حال مطالبات مردم را با صدای رسا مطرح و طرح‌هایی برای مقابله با مشکلات جامعه ارایه کنند و با فساد، تبعیض و بی‌عدالتی صریح‌تر به مقابله پردازند و از حقوق شهروندان شفاف‌تر دفاع کنند و همین‌‌طور ضعف‌های دولت را به نقد بکشند، همچنان می‌توانند امیدوار باشند که به نسبت رقبا از آرای بیشتر ایرانیان بهره‌مند خواهند شد. شرط پایانی هم این است که پاک‌دستی خود را همچنان حفظ کنند و اجازه ندهند که آلودگی‌ها دامن آنها را تر کند.


🔻 در خصوص سیاست‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان و لیست امید ابهامات و انتقادات زیادی شده است. آیا تصور می‌کنید همچنان سیاست ابلاغ لیست امید از سوی سیدمحمد خاتمی بدون سازوکار روشن در نحوه تنظیم لیست، پاسخگو خواهد بود و بدنهٔ اصلاح‌طلبان را به پای صندوق می‌کشاند؟ دکتر عارف که در سرلیست امید بود عملاً اصلاح‌طلبان را ناامید کرده است. بنظر می‌رسد هیچ سازوکار روشنی در سلسله‌مراتب تصمیم‌گیری‌های اصلاح‌طلبان وجود ندارد و دائماً مردم در وضعیت آچمز به اصلاح‌طلبان رأی می‌دهند. بلحاظ درونی امکان ایجاد سازوکاری بهتر وجود ندارد؟


✅ من با توجه به محدودیت‌هایی که در گذشته وجود داشت بخصوص بعد از حوادث سال ۸۸ که کاملاً فضا امنیتی شد، در مجموع از روش آقای خاتمی و اصلاح‌طلبان دفاع می‌کنم. اگرچه برخی موارد را قابل نقد می‌دانم و انتقادهایی به آنها دار، اما فکر می‌کنم در مجموع و با توجه به شرایط نمرهٔ قابل قبولی می‌گیرند اما آن روش برای آینده پاسخگو نیست. زیرا مشکلات جامعه انباشته شده و فشار زیادی به مردم وارد می شود. حوادث دی ماه ۹۶ هم نشان داد که اگر ما نتوانیم اصلاحات بنیادین انجام دهیم، جامعه ممکن است دستخوش حوادثی شود که نتیجه آن به سود هیچ‌کس نخواهد بود و خدایی نکرده ایران گرفتار چرخه درگیری‌های داخلی خواهد شد. بنابراین باید خیلی قاطع بر آزادی انتخابات تأکید کنیم و راه را نه فقط برای اصلاح‌طلبان بلکه برای همهٔ کسانی که مایلند در چارچوب قانون فعالیت کنند و به استقلال ایران و تمامیت ارضی یا یکپارچگی سرزمین آن وفادارند، بتوانند نامزد شوند و مجلس مقتدری شکل گیرد تا بتوانیم به مصاف مشکلات متعدد میهن و مردم برویم .اگر در این زمینه شکست بخوریم و به انتخابات آزاد نرسیم، آیندهٔ امیدوارکننده‌ای در زهن جامعه ترسیم نخواهد شد.


🔻 بنظر می‌رسد این سازوکار غیرحزبی لیست امید به انفعال سیاسی در میان فعالان اجتماعی و سیاسی دامن زده است و دیگر کمتر شخص و گروه سیاسی به موضع‌گیری شفاف و به معنای دقیق کلمه به فعالیت سیاسی مداوم می‌پردازد و بیشتر وقت و انرژی را در ایام انتخابات صرف لابی برای ورود به لیست می‌کنند. در مواردی، کسانی که رسماً علیه اصلاح‌طلبان موضع گرفتند انتخاب می‌شوند، اما فعالان باسابقه و هزینه داده کنار گذاشته می‌شوند. آیا راه جایگزینی برای تهیه لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان وجود ندارد که مانع از رکود سیاسی شود؟


✅ با انتقاد شما در مجموع موافقم، اما مادام که سیاست‌ورزی در ایران حزبی نشود، این مشکلات کمابیش وجود خواهد داشت. مشکل اصلی آن است که بسیاری از سیاست ورزان ما حاضر به فعالیت حزبی نیستند. در جوامع دموکراتیک فعالیت سیاسی حرفه‌‌ای بدون عضویت در یک حزب همان‌قدر بی‌معناست که یک فوتبالیست بخواهد بدون عضویت در یک باشگاه پرورش یابد و رشد کند و به عضویت در تیم ملی درآید. بهرحال انتقاد شما را وارد می دانم و راه حل آن در درجه اول حزبی شدن سپهر سیاست کشور و از جمله در خود اصلاح‌طلبان است. تا آن وقت متأسفانه این ضعف ها کمابیش تداوم خواهد داشت اگرچه باید بکوشیم که از نقائص خود حتی در همین حالت نیز کم کنیم و ضعف ها را به حداقل ممکن برسانیم.


🔻 بحث فقدان تحزب کاملاً درست است. اما ما در تحزب در برخی موارد حتی دچار تشتت هم هستیم و احزاب خیلی زیاد شد در حالیکه وجه تمایز‌شان هم مشخص نیست ولی در انتخابات سهم‌خواهی می‌کنند. آیا امکان سازوکاری که بدنهٔ اصلاح‌طلبان بیشتر دخیل در فرایند لیست شوند وجود ندارد یا اینکه به صورت شفاف مشخص شود چرا آقای الف انتخاب شد آقای ب انتخاب نشد و چه کسانی با چه سازوکاری رأی دادند؟


✅ اگر منظور همین شرایط فعلی است کار زیادی نمی توان انجام داد چراکه فضا نیمه امنیتی است و ترکیبی از اشخاص و احزاب نامزدها را برمی گزینند. وقتی نظام سیاست ورزی کشور حزبی شود، آنگاه مانند دیگر کشورهای دموکراتیک می توان با شفافیت کامل به ائتلاف های انتخاباتی دست یافت.


🔻 فضای سیاسی کشور به نظر می‌رسد به حال و هوای ایام دورهٔ دوم دولت اصلاحات بسیار نزدیک شده است. در آن زمان اصلاح‌طلبان بابن‌بست سیاسی روبرو شدند و راهی برای تحقق اهداف‌شان پیدا نکردند. البته بخشی از مشکل هم این بود که اصلاح‌طلبان در بسیاری از موارد حتی به بیان راه حل برای مشکلات هم نمی‌پرداختند. مثلاً اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه وضعیت ایده‌آل دانشگاه را ترسیم نکردند و هنوز هم ما نمی‌دانیم ساختار کنونی مدیریت دانشگاه که نهادهای غیردانشگاهی زیادی در آن مداخله می‌کنند، مورد تأیید اصلاح‌طلبان است یا خیر. یا در زمینه پوشش اجباری و سانسور و هنر و موارد متعدد از مواضع مشخص اصلاح‌طلبان خبر نداریم. چه کاری می‌توان کرد تا همان اتفاقات دوباره رخ ندهد و اصلاح‌طلبی دوباره زمین‌گیر نشود؟


✅ در بسیاری از مواردی که شما برشمردید مواضع اصلاح‌طلبان کمابیش روشن است اگرچه برای تحقق آنها با موانع جدی مواجه هستیم. یعنی به لحاظ نظری وضعیت نسبتا روشنی داریم. اما در عمل با دشواری‌هایی مواجهیم که البته می‌تواند به ناامیدی بخش‌هایی از مردم منجر شود. به عنوان مثال دانشگاه برای عموم اصلاح‌طلبان نهادی است مستقل که حتی مدیریت آن را باید اعضای هیئت علمی انتخاب کنند همچنان که در دوره دوم آقای خاتمی این روال شکل گرفت ولی متأسفانه در دوره آقای احمدی‌نژاد دوباره به وضعیت انتصابی برگشت. به نظر ما نهادهای خارج از دانشگاه به هیچ وجه نباید در مدیریت آن دخالت کنند. همچنین ما با حجاب اجباری مخالفیم و موضع ما آزادی حجاب است. در عرصه های فدهنگی نیز لغو سانسور مطالبه غالب اصلاح‌طلبان است. اما سؤال مهم این است که چقدر می‌توانیم به این مطالبات جامه عمل بپوشانیم که البته بحث جدا و مهمی است. به باور من روند در مجموع به سمت حل این معضلات است و عمده اختلاف درباره سرعت آن است. به باور من اگر اصلاح‌طلبان قاطع‌تر و صریح‌تر دراین زمینه‌ها سخن بگویند و موضع بگیرند و حرکت کنند، ما می‌توانیم سرعت تحولات اصلاحی را افزایش دهیم.


آیا در مواردی مثل حجاب اجباری، خوانندگی زنان، تساوی حقوق زنان و مردان، لزوم عدم مداخلهٔ نهادهای غیردانشگاهی در مدیریت دانشگاه (دفتر نهاد نمایندگی رهبری، بسیج اساتید و بسیج دانشجویان و کلاً نهاد خارج از قانون اساسی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مقررات کنترل‌کنندهٔ فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی) که اتفاقاً در دوران اصلاحات تقویت هم شدند، سند یا بیانیه‌ای داریم که حزب یا شورایی از اصلاح‌طلبان نظر روشنی داده باشند؟ نه تنها چنین چیزی نداریم بلکه در مورد خاص وزارت فعلی علوم، فعالان دانشگاهی با صراحت و به صورت مستدل با انتخاب ایشان مخالفت کردند اما برخی اصلاح‌طلبان مثل محمود صادقی حتی تلویحاً به فعالان دانشجویی تهمت هم زدند.


بهترین سند عملکرد دولت خاتمی در دانشگاه ها و نیز در عرصه فرهنگ و هنر کشور است. تا آنجا که به دولت و شخص آقای خاتمی مربوط می شد با رضایت قاطبه هنرمندان و فرهنگیان و دانشگاهیان مواجه بودیم اگرچه بسیاری به عملکرد دولت برابر بحران آفرینان در این زمینه ها انتقاد داشتند. همه دیدگاه و مواضع خاتمی را به عنوان پرچمدار اصلاحات می دانستند اما می گفتند باید قاطع تر با دولت پنهان مواجه شود.



🔻 عربستان سعودی در حالیکه همواره مرتجع‌ترین حکومت منطقه لقب می‌گرفت، اخیراً دست به اصلاحات اجتماعی گسترده‌ای زده است، در حالیکه تغییرات خاصی در ساختار سیاسی رخ نداده است. اگر واقعاً امکان اصلاحات سیاسی بنیادی وجود ندارد، آیا بهتر نیست اصلاح‌طلبان هم بر روی مطالباتی از این دست، مثلاً حقوق زنان، برداشتن موانع فعالیت‌های هنری و فرهنگی و عدم مداخله در حریم خصوصی و روابط شخصی افراد، تأکید کنند، تا هم دستاوردی داشته باشند یا لااقل به بخش زیادی از جامعه نشان بدهند که موافق با فشارهای اجتماعی و دخالت دولت در مسائل شخصی و روابط انسانی نیستند.


✅ با تحلیل شما موافق نیستم. مشکلات اصلی ایران کنونی اتفاقاً نیاز به اصلاحات بنیادین دارد.امروز جامعه ما از بیکاری، گرانی، تورم، آلودگی هوا و مشکلات محیط زیستی و کمبود آب در رنج است. این مشکلات جز با یک اصلاحات بنیادین و سیاسی برطرف نمی‌شود. هم در عرصه داخلی و هم در عرصه خارجی. به عبارت دیگر اگر همهٔ مطالبات اجتماعی که شما برمی‌شمرید تحقق یابد تقریباً همهٔ معضلات اصلی جامعه در جای خود باقی خواهد ماند. فرض کنیم همهٔ حقوق زنان در عرصه فعالیت‌های فرهنگی و هنری و تامین و سبک زندگی آزاد و حجاب اجباری لغو شود این موارد اگرچه بخشی از مطالبات اصلاح‌طلبان نیز هست و ما بر رعایت آنها تأکید داریم و از آن حقوق دفاع می‌کنیم، اما اگر همه آنها هم محقق شود، شاهد تغییر جدی در اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران نخواهیم بود. ما باید از اصلاحات همه‌جانبه دفاع کنیم. مانند توسعه همه‌جانبه که تفاوت ما با‌ رقبا بود که یا بر توسعه اقتصادی به تنهایی تأکید می‌کردند یا اساساً با خود توسعه و حتی لفظ آن مخالف بودند. به نظر من ادامهٔ وضع موجود بن‌بست است و به شورش می‌انجامد. تنها با اصلاحات همه‌جانبه می توان به مصاف مشکلات انباشته شده رفت. جامعه ما هم به گشایش‌های اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد و هم به گشایش‌های سیاسی نظیر لغو حصر و ممنوع‌التصویری و پایان دادن به حبس ها و احکام سنگین قضایی برای دانشجویان و فعالان مدنی و زنان و دگراندیشان و البته در رأس همه به آزادی انتخابات نیاز دارد. همچنین به اصلاحات جدی در سیاست خارجی خود بویژه در سیاست های منطقه ای محتاجیم تا بتوانیم محیطامن پیرامون ایران شکل دهیم و گشایش‌های اقتصادی را از جمله با جلب سرمایه‌گذاری خارجی چه ایرانیان و چه غیرایرانیان ممکن کنیم. افزون بر آنها مبارزه با فساد باید در دستورکار اصلاح‌طلبان باشد تا جامعه احساس نکند که ما نسبت به غارت بیت‌المال حساسیت لازم را نداریم. اگر بر اصلاحات همه‌جانبهٔ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاکید کنیم اعتماد مردم به اصلاح طلبان و حمایتشان از ایشان حفظ خواهد شد و احتمال حل مشکلات افزایش خواهد یافت.


با اینکه اصلاحات اجتماعی مشابه عربستان تغییرات اساسی در ساختار سیاسی به وجود نمی‌آورد موافقم و به همین خاطر حساسیت کمتری دارد و امکان تحققش بیشتر است. در عوض رضایت بخش زیادی از جامعه را جلب می‌کند. بن‌بست سیاسی و وخامت اوضاع اقتصادی، وضعیت شکننده‌ای برای اصلاح‌طلبان ایجاد کرده است، اما این تغییرات همان‌طورکه در عربستان فضا را عوض کرده در ایران هم تأثیر زیادی ایجاد می‌کند.


بدون تردید اصلاحات اجتماعی لازم است و مفید اما به تنهایی قادر به حل مشکلات اساسی جامعه کنونی ما نیست. مساله ما در حال حاضر بیش از آنکه کسب رای و پیروزی در انتخابات باشد، تلنبار شدن مشکلات از یک سو و محقق نشدن بسیاری از مطالبات مردم از سوی دیگر است. عدم رسیدگی به معضلات و پاسخ ندادن به مطالبات مردم می تواند آینده تیره و تاری را برای ایران و ایرانی رقم زند.


🔻 در زمینه سیاست خارجی به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان با سیاست‌های کلی حاکم بر کشور اختلافی اساسی ندارند. این درحالی است که ما مشکلات زیادی در روابط کشورها پیدا کردیم. برجام اگرچه دستاوردهای زیادی داشت اما گویی به انتظارات پاسخ نداده است. در منطقه هم ما دشمنی جدی‌تر و فعال‌تر پیدا کردیم. نقطه قوت دولت روحانی سیاست خارجی ایشان بود، در صورتی که در این زمینه هم به انزوا برسیم دیگرمحبوبیتی باقی نخواهد ماند. رویکرد اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی چیست؟


✅ یکی از اختلافات جدی ما با دولت پنهان در زمینهٔ سیاست خارجی است. البته در عرصه بین‌المللی برجام موقعیت بسیار خوبی را برای ایران فراهم کرد که هرچند گشایش‌ها تا حدی که انتظار می رفت، بوجود نیاورد، اما همچنان به‌عنوان بهترین اقدام ممکن ارزیابی می‌شود و کشور را از وضعیتی آشفته نجات داد و باعث شده است که اکنون بجای ایران، ترامپ و همه کسانی که بخواهند با اصل برجام در بیفتند در تنگنا و انزوا قرار بگیرند. اما در منطقه متأسفانه همان سیاست‌های دولت قبل عملاً ادامه پیدا کرده است و ما نتوانسته‌ایم از فرصت‌هایی که در مورد سوریه و یمن و کشورهای دیگر به وجود آمد، حداکثر استفاده را بکنیم. سیاست منطقه‌‌ای‌ ما بسیار پرهزینه است و کم‌فایده. این وضعیت برای کشوری که دچار مشکلات اقتصادی جدی هست می‌تواند بسیار خطرناک باشد. به همین دلیل از جمله خواسته‌های ما از آقای روحانی این است که تجدیدنظر اساسی در زمینهٔ سیاست خارجی منطقه‌‌ای جمهوری اسلامی شکل بگیرد. البته آقای روحانی خود موافق است، اما نمی‌دانم یه چه دلیلی مانند برجام محکم و استوار روی مواضع خود پا نمی‌فشارد تا موافقت رهبری و دیگر بخش‌های حکومت را جلب کند. به این ترتیب به سمت تنش‌زدایی و کاستن از خصومت ها پیش رویم تا محیط اطراف ایران عادی و غیرامنیتی شود و بتواند با همسایگان‌ ارتباط سازنده برقراز کند و از این طریق بتوانیم به مصاف مشکلات رویم و شاهد سرعت گرفتن توسعه و پیشرفت کشور باشیم.

Report Page