شناسایی عوامل مؤثر بر «اعتراضات دیماه 1396» در ایران
سایت خبری تحلیلی امتدادحمید رضا جلایی پور
ابولفضل حاجی زادگان
چکیده
در این تحقیق، در کنار ترسیم مختصات اعتراضات دیماه 96، با اتخاذ رویکردی اکتشافی بهدنبال شناسایی عوامل کلان و منطقهایِ مؤثر بر وقوع این اعتراضات بودهایم. بنا به اقتضای پرسشهای تحقیق، برای تحلیل یافتهها بهطور توأمان از روشهای تحلیل کیفی و کمّی استفاده شده است. متغیرهایی که در ارتباط با اعتراضات، مورد بررسی قرار گرفتهاند شامل دادههای جمعیتشناختی، شاخصهای اقتصادی، دادههای انتخاباتی و نگرشهای سیاسی هستند. طبق یافتههای این تحقیق، مهمترین عوامل وقوع اعتراضات دی 96 عبارتند از: افزایش متقاضیان کار و ناتوانی نسبی دولت در ایجاد شغل برای آنها، ناامیدیِ پیشینی کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند، ناامیدی رأیدهندگان به روحانی از شنیده شدن صدایشان توسط دولت و حاکمیت، کشمکش بر سر دسترسی به منابع طبیعی. همچنان که خواهید دید با توجه به چندلایه و چندعلتی بودن این پدیده، تلاش شده است که تبیین این اعتراضات از تقلیلگرایی به دور باشد.
کلیدواژهها: اعتراضات دی 96، دموکراسی، انقلاب، ایران
مقدمه
تاکنون تحلیلهای متعددی درباره اعتراضات دیماه سال 1396 ارائه شده است. با توجه به اخیر بودن رخداد، طبیعی است که در تحلیلهای اولیه، امکان دسترسی به لایههای گوناگون واقعیت وجود نداشته باشد و در نتیجه تحلیلها نیز بیشتر از آنکه بر اساس شواهد باشند، مبتنی بر حدس، گمان و یا شواهد مستند نشده باشند. اما با توجه به وسعت، شدت و اهمیت این اعتراضات، لازم است محققان با تلاش بیشتر بر تحلیل دقیق شواهد موجود، جنبههای گوناگون این پدیده را مورد بررسی قرار دهند تا بهتدریج، غبار ناشی از تحلیلهای مبهم از روی واقعیتهای اعتراضات دیماه 96 زدوده شود. معمولاً در پژوهشها بخش توصیفی، اهمیتی فرعی دارد و بیشتر روی بخش تبیینی تمرکز میشود. اما بنا به اقتضای موضوع، بخش توصیفی این پژوهش اهمیتی کمتر از بخش تبیینی آن ندارد. شاید یکی از علل تفاوت در تبیین رخداد دیماه از سوی تحلیل گران، وجود توصیفهای متفاوت از این رخداد بوده است. لذا در این بررسی تلاش کردیم برای توصیف رخداد، شواهد تجربی بیشتری گرد آوریم و سپس دست به تبیین بزنیم.
مرور پرسشهای تحقیق
با توجه به اینکه این پژوهش بیشتر وجه اکتشافی دارد، تحلیل دادهها بر محور پرسشهای تحقیق (و نه فرضیهها) انجام میشود. پرسشهای این پژوهش عبارتند از:
1. شعارهای اعتراضات دیماه چه بوده است و هر شعار به چه میزان مطرح شده است؟
2. عوامل اصلی بروز اعتراضات دیماه چه بوده است؟
3. آیا اعتراضات دیماه، شرایط پیشاانقلاب را بازنمایی میکند یا نه؟
روش تحقیق
این پژوهش بر اساس رویکرد ترکیبی انجام شده است. بدین ترتیب که:
1. ابتدا با استفاده از روشهای کیفی (مشاهده فیلمهای اعتراضات و مصاحبه عمیق با افراد مطلع و صاحبنظران منطقهای)، به سرنخهایی اولیه در خصوص متغیرهای اصلی تحقیق رسیدهایم.
2. سپس ارتباط بین متغیرهای تحقیق را بر اساس روشهای آماری مورد تحلیل کمّی قرار دادهایم.
3. و نهایتاً در مرحله سوم برای آنکه با توجه به نتایج تحلیلهای آماری به تبیین روشنتری دست یابیم، با شاهدان اعتراضات و صاحبنظران منطقهای مجدداً مصاحبه کردهایم.
برای مشاهده فیلمهای اعتراضات، به منابع مختلفی از جمله سایت یوتیوب، سایت آپارات، تلگرام، اینستاگرام و ... مراجعه کردهایم و صحت فیلمها نیز با کمک افراد مطلع در هر منطقه مورد بررسی قرار گرفته و فیلمهای نامعتبر از بین دادههای تحقیق حذف شدهاند. بر اساس این مشاهدات، شعارها و گستردگی اعتراضات مشخص شدهاند.
همچنین با توجه به مصاحبههای عمیقی که با صاحبنظران داشتهایم و از طرفی با توجه به یافتههایمان از مشاهده فیلمهای اعتراضات، متغیرهای احتمالاً مؤثر بر متغیر وابسته (شدت اعتراضات) را شناسایی و جمعآوری کردهایم. این متغیرها عبارتند از: جمعیت، نرخ بیکاری، نرخ بیکاری جوانان، نرخ بیکاری نوجوانان، نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96، تفاضل نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96 نسبت به سال 95، سهم اشتغال در بخش خصوصی، ضریب جینی در مناطق شهری، ضریب جینی در مناطق روستایی، میانگین ضریب جینی در 4 سال اخیر (در مناطق شهری و روستایی)، سرمایه اجتماعی (در سه سطح کلان، میانی و خرد)، تفاضل درآمد سالانه از هزینه سالانه خانوار شهری، تفاضل درآمد سالانه از هزینه سالانه خانوار روستایی، سرمایه اجتماعی (در سه سطح کلان، میانی و خرد)، نگرش مردم در خصوص عملکرد نظام، نرخ مشارکت در انتخابات 96، تفاضل نرخ مشارکت در انتخابات 96 نسبت به انتخابات 92، میزان آرای آقای روحانی در انتخابات 96.
با توجه به نتایج تحلیل کمّی، متغیرهای اصلی مؤثر بر وقوع اعتراضات شناسایی شدهاند. این متغیرها در واقع عوامل مشترک در تمام استانها در وقوع اعتراضات دی 96 بودهاند. اما با توجه به اینکه این اعتراضات در استانهای مختلف، تحت تأثیر علل و زمینههای منطقهای نیز بهوقوع پیوسته است، در ادامه، این دسته از متغیرها نیز برای هر استان مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در پایان برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار نتایج، بهطور میانگین در هر استان با 3 نفر از افراد صاحبنظر بومی (به صفت پژوهشگر، کنشگر مدنی، اهالی دانشگاه، اهالی رسانه و ...) مصاحبه کردهایم. به عبارت دیگر در این مرحله، با نزدیک به 100 نفر از افراد صاحبنظر بومی مصاحبه شده است. ند
یافتههای تحقیق
توصیف اعتراضات دیماه 96
حدود یک پنجم از کل شهرستانهای کشور (87 شهرستان) در اعتراضات دی 96 نا آرام شدهاند. در جدول شماره 1، نتایج به تفکیک هر استان قابل مشاهده است. بهعنوان مثال، از بین 27 شهرستان استان خوزستان، 9 شهرستان در دی 96 نا آرام بودهاند.
نمودار 1: وضعیت شهرستانهای کشور در دیماه 96
با این حال نسبت شهرستانهای معترض در بین شهرستانهای با جمعیت بیش از 200 هزار نفر به 67 درصد میرسد. تنها در 8 درصد از شهرستانهای با جمعیت کمتر از 200 هزار نفر شواهد قابل توجهی از اعتراضات دیده شده است.
نمودار 2: وضعیت شهرستانهای کشور در دیماه 96 (به تفکیک رده جمعیتی)
نمودار 3: وضعیت شهرستانهای کشور در دیماه 96
در 8 درصد از شهرستانهای کشور (37 شهرستان - کمتر از نیمی از شهرستانهای معترض) اعتراضات به خشونت کشیده شده است.
نمودار 4: تعداد شهرستانهای معترض در روزهای مختلف
در روز چهارم اعتراضات یعنی 10 دی، 33 شهرستان نا آرام بودهاند.
در جدول زیر تعداد شهرستانهای معترض در روزهای مختلف به تفکیک استان قابل مشاهده است.
جدول 2: تعداد شهرستانهای معترض در دی 96 در هر استان
اعتراضات دیماه در 7 دیماه در استان خراسان رضوی آغاز شد و در فاصله یک روز در 10 استان دیگر نیز ادامه یافت. تا روز 11 دی (روز پنجم اعتراضها) در تمام استانها این اعتراضها بروز خیابانی پیدا کرد. استان اصفهان شاهد طولانیترین اعتراضات بوده است. بیشتر شعارهای طرح شده در اعتراضات دیماه، شعارهایی سلبی بودهاند. لذا از آن شعارها نمیتوان بهدرستی متوجه مطالبات اصلی معترضان شد. طبق اظهارات افراد مطلع محلی، نارضایتی اصلی معترضان بیشتر در خصوص وضعیت اقتصادی و معیشتیشان بوده است (البته در استانهای مختلف، نارضایتیهای بعضاً متفاوتی نیز وجود داشته است که در ادامه به آنها نیز خواهیم پرداخت). همچنین بر اساس نظرسنجی ایسپا، 27 درصد از مردم اصلیترین نگرانیشان (تکپاسخی) را «بیکاری» اعلام کردهاند (ایسپا، 1396). در نظرسنجی حزب اتحاد نیز 67 درصد از پاسخگویان، بیکاری را یکی از سه مشکل اصلی کشور اعلام کردهاند (حزب اتحاد، 1396).
از فیلمهای موجود از اعتراضات دیماه، 94 شعار مختلف ثبت شده است، که نشان میدهد در این اعتراضات با تمرکز شعار روبرو نبودیم (مثلاً در جنبش سبز در سال 88 تمرکز شعارها روی شعار «رای من کو» بود). این شعارهای متعدد، مضامین مختلفی دارند که در نمودارهای پیش رو، میزان تکرارشوندگیِ شعارهای طرح شده قابل مشاهده است.
نمودار 5: فراوانی شعارها در بین شهرستانهای کل کشور
تنها در 3 درصد از شهرستانهای کشور شعار «رضاشاه روحت شاد» سرداده شده است. این در حالی است که سرنگونی طلبان (مانند سلطنتطلبان) در هنگام رخداد از طریق رسانههای ماهوارهای خود ادعا میکنند که این شعار اصلیترین شعار اعتراضات بوده است. تنها 4 درصد از شعارهای دیماه، شعار «رضاه شاه روحت شاد» بوده و در مجموع تنها در 5 درصد از شهرستانهای کشور شعارهای سلطنتطلبانه سرداده شده است. این یافتهها نشان میدهند که رسانهها عمدتاً بازنمایی نامتوازنی از اعتراضات دیماه داشتهاند.
نمودار 6: فراوانی هر شعار نسبت به کل شعارهای مطرح شده
همچنین در خصوص سر دادن شعار در نفی دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا نیز در رسانهها اغراق صورت گرفته است. بهعنوان مثال سیدجواد میری مینق خیلی قاطع و از روی اطمینان مینویسد: «یکی از شعارهای کلیدی در اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ شعار نفی دو رویکرد کلان در سپهر سیاست نظام یعنی اصلاحطلبی و اصولگرایی بود» (میری مینق، 1397). حال آنکه طبق نمودار شماره 8، این شعار تنها 1 درصد از شعارهای مطرح شده در اعتراضات دی 96 را تشکیل میدهد! البته نظرسنجیهای دیگری نشان میدهد که دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا در برقراری ارتباطی کارآمد و هویتبخش با بخش قابل توجهی از پایگاه رای خود ناموفق بودهاند. بعنوان نمونه طبق نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) تنها 15 درصد از پاسخگویان خود را اصلاحطلب، و 11 درصد نیز خود را اصولگرا میدانند. 52 درصد از پاسخگویان اظهار کردهاند که به هیچکدام از دو جریان مذکور گرایش ندارند (ایسپا، 1396). همچنین طبق نظرسنجی حزب اتحاد، 45 درصد از مردم ایران به هیچیک از جریانهای سیاسی گرایش ندارند؛ که این نسبت در طبقه فرودست به 53 درصد میرسد (حزب اتحاد، 1396). با این حال، محتوای شعارها نشان میدهد که نارضایتیهای سیاسی معترضان، نه الزاماً بهمعنای نفی دو جریان سیاسی اصلاحطلب و محافظهکار، بلکه حاکی از ناکارآمدی سازوکارهای موجود در زمین رسمی سیاست برای پیگیری مطالبات بخشِ بیصدا و بینمایندهی جامعه است.
نمودار 7: فراوانی انواع شعارها در بین شهرستانهای کل کشور
نمودار 8: فراوانی هر نوع شعار نسبت به کل شعارهای مطرح شده
مقایسه نتایج فوق با نتایج نظرسنجی اخیر حزب اتحاد میتواند به درک کیفیتر این دادههای کمّی کمک کند. طبق نظرسنجی حزب اتحاد، آیتالله خامنهای و آقای خاتمی با فاصله قابل توجهی نسبت به دیگران، در بین شخصیتهای سیاسی زنده ایرانیِ مورد قبول مردم (سوال باز و سهپاسخی) بهترتیب در رتبههای اول و دوم قرار دارند (حزب اتحاد، 1396). از طرفی پرفراوانیترین شعار اعتراضات دی 96 بر علیه رهبری بوده است. با توجه به این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که بهطورکلی از نظر مردم، آیتالله خامنهای تأثیرگذارترین شخصیت در زمین سیاست ایران است. احتمالاً این نگرش مردم باعث میشود که ایشان در عین حال که مورد قبولترین شخصیت سیاسی زنده ایرانی در بین مردم است، به هنگام اعتراضات سیاسی و اقتصادی نیز در نظر مردم بیش از دیگران مسئول شرایط موجود تلقی شود. در حالی که معترضان دی 96، در اعتراض به بیکاری و اختلاس و فساد اقتصادی و گرانی و ... به خیابانها آمده بودند، اما فقط 5 درصد شعارها بر علیه آقای روحانی و دولت و یا سایر شخصیتها بودهاند. بهنظر میرسد مردم تصور میکنند که دولت از قدرت زیادی در اقتصاد کشور برخوردار نیست، و از این رو حدود یک چهارم شعارهایشان بر علیه رهبری و 10 درصد شعارهایشان نیز بر علیه حکومت – و نه دولت - بوده است.
جدول 3: مضمون کلی شعارها در استانهای مختلف
شدت اعتراضات در استانهای مختلف
شاخص «شدت اعتراضات» در استانهای مختلف، با توجه به چهار متغیر مدت اعتراضات، وسعت اعتراضات، میزان خشونتآمیز بودن اعتراضات و میزان تند بودن محتوای شعارها محاسبه شده است. این شاخص برای هر شهرستان بین 0 تا 1 است؛ بدین معنا که اگر در یک شهرستان، از اولین روز اعتراضات (7 دی) تا آخرین روز (19 دی) تمام روزها معترضان در خیابانها حاضر شده باشند و تندترین شعارها را داده باشند و اقدام به خشونت کرده باشند، شاخص شدت اعتراضات برای این شهرستان برابر 1 است و چنانچه در شهرستانی هیچ شواهد معتبری از اعتراضات در این روزها دیده نشده باشد، این شاخص برای آن شهرستان برابر صفر خواهد بود.
همانطور که مشاهده میشود در دیماه 96، استان اصفهان در مقایسه با سایر استانها شاهد شدیدترین و وسیعترین میزان اعتراضات بوده است.
نمودار 9: شدت اعتراضات در هر استان
تبیین اعتراضات
حال با توجه به حدسهایی که در خصوص عوامل مؤثر بر بروز اعتراضات میزنیم، معناداریِ همبستگی بین متغیر «شدت اعتراضات» (متغیر وابسته) را با سایر متغیرهای احتمالاً مؤثر بر بروز اعتراضات را بررسی میکنیم. متغیرهای مستقل مورد بررسی (در سطح استان) عبارتند از: جمعیت، نرخ بیکاری، نرخ بیکاری جوانان، نرخ بیکاری نوجوانان، نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96، تفاضل نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96 نسبت به سال 95، سهم اشتغال در بخش خصوصی، ضریب جینی در مناطق شهری، ضریب جینی در مناطق روستایی، میانگین ضریب جینی در 4 سال اخیر (در مناطق شهری و روستایی)، سرمایه اجتماعی (در سه سطح کلان، میانی و خرد)، تفاضل درآمد سالانه از هزینه سالانه خانوار شهری، تفاضل درآمد سالانه از هزینه سالانه خانوار روستایی (مرکز آمار ایران، 1397)، سرمایه اجتماعی (در سه سطح کلان، میانی و خرد)، نگرش مردم در خصوص عملکرد نظام (غفاری و همکاران، 1394)، نرخ مشارکت در انتخابات 96، تفاضل نرخ مشارکت در انتخابات 96 نسبت به انتخابات 92، میزان آرای آقای روحانی در انتخابات 96. برای انجام این بررسی، تمام متغیرها را با روش گام به گام[1] وارد معادله همبستگی (رگرسیونی) میکنیم.
اهمیت روش رگرسیون در این است که وقتی میخواهیم روابط بین چند متغیر مستقل را با متغیر وابسته بررسی کنیم، با این روش آماری، میتوان متغیرهایی که همبستگیهای کاذب و یا همبستگیهای ضعیفی با متغیر وابسته دارند را شناسایی و از معادله رگرسیونی حذف کرد. همانطور که مشاهده میشود از بین تمام متغیرهای مذکور، تنها دو متغیر نرخ مشارکت در انتخابات 96 و تفاضل (افزایش) نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96 نسبت به سال 95 در معادله رگرسیونی باقی میمانند.
الف. متغیر وابسته: مجموع شدت اعتراضات در استان
با توجه به نتایج فوق میتوان نتیجه گرفت که:
1. در استانهایی که نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96 نسبت به سال قبل افزایش بیشتری داشته است (یا به عبارتی تعداد متقاضیان کار افزایش بیشتری داشتهاند)، اعتراضات با شدت بیشتری رخ داده است.
2. در استانهایی که نرخ مشارکت پایینتری در انتخابات 96 داشتهاند شدت اعتراضات بیشتر بوده است.
البته ضریب تعیین این معادله رگرسیونی 36 درصد است و در واقع میتوان ادعا کرد که در شرایط مشابه، با در اختیار داشتن تغییرات دو متغیر (نرخ مشارکت در انتخابات 96 و تفاضل (افزایش) نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96 نسبت به سال 95) میتوان 36 درصد از تغییرات اعتراضات دیماه 96 را پیشبینی کرد. قطعاً متغیرهای دیگری نیز در این زمینه تأثیرگذار بودهاند. اما میتوان ادعا کرد که لااقل در بین متغیرهای مورد بررسی، دو متغیر مذکور بیشترین همبستگی را با شدت اعتراضات دیماه 96 داشتهاند.
شدت اعتراضات در شهرستانهای مختلف
تا به اینجا رابطه بین شدت اعتراضات را با متغیرهای مختلف در سطح استان بررسی کردیم. اما لازم است که در سطح شهرستان نیز رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته مورد تحلیل قرار گیرد. چرا که ممکن است بعضی از متغیرها در سطح استان واریانس بالایی داشته باشند و علیرغم آنکه در بخش قبلی همبستگی معناداری با متغیر وابسته تحقیق نداشتهاند، وقتی نتایج را در سطح شهرستان بررسی کنیم، متوجه وجود همبستگی معناداری در بین متغیرها شویم. البته یکی از محدودیتهای این پژوهش این است که دادههای مربوط به تمام متغیرهای مورد بررسی در سطح استان، در سطح شهرستان در دسترس نیستند. با این حال میتوان با تحلیل دادههای در دسترس، به سرنخهایی در خصوص علل بروز اعتراضات رسید. با قرار دادن متغیرهای جمعیت شهرستان، نرخ مشارکت در انتخابات 96، تفاضل نرخ مشارکت در انتخابات 96 نسبت به 92، میزان رأی آقای روحانی در سال 96، تفاضل میزان رأی آقای روحانی در سال 96 نسبت به 92 در معادله رگرسیون مشاهده میشود که سه متغیر جمعیت، نرخ مشارکت در انتخابات 96 و تفاضل رأی آقای روحانی در سال 96 نسبت به سال 92 در معادله رگرسیونی باقی میمانند و سایر متغیرها از معادله رگرسیونی حذف میشوند. در واقع متغیر نرخ مشارکت در انتخابات 96 باز هم مشابه نتایج استانی در معادله رگرسیونی باقی میماند. لازم به توضیح است که متغیر افزایش نرخ مشارکت اقتصادی به تفکیک شهرستان در دسترس نیست و به احتمال زیاد اگر به این داده دسترسی داشتیم، در تحلیل نتایج به تفکیک شهرستان نیز این متغیر در معادله رگرسیونی باقی میماند.
با توجه به نتایج فوق میتوان نتیجه گرفت که:
1. در شهرستانهایی که نرخ مشارکت پایینتری در انتخابات 96 داشتهاند شدت اعتراضات بیشتر بوده است.
نمودار 13: میانگین غیروزنی نرخ مشارکت در انتخابات سال 96 در استانهای مختلف به تفکیک شهرستانهای آرام و نا آرام
همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود، در تمام استانها به جز استانهای کرمان و کهگیلویه و بویراحمد، میانگین نرخ مشارکت در انتخابات سال 1396 در شهرستانهای معترض کمتر از میانگین این شاخص در سایر شهرستانهای آن استان بوده است.
2. در شهرستانهایی که جمعیت بیشتری داشتهاند شدت اعتراضات بیشتر بوده است.
3. در شهرستانهایی که رأی آقای روحانی در انتخابات 96 افزایش بیشتری داشته است، شدت اعتراضات بیشتر بوده است.
در نمودار زیر نیز این تفاوت بهوضوح قابل مشاهده است.
نمودار 16: میانگین غیروزنی رأی آقای روحانی در سالهای 92 و 96
بهطور خلاصه میتوان گفت که اعتراضات دیماه 1396: (1) در شهرهای بزرگتر و (2) توسط افرادی که بهتازگی به جمعیت فعال اقتصادی کشور اضافه شده و جویای کار هستند و نیز (3) افرادی که از شرکت در انتخابات ناامید هستند و یا - اتفاقاً برخلاف باور رایج - (4) توسط افرادی که در سال 96 به دولت روحانی بیشتر از سال 92 رأی دادهاند رخ داده است. این نتایج نشان میدهد که معترضان دیماه، در انتخابات 96، روحانی را نماد تغییر و احتمالاً رئیسی را نماد وضع موجود میدانستهاند و نه بالعکس. بهعنوان مثال رأی آقای روحانی در انتخابات 92 در شاهین شهر (که یکی از نا آرامترین شهرها در دی 96 بود) 53 درصد بوده است؛ اما در سال 96 به 68 درصد افزایش پیدا کرده است. و یا در شهرستان کرمانشاه که بهلحاظ نرخ بیکاری یکی از بحرانیترین نقاط کشور است، رأی روحانی از سال 92 تا 96، از 58 درصد به 66 درصد افزایش پیدا کرده است.
تا اینجا چهار متغیرِ همبسته با شدت اعتراضات را شناسایی کردیم: 1. جمعیت، 2. تغییر نرخ مشارکت اقتصادی در سال 96 نسبت به 95، 3. نرخ مشارکت در انتخابات 96، 4. تغییر رأی روحانی در سال 96 نسبت به سال 92. بهطوری که:
شدت اعتراضات بالا → جمعیت بالا + افزایش نرخ مشارکت اقتصادی + مشارکت پایین در انتخابات 96 + افزایش رأی روحانی در 96 نسبت به 92
برای روشنتر شدن اهمیت متغیر تعداد متقاضیان کار، شاخصهای اشتغال را مرور میکنیم. نتایج نشان میدهد که طی سالهای اخیر، نرخ بیکاری بهواسطه افزایش نرخ مشارکت اقتصادی بالا رفته است. طبق گزارش بررسی شاخصهای عمده بازار کار در سالهای 1384 تا 1395، در حالی که طی سالها 90 تا 93، نرخ مشارکت اقتصادی تقریباً 37 درصد بوده است، از سال 93 تا 95 این شاخص افزایش قابل توجهی پیدا میکند و تا 39.4 درصد (یعنی بیشترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی طی 10 سال گذشته) میرسد (مرکز آمار ایران، 1397). این روند در سال 96 نیز ادامه پیدا میکند و طبق نتایج آمارگیری نیروی کار در پاییز 96 نرخ مشارکت اقتصادی به 40.1 درصد افزایش پیدا میکند (همان منبع، 1397). به بیان دیگر، این وضعیت صرفاً ناشی از ناتوانی دولت در ایجاد شغل نبوده است و بیشتر بهدلیل افزایش شدید تعداد نیروی کار متقاضی شغل (که خود دلایل جمعیتشناختی و جامعهشناختی دارد) رخ داده است.
تبیین منطقهای
اما شواهد نشان میدهد که صرفاً نمیتوان به این چهار متغیر اکتفا کرد. از این رو سعی میکنیم تا سایر متغیرهای مؤثر بر تشدید اعتراضات در استانهای مختلف را نیز شناسایی کنیم. بدین منظور ضمن مرور شاخصهای مختلف هر استان، با افراد مطلع محلی که مشاهدات میدانیای از اعتراضات نیز داشتهاند مصاحبه کردیم. در ادامه، یافتههای مربوط به استانهای مختلف را مرور میکنیم. در این بخش بیشتر بر عوامل منطقهای تمرکز کردهایم و صرفاً یافتههای مربوط به استانهایی را مرور میکنیم که بهنظر میرسد شدت اعتراضاتشان تحت تأثیر عوامل دیگری بودهاندند.
اصفهان
بخش عمده اعتراضات در این استان بهدلیل کمبود آب است. اما علاوه بر مشکل آب، عوامل دیگری نیز در تشدید اعتراضات در استان اصفهان تأثیرگذار بودهاند. در سال 95 میانگین درآمد سالانه یک خانوار شهری اصفهانی 26,404,200 تومان بوده است. این در حالی است که یک خانوار شهری اصفهانی در این سال بهطور میانگین 27,654,500 تومان هزینه متحمل میشود (مرکز آمار ایران، 1397). در واقع میانگین درآمدهای یک خانوار شهری اصفهانی کمتر از میانگین هزینههایش است و از این جهت، استان اصفهان بدترین وضعیت را در مقایسه با سایر استانها دارد.
نمودار 17: میانگین هزینه و درآمد خانوار شهری در استانهای مختلف (برحسب میلیون تومان)
همچنین استان اصفهان کمترین میزان سرمایه اجتماعی در سطح کلان را دارد و رتبه این استان از نظر سرمایه اجتماعی در سطوح میانی و خرد در بین استانهای کشور بهترتیب 27 و 25 است (غفاری و همکاران، 1394).
خوزستان
شاخصهای اقتصادی و رفتار انتخاباتی مردم خوزستان در مقایسه با سایر استانها تقریباً در وضعیت بینابین قرار دارد. اما از نظر صاحبنظران محلی، کشمکش بر سر دسترسی به آب و نیز مشکل ریزگردها بیش از هر عامل دیگری در تشدید اعتراضات مردم این استان تأثیرگذار بوده است.
همدان
همانطور که در نمودار 17 مشاهده میشود، استان همدان در کنار استان اصفهان، دو استانی هستند که خانوارهای شهریشان میانگین درآمد کمتر از میانگین هزینه دارند. همچنین این استان در سال 96 بیشترین میزان افزایش نرخ مشارکت اقتصادی را داشته است (مرکز آمار ایران، 1397). در حالی که مردم استان همدان در سال 92، 51 درصد به آقای روحانی رأی دادند، میزان آرای آقای روحانی در این استان در سال 96 به 44 درصد کاهش یافته است. لذا میتوان گفت که مخاطب بخش زیادی از اعتراضات در این استان، دولت بوده است.
خراسان رضوی
در سال 95 میانگین درآمد سالانه یک خانوار روستایی اهل خراسان رضوی 13,230,800 تومان بوده است. این در حالی است که یک خانوار روستایی اهل این استان در این سال بهطور میانگین 15,582,000 تومان هزینه متحمل میشود (مرکز آمار ایران، 1397). در واقع میانگین درآمدهای یک خانوار روستایی اهل استان خراسان رضوی کمتر از میانگین هزینههایش است و از این جهت، استان خراسان رضوی بدترین وضعیت را در مقایسه با سایر استانها دارد. از این رو بیجهت نیست که شهرستانهای کوچک و غالباً روستایینشین در استان خراسان رضوی از جمله فریمان، سرخس، بردسکن، زاوه، رشتخوار، جوین، خلیل آباد و جغتای در سال 96 در مقایسه با سال 92 بهترتیب 15، 17، 20، 35، 33، 15، 15 و 14 درصد کمتر به آقای روحانی رأی دادهاند.
از طرفی این استان از نظر سرمایه اجتماعی در سطح کلان، قبل از استانهای اصفهان و تهران در رتبه 29 استانهای کشور قرار دارد. مردم این استان کمترین میزان اعتماد را به صدا و سیما دارند. مردم استان خراسان رضوی بعد از مردم استان اصفهان، کمترین رضایت را از میزان موفقیت نظام در حل مشکل فقر دارند (غفاری و همکاران، 1394).
البرز
استان البرز کمترین میزان سرمایه اجتماعی در سطح خرد را دارد. همچنین مردم این استان کمترین میزان اعتماد را به پایگاههای بسیج دارند (غفاری و همکاران، 1394).
تهران
استان تهران از نظر سرمایه اجتماعی در سطح کلان، قبل از استان اصفهان در رتبه 30 استانهای کشور قرار دارد. همچنین این استان از جهت اعتماد به پایگاههای بسیج، قبل از استان البرز در رتبه 30 قرار دارد (غفاری و همکاران، 1394).
کرمانشاه
استان کرمانشاه طی دو سال اخیر بیشترین نرخ بیکاری را در بین استانهای کشور داشته است. همچنین نرخ مشارکت اقتصادی در این استان از 37.3 درصد در پاییز 95 به 40.6 درصد در پاییز 96 افزایش یافته است و این استان از جهت افزایش نرخ مشارکت اقتصادی (یا بهعبارت دیگر افزایش تعداد متقاضیان کار)، بعد از استان همدان در رتبه دوم قرار دارد. از طرفی این استان بهلحاظ تفاضل درآمد از هزینه خانوار شهری در رتبه 29 استانهای کشور قرار دارد (مرکز آمار ایران، 1397). با این حال مردم استان کرمانشاه در سال 96 به میزان 66 درصد به آقای روحانی رأی دادهاند (6 درصد افزایش رأی نسبت به سال 92). در نتیجه مردم این استان، دولت روحانی را نه بهعنوان مخاطب اصلی اعتراضاتشان، بلکه اتفاقاً گزینهای برای بهبود وضعیت میدانند.
زنجان
در حالی که مردم استان زنجان در سال 92، 50 درصد به آقای روحانی رأی دادند، میزان آرای آقای روحانی در این استان در سال 96 به 45 درصد کاهش یافته است. در نتیجه میتوان گفت که نارضایتی از عملکرد دولت، عامل مهمی در بروز اعتراضات در این استان بوده است.
قزوین
مردم قزوین یکی از محرومترین استانها از جهت سرمایه اجتماعی (در سه سطح خرد، میانی و کلان) هستند. همچنین میزان اعتماد مردم استان قزوین به پایگاههای بسیج، صدا و سیما، هیأت دولت و روحانیون، بهترتیب 27، 27، 25 و 27 است. معنای خشونت شدیدی که در اعتراضات این استان رخ داد، از این منظر قابل درک است.
مازندران
استان مازندران بهلحاظ تفاضل درآمد از هزینه خانوار روستایی در رتبه اول (بهترین وضعیت) و بهلحاظ تفاضل درآمد از هزینه خانوار شهری در رتبه دوم استانهای کشور قرار دارد (مرکز آمار ایران، 1397). احتمالاً این عامل در پایین بودن نسبی شدت اعتراضات در این استان مؤثر بوده است.
هرمزگان
استان هرمزگان کمترین نرخ بیکاری را در بین استانهای کشور دارد (مرکز آمار ایران، 1397). همچنین مردم این استان بعد از مردم استان اردبیل، بیشترین میزان اعتماد را به صدا و سیما، و نیز بعد از مردم استان خراسان شمالی بیشترین میزان اعتماد را به روحانیون دارند (غفاری و همکاران، 1394).
مرکزی
مردم استان مرکزی بیاعتمادترین مردم به هیأت دولت هستند (غفاری و همکاران، 1394). با این حال احتمالاً نرخ بیکاری پایین (8.5 درصد) عامل مؤثری بر پایین بودن شدت اعتراضات در این استان بوده است.
کردستان
مردم استان کردستان بعد از استان مرکزی، بیاعتمادترین مردم به هیأت دولت هستند (غفاری و همکاران، 1394). اما احتمالاً بهبود چشمگیر نرخ بیکاری (از 16 درصد در پاییز 95 تا 12.1 درصد در پاییز 96) باعث شده است شدت اعتراضات در این استان نسبتاً پایین باشد.
خراسان شمالی
استان خراسان شمالی دارای یکی از کمترین نرخهای بیکاری در کشور است. با این حال این استان بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی را دارد و طی سال 95 تا 96، نرخ مشارکت اقتصادی این استان از 43.4 درصد به 46.4 درصد افزایش پیدا کرده است (مرکز آمار ایران، 1397). احتمالاً این افزایش چشمگیر تعداد متقاضیان کار، باعث شده است که در این استان اعتراضاتی بهطور مشخص در اعتراض به بیکاری رخ دهد.
یزد
استان یزد بیشترین تفاضل درآمد از هزینه خانوار شهری را در بین استانهای کشور دارد (مرکز آمار ایران، 1397). بیجهت نیست که این استان یکی از آرامترین استانها در دیماه 96 بوده است.
جامعه به کجا میرود؟
تا بدین جا ضمن توصیف اعتراضات دیماه (بهلحاظ شعارها، مطالبات، گستردگی جغرافیایی و شدت اعتراضات)، تبیین عوامل کلان و منطقهای مؤثر بر بروز اعتراضات را مرور کردیم. حال این سوال مطرح میشود که: آیا اعتراضات دیماه، نشاندهنده شرایط پیشاانقلابی در جامعه است یا نه؟ فیلمهای اعتراضات نشان میدهد که در بسیاری از شهرها، مردم در ابتدای اعتراضات تلاش کردهاند که بهصورت مسالمتآمیز اعتراضاتشان را بیان کنند و شعار «نیروی انتظامی حمایت حمایت» سر دادهاند. تنها در مواردی معدود و استثنایی، شروع خشونت از جانب معترضان بوده است.
در همان روزها 31 درصد مردم اظهار کرده بودند که اگر تجمعات بهصورت مسالمتآمیز و قانونی برگزار شود در آن تجمعات اعتراضی شرکت خواهند کرد. 8 درصد هم گفتهاند که با همین شرایط فعلی در اعتراضات شرکت میکنند (ایسپا، 1396). در نتیجه اعتراضات دیماه صرفاً اعتراض یک اقلیت 8 درصدی از جمعیت کشور نبوده و لااقل حدود 40 درصد از مردم ایران (51 درصد از افراد ناراضی از شرایط کشور) با این اعتراضات سمپاتی و نوعی همراهی دارند. از طرفی طبق نظرسنجی ایسپا، تنها 31 درصد از مردم طرفدار تغییرات یکباره بوده و 60 درصد از مردم از اقدامات اصلاحی طرفداری میکنند. حدود 8 درصد نیز طرفدار حفظ وضع موجود هستند (ایسپا، 1396). همچنین طبق نظرسنجی حزب اتحاد، 66 درصد از مردم اصلاحات تدریجی را ترجیح میدهند و 34 درصد از مردم طرفدار تغییرات سریع و یکباره هستند (حزب اتحاد، 1396). از این رو جامعه لزوماً به طرف انقلاب نمیرود (ضمناً عوامل دیگری مثل فقدان ایدیولوژی انقلابی نیز این برآورد را تایید میکند).
جمعبندی
1- با توجه به نتایج این بررسی، اعتراضات دیماه 1396: (1) در شهرهای بزرگتر و (2) توسط افرادی که بهتازگی به جمعیت فعال اقتصادی کشور اضافه شده و جویای کار هستند و نیز (3) افرادی که از شرکت در انتخابات ناامید هستند و یا - اتفاقاً برخلاف باور رایج - (4) توسط افرادی که در سال 96 به دولت روحانی بیشتر از سال 92 رأی دادهاند رخ داده است. همچنین عوامل منطقهای از جمله ریزگردها، تضاد بر سر دسترسی به منابع طبیعی، نگرشهای سیاسی مردم و ... نیز در بالا یا پایین بودن شدت اعتراضات در استانهای مختلف تأثیرگذار بودهنداند. اما از طرفی این نتایج نشان میدهد که علاوه بر ناراضیان آشکار در شهرهای پرجمعیتتر که در دیماه 96 به خیابانها آمدند، نباید از ناراضیان پنهان در شهرهای کمجمعیتتر نیز غافل شد که طی سالهای اخیر از رأی دادن به دولت روحانی بهطور نسبی ناامید شدهاند. بهعنوان مثال رأی آقای روحانی در انتخابات 92 در شهرستان رشتخوار 54 درصد بوده است؛ اما در سال 96 به 21 درصد کاهش پیدا کرده است. و یا در شهرستان راور رأی روحانی از سال 92 تا 96، از 55 درصد به 36 درصد کاهش یافته است.
2- توجه به بخش پنهان نارضایتیها در جامعه ایران مهم است. شواهد نشان داد که ناراضیان قومیتی در اعتراضات دیماه مشارکت چندانی نداشتهاند. استانهای کردستان، آذربایجان شرقی و سیستان و بلوچستان جزء استانهای نسبتاً آرام بودهاند و در بین شعارها نیز مطالبات قومیتی دیده نمیشود. لذا پتانسیل اعتراضیای که باید به آن توجه شود این است که اگر دو بخش ناراضی فوق (معترضان معیشتی در شهرهای کوچکتر + معترضان قومیتی)، به معترضان دیماه بپیوندند، شدت اعتراضات به مراتب بیشتر خواهد شد. در نتیجه مسئولیت دولت، حاکمیت، جریانهای سیاسی و کنشگران مدنی برای ارائه راه حلهای کمهزینه و دموکراتیک بسیار سنگین است.
3- نارضایتیهای سیاسی معترضان، نه الزاماً بهمعنای نفی دو جریان سیاسی اصلاحطلب و محافظهکار، بلکه حاکی از عدم دربرگیرندگی و ناکارآمدی سازوکارهای موجود در زمین رسمی سیاست برای پیگیری مطالبات بخشِ بیصدا و بینمایندهی جامعه است. وقتی گزینههای پیش روی مردم در هر انتخابات، محدود به گزینههای عبور کرده از فیلترهای سختگیرانه و مبهم شورای نگهبان باشند و نیز وقتی نسبت به تشکیل اتحادیههای کارگریِ واقعی نگاه امنیتی وجود داشته باشد، یا دگراندیشان امکان حضور سامان یافته نداشته باشند و در نتیجه احزاب از ابزارهای سیاسی لازم برای برقراری پیوندی ارگانیک و کارآمد با بخش فرودست جامعه محروم باشند، مردم احساس میکنند که ابزارهای قانونی برای پیگیری مطالباتشان وجود ندارد. در واقع نارساییهای موجود در زمین رسمی سیاست، آنها را به حضور در خیابان مجبور میکند. از این رو میتوان اعتراضات دی 96 را «اعتراض ناامیدانِ بیصدا» نامید. معترضان در حالی برچسب «برانداز» میخورند که چند ماه قبل از دی 96، اتفاقاً بیش از بخش آرام جامعه، به «امید» بهبود وضعیت کشور به اصلاحطلبترین گزینه موجود در انتخابات - آقای روحانی - رأی دادهاند. اما بعد از گذشت چند ماه از انتخابات 96 و با تداوم مانع تراشی از سوی مخالفان روحانی در دولت موازی، این جمعیت همراه با بخش ناامیدترِ جامعه (کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند) به خیابانها آمدهناند و به شنیده نشدن صدایشان اعتراض میکنند.
4- در حین و بعد از اعتراضات دی ماه 96، رسانههای داخلی و خارجی – هر کدام به دلایلی متفاوت و البته قابل حدس –وجهِ مسالمتآمیز اعتراضات را پوشش ندادهاند. اما - با صرفنظر از چند مورد استثنایی - شواهد موجود حاکی از رویکرد مسالمتآمیز معترضان است. در نتیجه، این اعتراضات را لااقل در شرایط فعلی نمیتوان الزاماً نشانههایی از شرایط پیشا انقلاب تلقی کرد. مگر آنکه مواجههی حاکمیت و دولت با آن بهگونهای باشد که شرایط کشور به سمت و سوی وضعیت انقلابی سوق داده شود. اعتراضات دی 96 را میتوان - اگر نیروهای اصلی در زمین دموکراسی به قواعد بازی پایبند باشند - بخشی از مقتضیات وضعیت دموکراتیک در نظر گرفت. نداند
ند اند
منابع
ایسپا (1396)، گزارش نظرسنجی بررسی دیدگاه مردم ایران در خصوص تجمعات دیماه 1396، تهران: مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا).
حزب اتحاد (1396)، نظرسنجی حزب اتحاد ملت پیرامون نگرشهای سیاسی مردم ایران. تهران: سایت امتداد.
غفاری، غلامرضا و همکاران (1394)، سنجش سرمایه اجتماعی کشور، تهران: دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز ملی رصد اجتماعی وزارت کشور.
مرکز آمار ایران (1397)، بازیابی از سایت مرکز آمار ایران: https://www.amar.org.ir/
میری مینق، سیدجواد (1397)، بازیابی از کانال تلگرامی سیدجواد میری مینق: https://t.me/seyedjavadmiri