بسته مقالات
فردای بهتر(سید مصطفی تاجزاده)✅ کسانی که می گویند از رای خود پشیمانند، مفهوم سیاست را نمی دانند
عباس عبدی
عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با انتقاد از کسانی که از رای خود به روحانی ابراز پشیمانی کردهاند نوشت:
🔺دولت در روزهای گذشته از حیث برخی عملکردها یا سیاستهای اقتصادی مورد انتقاد جدی حتی طرفدارانش قرار داشت. بطوری که میتوان گفت نوعی نهضت سیاسی شکل گرفت که میتوان آن را در ذیل عنوان «من پشیمان میشوم، پس هستم!» صورتبندی کرد.
🔺برخي حتي پا را فراتر گذاشتند و مدعي شدند كه فريب خوردهاند. و اينها همه نشانهاي از نارساييهاي سياست نزد كنشگران جامعه ما است.
🔺كساني كه ميگويند پشيمان شدهاند، بيش از آنكه بدذاتي يا ناتواني رايگيرنده را اثبات كنند، كماطلاعي و درك نادرست خود از سياست را اثبات و اعلام كردهاند.
✅ @Sahamnewsorg
*********************
❇️پشیمان نیستیم، رأی داده ایم که نقد کنیم
🔹#سید_محمد_طباطبايي کارشناس رسانه و فعال حوزه فرهنگ:
🔹1. اگر سیاه و سفید نگاه نکنیم نه از رأی دادن به حسن روحانی پشیمان می شویم نه از همه چیز راضی خواهیم بود. نقد می کنیم، اعتراض می کنیم، حتی فریاد می کشیم چون رأی داده ایم و حالا می توانیم مدعی و درخواست کننده باشیم اما پشیمان نیستیم. در عین حال یادمان باشد ما بین چه تفکر و کاندیداهایی انتخاب کردیم.
🔹2. قرار نبوده با رأی به آقای روحانی همه مشکلات حل شود که حالا حل نشدنشان بشود چماق بر سر دولت. قرار نبوده تمام گرفت و گیرهای فرهنگی رفع شود که حالا نشدنش بشود گره کور در کار دولت. یادمان نرود ما در کشوری زندگی می کنیم با یک نظام ایدئولوژیک که قواعد و شرایط خاص خود را دارد.
🔹3. شرایط اقتصادی خوب نیست و این خوب نبودنش کتمان شدنی هم نیست اما اگر به روحانی رأی نمی دادیم بسیار بدتر می شد چرا که سیاست های اقتصادی غلطی که طی هشت سال ما را به اینجا رسانده دوباره برمی گشت، همان سیاست هایی که قیمت مسکن را طی دو ماه 5 برابر کرد یا عرض مدت کوتاهی قیمت ارز را سه برابر کرد و ارزش پول مان را یک سوم. برای قضاوت درباره حرف هایم عجله نکنید، بند بعد را هم بخوانید.
🔹4. من هم همراه شما هستم؛ دلیلی ندارد رقم عوارض خروج از کشور به یکباره سه برابر شود حتی برای آن ها که پول دارند و می خواهند بروند تفریح. دلیلی ندارد قیمت ارز که در طول چهارسال دولت اول روحانی از ثبات نسبی برخوردار بوده حالا طی مدت کوتاهی 500 تومان افزایش پیدا کند اما این ها دلایل محکمی برای پشیمانی از رأی دادن نیست.
🔹5. گفته می شود "ای وای من، می خواهند بنزین را گران کنند"، یادمان نرود بنزین ظرف چند سال از 100 تومان شد 1000 تومان و بعد ثابت ماند، از طرفی حامل های انرژی در بسیاری از کشورها گران است اما چیزهای دیگرشان درست و منطقی است. به جای ایراد گرفتن به احتمال افزایش قیمت بنزین، کیفیت پایین و قیمت بالای خودرو در کشور را نقد کنیم و حتی فریاد بزنیم.
🔹6. در حوزه ی فرهنگ مشکلاتی هست، همه هم می دانیم از کجاست و چراست. همه را گردن دولت نیندازیم، زمانی که رأی دادیم اختیارات واقعی دولت و اختیارات فراقانونی بعضی دیگر را می دانستیم. دولت در تلاش است که حوزه ی فرهنگ را ارتقا دهد، هنرمندان و فرهیختگان را بر صدر نشاند و از حقوقشان صیانت کند. این را شهادت می دهم.
🔹7. نقد کنیم، اعتراض کنیم، اما حواسمان باشد آب به آسیاب حاسدان و آن ها که منتظر این روز بودند نریزیم. آن ها هم بدانند ما به دولتی که رأی داده ایم اعتراض می کنیم چون دولت و کشور را حق و سهم مردم می دانيم اما خوشحال نباشند چرا که این نقدها و اعتراض ها قاعده دموکراسی است.
#من_به_رای_خود_افتخارمیکنم
#کانال_حامیان_مردمی_دولت_حمد
🆔 @tadbir96dolat
******************************
✅ما اصلا رییسجمهوری انتخاب کردهایم که بتوانیم نقدش کنیم
✍🏼سید عبدالجواد موسوی
ما اصلا رییسجمهوری انتخاب کردهایم که بتوانیم نقدش کنیم نه آن که صبح تا شب قربانصدقهاش برویم و مخالفت با او را مخالفت با خدا فرض کنیم و منتقدان او را جاسوس و معاند و منافق لقب دهیم.»
به گزارش ایسنا، سیدعبدالجواد موسوی در روزنامه اعتماد نوشت: «این روزها عروسی دشمنان آقای روحانی است. بیش از چهار سال است که به امید چنین روزی نشستهاند. به امید این که چهار نفر از آنهایی که به روحانی رای داده بودند دهان به انتقاد باز کنند تا آنها هلهله سر دهند و فریاد برآورند که: دیدید حق با ما بود! دیدید گفتیم پشیمان میشوید از رای دادن به حسن روحانی!
احتمالا خودشان هم خوب میدانند این دیدید گفتنها با دیدید گفتنهای آنهایی که هم از ابتدا میدانستند معجزه هزاره سوم چه بر سر این سرزمین آورد تومنی صنار تفاوت دارد اما برای آنها که صرفا حکم به ظاهر میکنند و تفاوتی بین آن دیدید و این دیدید را نمیبینند، عرض میکنم: همه آنهایی که به آقای روحانی رای دادند ایشان را نظر کرده آسمانیان نمیدانستند. هیچ کس هم در ستاد تبلیغاتی ایشان مدعی نشد چون فلان آدم متقی خواب دیده که باید به ایشان رای بدهیم ما هم به ایشان رای میدهیم.
غالب آنهایی که به ایشان رای دادند یقین داشتند به آدمی رای میدهند از جنس خودشان. آدمی که نه فرشته است و نه شیطان. آدمی که چون فکر میکند پس خبط و خطا هم از او سر خواهد زد و درست به همین دلیل که آدمیزاد است قابل نقد هم هست و بیش از آن، قابل تذکر و گاه عتاب و خطاب.
ما اصلا رییسجمهوری انتخاب کردهایم که بتوانیم نقدش کنیم نه آن که صبح تا شب قربانصدقهاش برویم و مخالفت با او را مخالفت با خدا فرض کنیم و منتقدان او را جاسوس و معاند و منافق لقب دهیم. پس لطف فرموده به جای ذوقمرگ شدن، به فکر فردای خودتان باشید و این را از یاد نبرید که ناامید شدن از معتدلان و اصلاحطلبان لزوما به استقبال از شما منجر نخواهد شد. فتامل جدا!»
*********************
#مظلوميت_حسن_روحاني_ازادي_بيان_را_ياد_ما_داد
از راي خود پشيمان نيستم
چون ديدم كساني كه مخالفان روحاني هستند موافقان حصر هستن
ديدم كساني مخالف روحاني هستن كه دنبال شعار جنگ جنگ تا پيروزي هستند
از راي خود پشيمان نيستم چون ديدم كه اگر كوچكترين انتقادي به مخالفان روحاني كنم سر از اوين در مي اورم
از راي خود پشيمان نيستم چون جز نسلي بودم كه ديدم زن را كنار شوهرش سوار ون پليس ميكردند و روحاني جلويشان ايستاد
از راي خود پشيمان نيستم چون ديدم دلار را يك شبه به ٣٠٠٠ تومان نرساند از راي خود پشيمان نيستم چون ديدم سود بانكي جمهوري اسلامي كه از نزول بالاتر بود را كاهش داد
از راي خود پشيمان نيستم چون به جرم اصلاح طلب بودنم دولتم مرا منافق و ضد دين نميداند
اقاي رضا صادقي عزيز شادمهر عقيلي رو كساني فراري دادند كه مخالفان روحاني هستند و برگزاري كنسرت هارو باعث بي بركتي ميدانند
⭕️⭕️⭕️⭕️توجه كنيم كه اگر همين الان كوچكترين نقد به قوه قضاييه يا كيهاني ها و امامان جمعه كنيم جز مفسدين و منافقين خواهيم بود
بهنام اعظمي فعال سياسي اصلاح طلب مدير كانال ايت الله هاشمي رفسنجاني🇮🇷🇮🇷
****************************
✔️اقشار کمدرآمد کلاه سرشان نرود
محمد فاضلی در یادداشتی درباره ماجرای سه برابر شدن عوارض خروج نوشت:
▪️هنرپیشهها، فوتبالیستها و مجریهای
تلویزیون دست بهکار شدهاند تا افزایش عوارض خروج از کشور را نقد کنند. عادل فردوسیپور و رضا رشیدپور هم حتی از فرصت استفاده کرده است تا افزایش عوارض را نقد کنند. جامعه از وضع اقتصادی ناراضی است و دنبال بهانه میگردد تا خشم و ناراحتیاش را بروز دهد و اکنون فرصتی پیدا شده تا همه این ناراحتی بروز یابد. چند ده میلیون ایرانی گوشیهای تلفن همراه دارند و از تلگرام استفاده میکنند و همین سبب شده است حرف هنرپیشهها و فوتبالیستها و مجریهای تلویزیون خریدار پیدا کند و جایگزین نگاه دقیقتر به مسأله افزایش عوارض شود. عدهای از هماکنون تکلیف مجلس را هم مشخص کردهاند و انتظار دارند مجلس جلوی افزایش عوارض خروج را بگیرد. اما گونه دیگری هم میتوان نگاه کرد.
▪️اول، قبل از آنکه قضاوت کنید افزایش عوارض خروج از کشور بد یا خوب است، فکر کنید که چند درصد مردم برای مسافرت به خارج میروند، این گروه چه کسانی هستند و به چه اقشاری از جامعه تعلق دارند. اکثریت آنها که برای تفریح یا کار به سفر خارجی میروند به ثروتمندترین اقشار جامعه تعلق دارند (از قشر همانهایی که با تمام توان گران شدن عوارض خروج را نقد میکنند.) منافع شما الزاماً با منافع این گروهها یکسان نیست. آنها اگر برای منافع خودشان این تصمیم دولت را نقد میکنند، شما که هرگز خارج نرفتهاید و وضع اقتصادیتان به گونهای نیست که در آینده هم احتمال رفتن شما زیاد باشد، از افزایش عوارض خروج زیان نمیبینید و شاید به نفع شماست.
▪️دوم، آن طبقات ثروتمندی که به خارج سفر میکنند (و البته بخشی از مدیران ارشد دولتی، نمایندگان مجلس، تجار، واردکنندگان، هنرپیشهها، فوتبالیستها، و ...) در هر سفر از یارانهای که دولت بابت پایین نگه داشتن قیمت ارز به آنها میدهد، بهرهمند میشوند. بسیاری از فعالان اقتصادی سالهاست خواهان افزایش قیمت ارز هستند تا واردات کالا و حتی قاچاق در سازوکار طبیعیتری کنترل شود، اقتصاد ایران صادراتگراتر شود، و از تولید داخل حمایت بیشتری به عمل آید.
▪️سوم، دلار امروز در بازار ایران حدود 4200 تومان فروخته میشود. فرض کنید عدم مداخله دولت در بازار ارز، باعث شود دلار به 5000 تومان برسد. مسافری که در یک سفر تفریحی یا تجاری خود فقط 1000 دلار خرج کند، 800 هزار تومان بابت مداخله دولت در بازار ارز، یارانه سفر دریافت میکند. فرد هر قدر ثروتمندتر باشد و بیشتر دلار خرج کند، یارانه بیشتری دریافت میکند. شما قبل از قضاوت کردن درباره عوارض خروج، از خودتان بپرسید آیا درست است ثروتمندان و اقشار خاص که مصرفکننده سفرهای خارجی هستند، بابت تفریح یا کسبوکارشان، از دولت یارانه سفر دریافت کنند؟ عوارض خروجی که مسافران میپردازند حتماً بسیار کمتر از یارانهای که دولت با قیمت ارز پایین نگهداشتهشده در اختیار ایشان قرار میدهد.
▪️چهارم، شما اگر خود را از فقرای جامعه ایران میدانید، یا جزء آن دستهای هستید که در محاسبات زندگیتان احتمال آنکه سفر خارجی داشته باشید بسیار کم است، مبادا در دام منافع قشری از جامعه قرار گیرید که با چنگ و دندان به همه منافع ناشی از اقتصاد ناسالم چسبیده است و برای نپرداختن عوارض خروج از کشور – به عنوان بخش کوچک یارانهای که بابت ارز ارزانقیمت دریافت میکند – سخت دست و پا میزند.
▪️پنجم، شما در ضمن اطمینان داشته باشید یارانه ارز ارزانقیمت بیش از آنچه تصور میکنید به زندگی ثروتمندان کمک کرده است. ثروتمندان و بخشی از طبقه متوسط، کالاهای لوکس و غیرلوکس خارجی را فقط با قیمت پایین نگهداشتهشده ارز میتواند خرید کند. همه کالاهای وارداتی که بخش عمدهای از آنها را اقشار پردرآمد مصرف میکنند، با ارزی وارد میشود که اگر قیمتش با مداخله دولت پایین نگهداشته نشود، بازار واردات آن کمرونقتر خواهد شد و ثروتمندان باید هزینه بیشتری برای به دست آوردن آنها بپردازند.
▪️تصور نکنید اگر مجری تلویزیون، فوتبالیست، هنرپیشه یا تاجر بازار به افزایش عوارض خروج اعتراض میکند، منافع او با منافع شما همراستاست. او تریبون دارد، تلویزیون را در اختیار گرفته، صفحه اینستاگرامش صدها هزار مخاطب دارد؛ و قادر است از ضربه خوردن چندصد هزار تومانی منافعش نیز حفاظت کند. فکر نکنید مهمترین بخش بودجه همان چیزی است که صاحبان تریبونها درباره آن سخن میگویند. آنچه آنها برایش دست و پا میزنند، شاید فریبی بیش نباشد. کلاه سرتان نرود.
@KhabarOnline_IR
****************************
سیاستگذاری کنیم نه سیاستپرانی
(محمد فاضلی)
✅ من وقتی درباره افزایش عوارض خروج نوشتم (اقشار کمدرآمد کلاه سرشان نرود)، منتظر این نقدها بودم:
✅ عوارض خروج آسیبی به منافع ثروتمندان نمیزند و طبقه متوسط را دلخوش است تا چند روزی را بیرون از مرزهای کشور، تفریح یا سبک زندگی متفاوتی را تجربه کند، قربانی مینماید.
✅ گرفتن عوارض خروج، اساساً اقتصادی نیست و سیاست فرهنگی دولت است. این اقدام برای ممانعت از مسافرت میلیونها ایرانی به خارج از کشور و دیدن شرایط زندگی کشورهای دیگر و مقایسه آن با شرایط نامناسب داخلی است. در ضمن، دولت قادر نیست شرایط مناسب برای تفریح مردم – حتی سفر ارزانقیمت داخلی به کیش – را فراهم کند و با وضع عوارض خروج، قصد دارد این ناکارآمدی خود را جبران کند.
✅ وضع عوارض ایرانیان زیادی را از سفرهای ارزانقیمت به سایر کشورها محروم کرده و فرایند رشد فرهنگی ایران را با مشکلات زیادی مواجه میکند. طبقه متوسط فرهنگی بر اثر چنین سیاستی تضعیف میشود.
✅ استدلال دولت درخصوص وضع عوارض برای کمک به گردشگری داخلی نادرست است. شهرهای ایران به لحاظ جاذبههای توریستی قابل مقایسه با شهرهای کشورهای اطراف نیز نیستند و این کار سبب افزایش گرایش مردم به سفرهای داخلی نمیشود.
✅ بسیاری از ایرانیان برای شرکت در کنسرتهای موسیقی یا حتی برنامههای فرهنگی سازگار با فرهنگ ایرانی از کشور خارج میشوند. دولت نمیتواند نقص سیاست فرهنگی کشور را با وضع عوارض خروج جبران کرده و صورت مسأله را پاک کند.
✅ آیا دولت به همان اندازه که در سیاست فرهنگیاش با سفرهای ایرانیان به مقاصد توریسم تفریحی سر ناسازگاری دارد و عوارض میگیرد، با توریسم زیارتی هم همین گونه مواجه میشود؟ در ضمن، چند میلیون نفر زائرانی هستند که با حداقل هزینه، سفر میکنند. آیا باید دلخوشی سفر را هم از ایشان گرفت؟
✅ تعداد زیادی از مسافران را دانشجویان ایرانی خارج از کشور تشکیل میدهند که الزاماً ثروتمند نیستند و دو سه بار در سال رفت و آمد میکنند. چرا این عده باید عوارض سنگین بپردازند؟
✅ دولت قادر نیست نظام مالیاتی را برای افزایش پایه مالیاتی اصلاح و منابع لازم را از اقشار ثروتمند جامعه دریافت کند. دولت همچنین نمیتواند با اطلاعات اقتصادی کامل از اشخاص، آنها را از گرفتن یارانههای نادرست محروم کند، و بنابراین دست به اقدامات نادرستی نظیر گرفتن عوارض خروج میشود.
✅ سابقه افزایش قیمتها و وضع عوارض مختلف نشان داده که به دلیل فساد گسترده و ناکارآمدی در تخصیص منابع دولت، در نهایت منجر به هیچ بهبود معناداری در کیفیت اداره کشور و خدماتی که مردم دریافت میکنند نمیشود. دولت هیچ محلی برای مصارف منابع حاصل از عوارض مشخص نکرده است.
✅ دولت نمیخواهد به سیاست افزایش قیمت ارز تن بدهد، و به سیاست مشخصی در قبال قیمت ارز نرسیده است؛ و حق ندارد ناکارآمدی خود در مواجهه با قیمت ارز و در نتیجه توسعه واردات و عدم رشد صادرات را با عوارض خروج از کشور جبران کند.
✅ سؤالات مهم این است: آیا به هنگام طرح ایده افزایش قیمت عوارض خروج از کشور، کسانی به این نقدها و سؤالات دیگری از همین جنس، فکر کردهاند؟ پاسخهای معقول را یافتهاند و پیآمدهای اجتماعی و اقتصادی سیاست افزایش عوارض خروج را سنجیدهاند؟ آیا دادههای دقیقی برای پاسخ دادن به این نقدها و سؤالات تهیه کردهاند؟ آیا سیاستگذار به دقت محاسبه کرده است چه تعداد از مسافران، دانشجو، زائر، ثروتمند، طبقه متوسط، کمدرآمد، تاجر و سایر گروهها هستند؟
✅ آیا نمیشد کل ایده افزایش عوارض را به بحث عمومی بگذاریم (همین کاری که من کردم، البته به شیوهای نامتعارف)؟ آیا وقت آن نرسیده است که «ارزیابی پیامدهای قوانین» (Legal Impact Assessment) انجام دهیم؟ آیا در قرن 21 کماکان باید سیاستگذاری پشت درهای بسته و بدون گفتوگو با مردم صورت گیرد؟ آیا همواره باید از عنصر غافلگیری – که بیشتر تکنیکی جنگی است – برای سیاستگذاری استفاده کنیم؟
✅ همه نقدها و سؤالات را میشد پیشبینی و با مردم درباره آنها گفتوگو کرد، اما چنین نشده است. سیاستگذار تا وقتی این گونه تصمیم میگیرد، هیچ سیاستی قابل ارزیابی دقیق نیست؛ زیرا دادهای برای ارزیابی در دست نیست، روی هوا حرف میزنیم؛ و هیچ اجماعی حاصل نمیشود. میدان برای هر اظهارنظری باز میشود و هیچ ایدهای را نمیشود با اطمینان رد یا قبول کرد.
✅ بوروکراتها بدون درک الزامات عصر تلگرام، با ذهنیتهایی از عصر تلگراف، چیزهایی مینویسند که حتی نمیتوانند محکم از آنها دفاع کنند. این گونه سیاست وضع کردن، بیشتر سیاستپرانی است تا سیاستگذاری؛ ما هنوز از دوران سیاستپرانی به عصر سیاستگذاری گذر نکردهایم.
(این متن را اگر میپسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @fazeli_mohammad
**********************************
گرمای این آتش ضامن حیات ما بود
محمود وطن دوست كمالي
زماني در شب تاريك و سرد بيابان ، آتشي روشن شد، همه گرد اين آتش نشستيم و گرم شديم و به حيات مجدد اميدوار ، سالها گذشت ، اين آتش را تا پاي جان نگهبان بوديم ، چرا كه اعتقاد داشتيم اگر خاموش شود ، سرما و تاريكي بيابان هلاكمان مي كند، چه دست هايي كه سعي داشت اين آتش را خاموش كند شكستيم ، چه انگشت هايي كه تلاش كرد از هيزم اين آتش كم كند قلم كرديم ، گرماي اين آتش ضامن حيات ما بود، سالها گذشت ، عمر و جوانيمان گرد همين آتش سپري شد اما هنوز در كنار همان آتش و در همان نقطه ي بيابان گرد هم نشستيم! كي قرار است قدم بر داريم و خود را نجات دهيم از اين بيابان؟ تاريك است؟ آتش مي تواند مشعل راه شود ، صداي گرگ مي آيد ؟ راه پر خطر است؟ كنار هم مي مانيم ، اگر بنا باشد تا ابد گِرد آتش بنشينيم بي شك فقط گرم مي مانيم و با حسرت عبور از بيابان كنار آتش يكي يكي خواهيم مُرد، امروز همه چيز به آتش و ما بستگي دارد ، بي تعارف ، قصه ها و خاطرات تعريفي مان گرد آتش ته كشيده ، همه در سكوت زانو ها را بغل كرده ، به آتش زُل زده و به عبور از بيابان فكر مي كنيم، تَكرار اين سكوت مي تواند وَهم و ترس اين بيابان را غالب كند ، من نمي خواهم نشسته بميرم، هيزمي از كنار اين آتش بر مي دارم و حركت مي كنم ،شايد تنها حُسن اش اين باشد كه ايستاده مي ميرم، كاش آتش ميدانست كه ديگر بايد مشعل باشد تا گرما بخش، همه گرد آتش بميريم ، ديگر كسي نيست كه حافظ آتش باشد...
پ ن :ببخشيد كه عادت دارم بي پرده حرف بزنم ، مي دونم خيلي ها دلخور ميشن ، بعضي وقت ها حقيقت خيلي تلخ تر از اونيه كه بشه تحملش كرد ، بين كسي كه بگه هرچي آقا بگه با كسي كه بگه هركي و او تَكرار كنه ، هـيچ فرقي نيست ، تَكرار يه سياستي بود كه بايد تاريخ انقضا داشته باشه ، نداشته باشه راكد ميشه و مي گنده ، اين پست هـيچ چيز از ارادت قلبي من به سيد محمد خاتمي كم نمي كنه ، در متن هم گفتم هيزمي از همين آتش بر مي دارم اما براي رسيدن بايد قدم برداشت حالا يا با يار يا بي يار ، تا يار كه را خواهد.
#اتحاد
#سيد_محمد_خاتمي
#تا_يار_كه_را_خواهد_و_ميلش_به_كه_باشد
مطلب اینستاگرامی
*********************************
❇️ پشیمان: نه؛ نومید: نه؛ منتقد: آری
«احمدینژاد محصول ناامیدی نبود: محصول عمل نکردن اصلاحطلبان به وعدهها، عقبنشینیهای متعدد، نداشتن استراتژی لازم، اشتباههای مختلف در دولت و بدنه و... بود. بیشترین نقش را هم در ظهور او "اصلاحطلبان" ساکن قدرت داشتند، نه رایدهندهها»
آنچه رفت، توییتی بود از آرش بهمنی؛ تحلیلی کوتاه و غلط اندر غلط.
🔹بیشترین تاثیر در روی کار آمدن احمدینژاد را دانشجوهایی داشتند که علیرغم فعالیت ظاهری در ستاد معین و کروبی، در باطن به سود عدم مشارکت در انتخابات فعالیت میکردند؛ دانشجوهایی که احساسات تند و صرف هدایتشان کرد، بر آن اساس عمل کردند و شرایط موجود را در نظر نگرفتند. دانشجویانی که به چینش ساختار قدرت بیاعتنا بودند و گمان بردند مملکتی که سالیان سال دچار خفقان و استبداد بوده است و تجربهی کوتاهمدتی از یک جمهوریت نیمبند دارد، باید در عرض هشت سال تجلی تمام عیار اتوپیا شود.
🔹دانشجویانی که فراموش کردند توقیف «سلام» و در پی آن فاجعه ۱۸ تیر ۷۸ و هزینههای سنگینش به خاطر شکایت فردی به اسم «محمود احمدینژاد» بود.
🔹به خاطر پر توقعی مردمی که فکر میکردند تورم نباید بیش از صفر درصد باشد و زمانی که قیمت بنزین ۸۰ تومانی، به ۱۰۰ تومان افزایش یافت، پمپ بنزین آتیش زدند. مردمی که آسمان را به زمین آوردند زمانی که دلار ۷۰۰ تومانی، ۹۰۰ تومان شد. مردمی که توان تشخیص و تفکیک نهاد دولت و نهاد حاکمیت را از یکدیگر نداشتند و فیالمثل، مقصر قتلهای زنجیرهای را دولت فرض کردند.
🔹مردمی که رونق اقتصادی، توسعه سیاسی و توسعه فرهنگی را در آن زمان نادیده گرفتند و امروز حسرت آن دوران را میخورند.
🔹تمام این افراد در پی نومیدی خام و در کنشی احساسی و هیجانی، در انتخابات شرکت نکردند، احمدینژاد را به قدرت رساندند و بعد از اندک مدتی پشیمان بودند.
🔹خاتمی اشتباه داشت؟
بله
گذر از خاتمی درست بود؟
خیر
رادیکال شدن در آن مقطع نتیجه بخش بود؟
بله اما به سود جناح اقتدارطلب.
رادیکال شدن در آن مقطع ماهیت عقلانی داشت؟
خیر، کاملا احساسی بود.
🔹شرایط امروز هم در حال تکرار است. ما همواره ضربه خوردهایم چون جامعهای کوتاه مدت بودیم. به قولی حافظه تاریخی نداشتیم و خرد جمعی ما از گذشته تجربه کسب نکرده و همیشه اشتباهات خود را نه یک بار و دو بار بلکه بارها و بارها تکرار کردهایم.
🔹باید به گذشته رجوع کنیم، باید ظرف زمان و شرایط امروز را نیز در نظر بگیریم. به دور از آنکه مغلوب احساسات شویم و به کنش هیجانی رو آوریم، با عقل و منطق و با آرامش، راه درست نقد را برای اعمال مستحق نقد برگزینیم.
🔹زمانی که میگوییم «من از رایم پشیمونم» و «وای روحانی هیچکاری نکرده» اسیر بازی جناح تمامیتخواه و اقتدار طلب شدهایم و به مهره مطلوب آنها بدل گشتهایم. با این حساب در سال ۱۴۰۰ فرد خطرناک و نالایقی به قدرت میرسد که ما در به قدرت رسیدن او، در ضعف عملکرد او و در یکایک جنایات و فجایعی که ممکن است به بار آورد شریک هستیم.
🔹روحانی بدون شک مبرا از اشکال نیست، او یک انسان است و انسان ممکنالخطا. همواره نیز گفتهام که او گزینه مطلوب نبوده، بهترین گزینه موجود بوده. باید او را نقد کرد اما در این نقد نباید انصاف را نادیده گرفت، نباید خطا کرد و نباید دچار رادیکالیسم شد که اگر اینگونه شد، تبعات منفی آن به ضرر همه خواهد بود.
➡️ t.me/dargozaar
***************************
ضرورتهای رای به آقای روحانی همچنان باقیند (می خواستیم جنگ نشود )
من که یکی از مفیدترین و ضروری ترین کارهای دولت آقای روحانی را همین افزایش عوارض خروج از کشور می دانم ومعتقدم هیچ راه نجاتی برای اقتصاد کشور نیست جز ادامه همین روند تا جایی که به نقاط حساس برسند و همه بودجه های یا مفتی که برای نهادهای خاص و ریخت و پاشها و برگزاری همایش ها و سفرهای خارجی مدیران دولتی اختصاص می دهند را قطع کنند ، با این حال اگر انتقادی به دولت دارم که دارم خیلی نامسوولانه و نا آگاهانه است که از رای دادن به آقای روحانی تردیدی به خود راه بدهم ، ما همان زمان و حتی در سال ۹۲ هم آقای روحانی را خوب می شناختیم وحالا هیچ شناخت افزونتری برایمان حاصل نشده است ، اصلا ضرورت های انتخاب آقای روحانی چیزهای دیگری بوده و هستند و هنوز هم به قوت خود باقیند .مثلا یکی از ضرورتها دوری از جنگ تا سر حد ممکن بود آیا کسانی که حالا برای سفرهای خود احساس می کنند باید مالیات بپردازند دیگر موضوع جنگ و ویران شدن کشور برایشان مهم نیست !؟
@jgolabi
******************************
انتقاد از روحاني ارى! ياس گسترى نه!
کمیل بوداغی
موجي ازحمله كه بر عليه روحاني اغاز شده به دلايل زير غير مسولانه است:
١- اغازگر اصلي اين حملات شكست خوردگان انتخابات وطرفداران ريسى هستند!
٢- روحاني براى نفي دو گزينه بدتريعني، ريسي يا تحريم انتخاب شد! انهم براى جلوگيرى از ويراني ايران
٣-اگر روحاني نبود حوادث سهمگيني مثل ترامپ وپاره كردن برجام، استقلال كردستان، مسايل قطر، ماجراى سعدحريرى و كارهاى عربستان ايران را به كجا ميبرد؟٤-تن دادن به معامله براى كاهش خسارتهاى كلان شرط عقل است!وقتي كسي وزير علومش پس از چند ماه تاخير، منتخب ٢٥ام اش ميشود! وقتي اختلاس صندوقها ، نپرداختن معوقات چندين ساله كارگرى به حسابش گذاشته ميشود ! وبا حمايت دستان قدرتمند مخفي، به شورش وبحران اجتماعي تبديل ميشود! وقتي حاميان ساده انديش به بهانه افزايش هزينه خروجي الت دست مخالفينش ميشوند! چه كند غير ازعقب نشيني؟ ايران درموقعبت حساسي است اب به اسياب دشمن نريزيم! وهمه مطالبات مشروع خويش را، از زبان بسته كم قدرتي بنام روحاني نخواهيم!
مطلب اینستاگرامی
******************************
❗️عبورازروحانی بازنبیل بقایی وسوت بلبلی اژهای:
این روزها کمپلکس چندرویداد، موجی ازسرگردانی را برای ملت ایران رقم زده است. زنبیلیان که خود روزی به هیچ صراطی مستقیم نمیشدند و باچشم و ابرویی از مخالف، حکم ارتدادش راگرفته و کتفبسته آن را تحویل بلبلیان میدادند تا اجداداناث و ذکورش رابه طرفةالعینی در محضرش حاضر و استادکنند، خود داعیه و پز آزادی بیان وعقیده گرفتهاند و دوباره درصدد یارگیری از فراموشخانه تاریخی حافظه ایرانیان برآمدهاند.
از طرف دیگر، بلبلیان که روزی برای معجزه هزاره سوم سوت بلبلی میزدند و اورا از لحاظ عصمت و پاکدستی نعوذبالله همارز پروردگارقرارداده بودند، امروزبانشاندادن سرِچوب اززیرلباس، زنبیلیان راتهدید به اماله بلبل در ما... میکنند.
این طرف هم ماتَکراریان و مالهکشانِ نظام، زیرلوای اصلاحطلبی، کاسه صبرمان ازباده بنفشِ حسن لبریز شده و با تورق بودجه پیشنهادی ۹۷ زبان از نشیمنگاه بیرون کشیده و ندای ناامیدی و عبور سردادهایم.
عدهای هم که همیشه و بایدیفالت منتظر صدور بادی از هرمعدهای هستند تا بگویند: دیدید گفتیم سگ زرد برادر شغال است و اینها سر وته یک کرباس؟ که البته روی سخنم با اینان نیست. که کلا در هپروت و عوالم سورئال و شخمیتخیلی خود دورهم خوشحال و مستغرق و امیدوار، که روزی با شلوارک از تلگرام انقلاب کرده و آخوند جماعت رادر بحر پارس، غریق میکنند.
بگذریم!
روی سخنم با هربلبلِ زنبیلبهدست و اخفشِ سابقی است که ازموضع کنونی ما سواستفاده و برداشت کرده و زبان از... بیرون کشیده و سر از آخور بیرون آورده؛ که ای ابلهانِ زودباورِ پشیمانِ عبوری ازحسن، دیدید هرچه ماگفتیم که فلان وبهمان، شمااردیبهشت ۹۶ نفهمیدید؟ شکرخوردن امروزتان بیفایده است، چون تا ۱۴۰۰ باید با روحانی بگندید. خدمت این نوگلان تازه زبان بازکرده امروز و خفگان دیروز عارضم: بله ما سختی کشیدیم. ما ناامید شدیم. مابه وعدههای روحانی بیاعتمادیم. نشد یا نکرد آنچه وعده داده بود و آنچه خواسته بودیم. ولی مطالبه و انتقاد هم میکنیم. هم ازدولتی که ساختیم و هم از لیستهایی که تَکرارکردیم که این مهمترین وجه افتراق ما با شماست.
شمایی که سیاست و سیاستبازانتان را به عرش اقدس الهی میبَرید و زبان نقدهر منتقدٌعلیه را در برابرش میبُرید. شمایی که مار درآستین پروراندید تا هرروز نیشی برپیکرتان بزند و سرتا پایتان را هرشب با نافه خر غسل دهد و فردا با نیشی گشادتر درسفرهای دورهای یا کرسی مجمع تشخیص به ریشتان بخندد و شماحتی نتوانید دمپایی اطرافیان شیزوفرنیک و مالیخولیاییاش را تناول کنید.
ما ابله نبوده و نیستیم. تعقل و آیندهنگری ما از ۸۴ در چشمتان فرورفت و آن روزکه گفتیم نقش مار میکشند و به خوردتان میدهند، ما را شقی نامیدید و با استعانت ازتاریخ صدراسلام، شمر، عمرسعد، طلحه و زبیرمان خواندید. حالا حالتان چطور است ایُها الاَشْعَریون؟
روحانی خوب یابد، درظرف زمان انتخابات بهترین گزینه موجود بود و اگر هزاران بارهم برگردیم، نه به آن سید محرومانتان و نه به آن سرهنگ خلبانتان وقعی نخواهیم نهاد؛ که آزموده را آزمودن خطاست و جای ۸ سال زعامتتان هنوز هم درد میکند بدجور.
ازرئیس جمهور، ناامیدانه و بانگاه به آینده مطالبه داریم. حتی همراه باخشم نقدش میکنیم که نه او را معصوم و یار امامزمان خوانده بودیم و نه مسحور و واله درهالهاش شده بودیم. هیچ تعارف وعقداخوتی هم با اونداریم. من اگرجای شمابودم و روزی گریبانها برای معجزه هزاره سوم دریده بودم و ۸سال مملكت رادر قهقرای او فرو برده بودم، ۸سال که هیچ، هشتاد سال بعد آن هم، زبان به کام گرفته و ازخجالت درافق محومیشدم.
محمدوحیدی
***********************
📝 سکوت اصلاحات
✍️ تنیا کاکاوند
📌 از دوم خرداد سال 1376 بیست سال گذشته است . بسیاری جنبش دوم خرداد را به خاطر اشتراک شعارهای چون عدالت ، حاکمیت قانون ، آزادی ، ... ادامه دهنده ی انقلاب مشروطیت می دانند و حتی بر این باور هستند که اگر مشروطه پیروز می شود چه بسا انقلاب اسلامی بوجود نمی آمد .
📌📌 در این بیست سال جامعه ی ایران فراز و نشیب های بسیاری را از سر گذرانده است . و ما در امر سیاسی به یک پختگی رسیده ایم و زود است که بخواهیم احساس ندامت و پشیمانی خودمان را از رای دادن به آقای روحانی اعلام کنیم . آقای روحانی رحم اجاره ی بیش برای اصلاح طلبان نبود . سوال اساسی اینجاست چرا اصلاح طلبان بعد بیست سال به آقای روحانی رسیدند ؟
به نظر بنده اصلاح طلبان در این سالها هیچ گاه انسجام و یکپارچگی نداشته اند و هر چند شعارهای چون ایجاد احزاب ، اتحادیه ها ، سندیکاها و ngo ها را داده اند اما در عمل به جزء چند حزب دولتی نتوانسته اند تاسیس کنند و همین چند حزب هم در محاق توقیف هستند احزاب دانشگاه تربیت مردان سیاست است و ما درنبود احزاب مستقل از حاکمیت و در فقدان سیاستمداری که هم بتواند از صافی شورای نگهبان بگذرد و هم بتواند شعارهای برزمین مانده ی اصلاح طلبان را جامعه ی عمل بپوشاند دست به دامان آقای روحانی شدیم .
📌📌📌 امروز کار آقای روحانی در قیاس با آقای خاتمی بسی دشوارتر شده است ، محدودیت ناشی از فشار انتخابات سال 88 از سویی و قدرت گرفتن نهادهای نظامی ، امنیتی
تحریم های بین المللی از سویی دیگر باعث دشوار شدن کار رئیس جمهور شده است و نتیجه ی آن احساس ندامت بعضی از افراد در رای به آقای روحانی
وظیفه ی اصلاح طلبان این است که نقش رابط را بین مردم و دولت بازی کنند و ضمن توضیح و تشریح شرایط کنونی رئیس جمهور برای مردم مطالبات رای دهندگان را به آقای روحانی گوشزد کنند تا ما شاهد ریزش آرای اصلاح طلبان در انتخابات های پیش رو نباشیم
********************************
شما همگی بیخودی پشیمانید
یاداشت:
پشیمانی سودی ندارد.
به جای مظلوم نمایی و انکار نقش خود در انتخابات و برگزیده شدن حسن روحانی مطالبات مردمی را با صدای رسا فریاد بزنید.
با زدن هشتک پشیمانیم نه کسی شما را روشنفکر میداند و نه به قبل از انتخابات باز میگردیم.
اگر حتی به قبل از انتخابات هم برگردیم میخواهید چه کنید؟
میخواهید به شیخ رئیسی رای بدهید؟
این خنده دار نیست که در سلامت عقل و تنها با فاصله چند ماه بزرگترین تصمیمتان که جهت ۴ ساله یک مملکت را تعین میکند عوض کنید؟
شاید هم تشکیک باید در سلامت عقل باشد!!!!
ما هم معترضیم ، به وضع موجود ، به لایحه بودجه و به خیلی چیزهای دیگر که شما از آن بی خبرید اما راه چاره را در مسخره کردن خود و دیگران با زدن هشتک پشیمانیم نمیدانیم.
سلبریتی های محترم که صاحب رسانه و طرفداران بی شمار هستید:
لطفا سر مردم را کلاه نگذارید آنها میفهمند و یادشان نمیرود که همین شما در زمان انتخابات هشتک با روحانی تا هزار و چهارصد را زیر پست ها قرار میدادید.
مثل یک بچه ۷ ساله نگویید «من نبودم».
مطالبات مردمی را با رسانه خود فریاد بزنید تا ما هم از شما پشتیبانی کنیم و حوصله ما را بیشتر از این سر نبرید.
#م_آزاد