بسته مقالات كردستان

بسته مقالات كردستان

فرداى بهتر (مصطفى تاجزاده)

‍ 📝بیانیه ۲۶۰ وکیل دادگستری در محکومیت همه پرسی شمال عراق

به حسن #روحانی

و آنتونیو #گوترش



با تاکید بر غیرقانونی و تنش زا بودن این همه پرسی


⬅️ بیانیه:


بسم الله الرحمن الرحیم


جناب آقای حسن روحانی مقام محترم ریاست جمهوری اسلامی ایران


با توجه به برگزاری همه پرسی استقلال منطقه فدرال کردستان در کشور جمهوری عراق در تاریخ ۲۵ سپتامیر ۲۰۱۷ میلادی ما امضا کنندگان که از اعضای کانون های وکلای دادگستری ایران هستیم، اعلان می داریم:

۱. صلح و امنیت از مهمترین حقوق بشری هستند که از رهگذر احترام به اصول دیرپای حقوق بین الملل از جمله حق حاکمیت ملی، استقلال و تمامت ارضی کشورها تامین می گردد. تاریخ جهان در سی سال گذشته و بروز حوادث ناگواری هم چون جنگ های داخلی در یوگسلاوی، کوزو و سودان نشان دهنده پیامدهای خطرناک تهدید تمامت ارضی کشورها و بروز پدیده قوم گرایی و تجزیه طلبی با پیامدهای ناگوار و خونین است؛

۲. تشکیل یک دولت قومی در همسایگی ایران و با اخذ نام یکی از استان های ایران، زمینه ساز زنجیره مشابهی از تجزیه طلبی هایی شوم ناقض استقلال، حاکمیت ملی و تمامت ارضی کشورها می باشد و تهدید امنیتی بزرگی را متوجه جهان و بویژه میهن عزیز ما ایران خواهد ساخت؛

۳. برابر حقوق بین ملل معاصر، حق تعیین سرنوشت مردم حقی است که برای مردمان تحت استعمار و در اشغال کشورهای بیگانه برسیمت شناخته شده است؛ این حق هیچ دلالتی بر تجزیه یک کشور دارای حاکمیت مستقر توسط گروه های قومی یا غیر قومی نداشته و ندارد؛ لذا از نظر ما همه پرسی در منطقه فدرال کردستان کشور عراق مخالف صریح مقررات حقوق بین الملل، از جمله قواعد آمره آن یعنی حق مردم در تعیین سرنوشت خود و مغایر با ثبات و تداوم حاکمیت کشورها و متضمن توسعه غیر موجه مفهوم و ابعاد حق مردم در تعیین سرنوشت خود بوده که پیامدهای بی ثبات کننده ای در جهان خواهد داشت؛

۴. ما اخذ نام کردستان به وسیله مسولان اقلیم شمال عراق را که نام یک استان کشور جمهوری اسلامی ایران است، تخطی آشکار از حقوق بین ملل مستقر و جا افتاده در نامگذاری کشورها، دانسته آنرا قویا محکوم نموده، از دولت ایران، سازمان ملل متحد و جامعه بین مللی می خواهیم که دولتی با چنین نامی را هیچ گاه شناسایی نکنند؛

۵. ما با آگاهی از این که مردم منطقه فدرال کردستان کشور جمهوری عراق همزمان با دیگر مردم این کشور در همه پرسی قانون اساسی کشورشان شرکت داشته اند و باید به مفاد آن وفادار بمانند؛ بویژه با اشاره به اصل اول قانون اساسی این کشور که قانون اساسی عراق را ضامن یکپارچگی کشور جمهوری عراق دانسته است؛ و این که اصل ۱۱۷۲ قانون اساسی یادشده، منطقه فدرال کردستان را یک منطقه فدرال شناخته است و این مهم که اصل ۱۳ قانون اساسی یاد شده وضع قانون مخالف قانون اساسی کشور جمهوری عراق را ممنوع ساخته است3، اقدام مسئولان منطقه فدرال کردستان کشور فدرال عراق در برگزاری همه پرسی استقلال این منطقه فدرال را در تعارض با قانون اساسی کشور جمهوری عراق دانسته، آنرا عامل بی ثباتی و بروز خشونت و ناقض حقوق اقلیت های ساکن منطقه فدرال کردستان کشور فدرال عراق که می بایست از حقوق مذکور در قانون اساسی عراق، بهره مند باشند، می شماریم؛

۶. ما رهبری مسعود بارزانی را که علیرغم پایان مدت ریاستش بر منطقه فدرال کردستان کشور عراق، بر خلاف قانون، همچنان قدرت سیاسی منطقه فدرال کردستان را غصب نموده و روند دموکراسی در منطقه فدرال کردستان به خطر انداخته است، غیر قانونی می دانیم و نتیجتا اقدامات وی را فاقد مشروعیت می شناسیم؛

۷. به حاکمان امروز شمال عراق نیز گوشزد می گردد که در هرحال باید تهدیدات امنیتی علیه ایران را لحاظ نمایند. گروههای مسلح معارض ایران نباید در آن سامان حق فعالیت داشته باشند و منافع ایران در زمینه های محیط زیستی و منابع آبی در هر صورت باید رعایت گردد. هم چنین حکومت مسعود بارزانی باید توجه داشته باشد که در صورت بی ثبات کردن مرزها و از میان بردن مرزهای بین المللی، حق ایران برای تجدید نظر در آثار توافقنامه های تحمیلی استعمار در سالهای ۱۹۱۳ و ۱۹۳۷ در مورد مرزهای ایران با عثمانی و عراق که منجر به جدایی ناحق بخشهایی از اراضی ایرانی در منطقه خانقين گردید محفوظ است.


نظر به ملاحظات بالا ما امضا کنندگان این بیانیه ضمن محکوم نمودن و غیر قانونی دانستن همه پرسی تجزیه طلبانه در منطقه فدرال کردستان کشور جمهوری فدرال عراق، از دولت ایران،سازمان ملل متحد و اعضای جامعه بین مللی می خواهیم که از شناسایی این عمل خودسرانه مسئولان منطقه فدرال کردستان کشور جمهوری عراق خودداری نموده و از استقلال و تمامیت ارضی عراق حمایت نمایند.

امضا


رونوشت:

دبیرکل سازمان ملل متحد جناب آقای آنتونیو گوترش

🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

👁‍🗨 نگاه تحليلگران: "استقلال کردستان و وضعیت شکننده ایران"


👈 دکتر هوشنگ امیراحمدی، استاد و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه راتگرز نیوجرسی آمریکا، در یادداشتی تلگرامی نوشت: 


✍ اقلیم کردی عراق فردا (امروز) رای به استقلال خود می دهد و به دنبال آن قرار است مذاکره برای مرزکشی شروع شود و کشور جدیدی به نام‌ کردستان تاسیس گردد.


✍ تاثیر این واقعه بر منطقه حداقل به همان اندازه خواهد بود که تاسیس دولت اسرائیل بعد از جنگ‌جهانی دوم. سوای اینکه عراق تجزیه خواهد شد، امکان تجزیه شدن چند کشور دیگر هم هست. 


✍ مشکل پیش رو فقط کردها نخواهند بود؛ بلکه دیگر اقوام و اقلیت ها هم هستند. خاورمیانه هم اکنون به هم ریخته است. از این تاریخ به بعد منطقه دستخوش همه نوع هرج و مرج و دعوا خواهد بود. 


✍ کشورها، اقوام، مذاهب، نیروهای سیاسی و قدرت های جهانی بیش از پیش درگیر کشمش های سیاسی و نظامی خواهند شد، و می شود انتظار داشت که اتحادهای جدیدی هم شکل بگیرند که در آن صورت دعواها هم وسیع تر خواهند بود.


✍ اگرچه دولت ترامپ از آقای بارزانی خواسته بود که رفراندوم را برگزار نکند؛ اما می دانیم که آقای جو بایدن، معاون آقای اوباما، صراحتا از تجزیه عراق حمایت می کرد.


✍ تجزیه سوریه و لیبی و یمن هم در راه است. ترکیه وضعیت بهتری دارد؛ اما دعوای دولت مرکزی با کردها حتما بالا می گیرد. ایران وضعیتی شکننده تر از ترکیه دارد؛ چون درگیری هایش سر برجام و مسائل دیگر با امریکا، دخالت هایش در سوریه و لبنان و چند جای دیگر در منطقه، گرفتاری های اقتصادی، فساد و جناح بازی ممکن است برایش رمقی نگذارد که همزمان بتواند نیروهای گریز از مرکز خود را هم کنترل کند. این است که همه ایرانیان وطن پرست باید امروز در وضعیت آماده باش کامل قرار گیرند.


✍ متاسفانه جمهوری اسلامی تا این لحظه به بحرانی که در حال شکل گیری است توجه لازم و کافی را نداشته است. ظاهرا تهران مخالف رفراندوم و تجزیه عراق است؛ اما سیاست ها و اعمالش تا این لحظه مناسب گفتارش نیستند و در لابلای آنها یک نوع فرصت طلبی و "به من مربوط نیست" احساس می شود (چون‌ مشکل فعلا در عراق است).


✍ مثلا، وقتی مرز هوایی خودش را بر روی هواپیماهایی که به اربیل رفت و آمد می کنند، بست؛ اعلام کرد که این کار را به‌خواست دولت عراق کرده است. یعنی اگر دولت عراق چنین تقاضایی نداشت: ایران در کنار گود کماکان‌ می نشست و به مشکل در عراق فقط نظاره می کرد؟ 


✍ بحران در پیش رو قاطعیت ملی می طلبد و نمی شود با سرنوشت کشور در وضعیت بحرانی کنونی یک برخورد کجدار و مریز داشت.


✍ اینکه اقوام و اقلیت های ایران محروم هستند و باید از حقوق شهروندی برابر برخوردار گردند: در آن حرفی نیست. مشکل اینجاست که یک عده واخورده در تهران در روزنامه ها و وسایل ارتباط جمعی کشور از حق استقلال این اقوام به صراحت حرف می زنند و موجب تحریک آنها می شوند. دولت هم با سکوت خود اینطور وانمود می کند که انگار با این نوع ایده ها یا مشکلی ندارد و یا اینکه‌ آنها اهمیتی ندارند. 


✍ بعنوان‌ یک برنامه ریز توسعه منطقه ای و قومی (که در باره اقوام بسیار نوشته است) باید اضافه کنم که استقلال مشکل قوم کرد را حل نخواهد کرد؛ همچنان که‌مشکل خیلی از ملت های مستقل هم‌ حل نشده است. 


✍ آنچه مردمان شریف کرد و دیگر اقوام وطن پرست ایرانی باید بطلبند، یک دولت مرکزی دمکراتیک‌ و غیرمتمرکز است که در چهارچوب آن تبعیض از هر نوعش از بین برود، حق خودگردانی شناخته شود، و سفره عظیمی از آزادی و عدالت و استقلال پهن گردد که همه ما در کنار آن برابر بنشینیم و برای توسعه کشور مان کوشش کنیم.

@javadrooh


🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

چرا باید با تحریم اقلیم کردستان مخالف بود؟


محسن جلالپور

اقلیم کردستان عراق این‌روزها درگیر یک چالش بسیار بزرگ شده‌است. با وجود فشارهای شدید بین المللی، رفراندوم برگزار شده و اقلیم به نوعی دارد روزهای پس از استقلال را می‌گذراند.

در شرایط حساسی که بر منطقه حاکم است،نمی توان این قمار سیاسی را تأیید کرد و شخصا آن را بسیار پرهزینه و پر مخاطره می‌بینم اما با تحریم اقلیم نیز به همان دلایلی که با تحریم ایران مخالف بودم،مخالفم. 

 در شرایطی که تحریم هوایی این منطقه از سوی همسایگان و نیز غیرقانونی دانستن نتایج همه‌پرسی استقلال از سوی عراق، ترکیه و ایران بحران اقلیم را وارد فاز جدی‌تری کرده است، موضع گیری درباره تحریم اقلیم کردستان،آزمون سختی برای جامعه مدنی و مطبوعات آزادی خواه ایران خواهد بود.

وقتی تحریم‌های ناجوانمردانه علیه ایران شدت گرفت، جامعه مدنی ایران یک صدا به پا خاست و فریاد اعتراض مردم ایران را به گوش جهان رساند.

 «کمپین ضد تحریم» اعتراضی فراگیر و مدنی بود که یک خانواده رسانه ای آغازگر آن بود. روزنامه دنیای اقتصاد و هفته نامه تجارت فردا با کمک اقتصاددانان آزادی خواه این حرکت مدنی را آغاز کردند و صدای مردم ایران را به گوش جهان رساندند.

دیری نپایید که این حرکت مورد تأیید هنرمندان و فعالان سیاسی و کنش گران اجتماعی قرار گرفت و پس از آن که تبدیل به یک موج فراگیر شد، در رسانه‌های بین المللی هم انعکاس یافت.

درآن زمان دکتر غنی نژاد درباره دلایل شکل گیری این کمپین گفته بود « در منطق اقتصاد آزاد تحریم وجاهتی ندارد. من و همفکرانم، بارها این موضوع را مورد تاکید قرار داده بودیم که نباید مسائل سیاسی را وارد حوزه روابط اقتصادی، به ویژه اقتصاد بین‌الملل کرد. دقیق‌تر بگویم اقتصاد را نباید به ابزار سیاست‌های خصومت‌آمیز تبدیل کرد. در واقع سیاست باید در خدمت صلح و گسترش روابط اقتصادی باشد زیرا هرچه تعامل اقتصادی میان ملت‌ها بیشتر شود روابط بین‌المللی صلح‌آمیز‌تر می‌شود.»

دکتر بهکیش نيزبا بیان این که « ایجاد محدودیت در تجارت آزاد مانع رشد و توسعه است. کشورهای بزرگ با اهداف سیاسی اقدام به ایجاد محدودیت در فعالیت‌های اقتصادی می‌کنند. تحریم اقتصادی بیشتر مردم را تحت فشار قرار می‌دهد. این سنت نامناسب باید روزی از جهان رخت برکند و این امر شدنی نیست مگر با یک حرکت جهانی.» کنش گران سیاسی و اجتماعی را به همراهي با اين كمپين دعوت كرده بود.

با مرور تجربیات گذشته و نتایجی که کمپین مخالفت با تحریم به دنبال داشت، جامعه مدنی ایران بهتر است دولت ها را به آرامش و ایجاد زمینه برای گفت وگو دعوت کند.


تحریم اقلیم کردستان به دلایل مختلف،از جمله دلایل زیر سیاست درستی نیست:


📌نخست این که رنج مردم این منطقه را افزایش می دهد بی آن که اثری بر اراده سیاستمداران این منطقه داشته باشد.

📌 از ایران همان چهره ای را می سازد که ما از تحریم کنندگان خود در ذهن داریم.

📌 فضای بین المللی به قدری آشفته است که هیچ بعید نیست ایران دوباره تحریم شود.اگر ما کشوری باشیم که اقلیم کردستان را تحریم کنیم، در این صورت چطور می توانیم به تحریم کنندگان خود اعتراض کنیم؟



✔️ @mohsenjalalpour

🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

چرا کشورهای منطقه از استقلال کردستان نگرانند؟



جلال جلالى زاده

هر فرد ,گروه و کشوری صلاح خودرا بهتر می داند واین قضیه در باره همه انسان ها صدق پیدا می کند هرچند در تصمیم گیری دچار خطا شود.کشورهای منطقه از اینکه در کنار مرزهایشان کشوری جدید تشکیل شود که بدون تاثیر بر ساکنان این طرف مرز نیست به خوبی آگاهند وشاید با توجه به مصلحت کنونی وآینده خودشان حق داشته باشند نگرانی خودا اظهار نمایند. پرسشی که پیش می آید این است آیا محدوده داخلی کشورهارا می توان مانند چارچوب منزل یا خانواده ای فرض کرد که حریم خصوصی شمرده می شود وتا زمانی از آن خانه یا منزل ضرری متوجه همسایگان نشود نمی توان متعرض آن شد.حال از طریق قیاس کشورها بر منازل واداره امور می توان نتیجه گرفت که باید چه دیدگاهی را اظهار نماید.

بدون شک هرگونه تغییری در هرنقطه از کره زمین درکل آن تأثیرگذار است حال چه از نظر اکو سیستم ویا پیشرفت اقتصادی ,اجتماعی وسیاسی باشد.رفراندم اقلیم کردستان بدون شک در دیگر بخش ها تاثیر گزار است وساکنان دیگر بخش های کردستان در هنگام مقایسه یا دچار نوستالژی می شوند ویا به نوعی تشویق وتحریک ویا دچارغبطه خوری وحسادت می گردند.

کاری به تعیین سرنوشت مردمان وملت های دیگر نداریم .خودمان چکار کرده ایم؟باید چکار کنیم که اقوام ما نگاهشان به ماورای مرزها نباشد؟ چه چیزی سبب شده تا مردمان ما دیگران را اسوه قرار دهند وما اسوه دیگران نشویم؟

همانگونه که همیشه از کشورهای خاورمیانه مردمان پناهنده غرب شده اند وبرعکس چنین عملی اتفاق نمی افتد!!!!

ما چرا باید از تجزیه کشورهای همسایه بترسیم ,یک پاسخ دارد وآن عدم اجرای عدالت ومساوات در بین همه شهروندان است .به عمر بن عبدالعزیز گفتند :شما چرا ازمرزهای کشورت نمی ترسی؟ گفت :مادامی که با حصار عدالت مرزهارا محافظت می کنم هیچ نگرانی ندارم.

پس نه اسرائیل را مقصر بدانیم ونه کوردهای عراق را .ما هنوز نتوانسته ایم عدالت را در بین همگان توزبع نمائیم,مادامی که عدالت وآزادی نباشد نمی توانیم دل هارا در دست داشته باشیم وباید هر لحظه نگران عکس العمل شهروندانمان باشیم.چون انسان موجودی ناشناخته وغیر قابل کنترل است ,هر لحظه امکان واکنش های مثبت ومنفی را دارد.پس لازم است به نیازهای او توجه کرد ووضعیت روحی وروانی اورا لحاظ کرد .

وقتی در استان های دیگر جز استان سیستان وبلوچستان ده نفر کارمند بلوچ را پیدا نمی کنی ویا در هیچ استانی جز مناطق کردنشین هیچ مدیر کل اهل سنتی را نمی یابی ,چگونه می توانی دم از عدالت بزنی ؟ هنگامی که اداره کوچکی مانند فرهنگ وارشاد اسلامی را یک سال بدون مدیر رهامی کنید وبر یک فرد کرد اهل سنت اعتماد نمی کنید ,انتظار دارید که احساس همبستگی با شما داشته باشند؟

پس از چهل سال ما نتوانسته ایم یک استاندار کرد اهل سنت داشته باشیم ,اما توقع داریم مردم در هنگام رفراندم واکنش نشان ندهند؟

امروز اطلاع رسانی سریع راه هرگونه فریب وتظاهررا بر مردم بسته است.هیچ کس وهیچ گروه وهیچ دولتی امروز نمی تواند به نام وحدت اسلامی ویا همبستگی ملی ویا توطئه دشمن وامپریالیسم سر دیگران کلاه بگذارد .هنگامی که برای تبلیغ به نفع یکی ازکاندیداها بایکی از عالمان صحبت می کردم ,درپاسخ گفت :هم یتیمان بالغ شده اندوهم مردم رشد یافته اند .

امروز همه بالغ ورشیدندوسودوزیان خودرا می شناسند ,اما وظیفه مسؤولان است که به رأی ونظر مردم احترام بگذارند ونگاه آنان را با آهن ربای عدالت ومحبت ومساوات به سمت مرکز بکشانند.

@drjalalizadeh

🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

🔴 در پاسخ به يادداشت هفت بندي جناب جلايي پور در ارتباط با پيامدهاي منفي رفراندوم استقلال کردستان اينجانب مطالبي را معروض ميدارم که اميدوارم براي خوانندگان حساس به مسائل کردستان خالي از فايده نباشد. 


1. اولين فاکتور ضروري جهت توسعه يک سرزمين وجود امنيت پايدار مي باشد و امنيت در سايه وجود دولتي مشروع و قدرتمند به دست مي آيد، و دولت مشروع نيز دولتي است که مشروعيت خود را از راي مردم گرفته باشد. در منطقه اي که امنيت آن به هيچ وجه تضمين نگرديده است صحبت کردن از برهم خوردن پروسه توسعه بي معني مي باشد زيرا اصولا توسعه اي وجود ندارد و آنچه هست تنها نوسازيهاي محدود ميباشد. آشنايي مختصر با سرگذشت و اقدامات خانواده بارزاني کافي هست تا متوجه شويم که چه هزينه هايي براي مردم مظلوم کرد پرداخت کرده اند.


2.در حال حاض و پس از برگزاري رفراندوم نه تنها شاهد رقابت تسليحاتي دولتهاي منطقه نيستيم بلکه شاهد همگرايي بيشتر دولتهاي ايران، ترکيه و عراق بر سر مسئله کردستان از يک طرف و از طرفي شاهد رقابت اقتصادي ايران و ترکيه براي در دست گرفتن بازارهاي کردستان هستيم.


3. کردها در طول تاريخ به خوبي نشان داده اند که هيچگاه تهديدي براي همسايگان خود نبوده اند و فعاليتهايشان هميشه در محدوده محل سکونتگاههاي خودشان بوده است لذا مسئله اخلال در امنيت با اهدافي ديگري مطرح ميگردد و نيز بايد متذکر گرديد اصولا منطقه ما فاقد هر گونه دموکراسي هست و نگراني از قرباني شدن دموکراسي محلي از اعراب ندارد.


4. اسرائيل سالها قبل در کشور آذربايجان مهمترين پايگاههاي جاسوسي خود در منطقه قفقاز جنوبي را احداث و فعال کرده است و همسايه غربي ما ترکيه نيز روابط حسنه اي با اسرائيل دارد، بهتر است قبلا به اين موارد نيز واکنش درخور و مناسب نشان داده.شود زيرا برافراشتن پرچم اسرائيل در کردستان توسط چند نفر جوان نميتواند ديدگاه رسمي دولت کردستان را بيان کند.


5. مورد پنجم تکرار همان مورد سوم ميباشد، البته بايد خاطر نشان کرد کاملا طبيعي است که دولت کردستان دغدغه مشکلات مردم کردستان در شمال عراق را داشته باشد و نه دغدغه پروسه به اصطلاح اصلاحات در ايران را. 


6. دولت کردستان در بيان ديدگاههاي خود کاملا آزاد است و ضمن پايبندي به اصل عدم مداخله در امور ديگر کشورها ضرورتي ندارد که ديدگاههاي خود را باب ميل ديگران تنظيم کند.


7. ايجاد وحدت و همگرايي در بين شيعه و سني و يا ساير اقوام و مذاهب ايراني وظيفه دولت و همچنين ملت ايران ميباشد و نه آقاي مسعود بارزاني. ضمنا انتظار ميرود نويسنده منبع مورد رجوع جهت ذکر آمار کردهاي شيعه و سني ايراني و نيز آگاهي از ديدگاه آنان در ارتباط با استقلال کردستان را نيز معرفي نمايد.


شرط دست بردن به قلم و شروع به نگارش در باره مسائل مختلف و مهم سياسي علاوه بر داشتن بينش سياسي کافي، داشتن آگاهي تخصصي و آکادميک از اصطلاحات مهم و حساس اين رشته علمي مي باشد. چنانچه به کاربردن اصطلاح "توسعه" به جاي "نوسازي" متاسفانه در بسياري از يادداشتهاي سياسي ديده مي شود. 

نويسنده ضمن عدم توجه به حق تعيين سرنوشت ملتها، به شيوه اي طرح مسئله کرده اند که گويي رفراندوم مسئله شخصي آقاي مسعود بارزاني ميباشد و دهه ها مبارزه مردم کرد در کردستان عراق و جان دادنها، آوارگي ها، انفال و زنده به گور شدنها و ... براي رسيدن به اين روزها را فراموش کرده اند. همچنين لازم به يادآوري است که کوچکترين آگاهي از تاريخ صدساله عراق مضحک بودن صحبت از دموکراسي در عراق را ثابت ميکند.

بنابراين شايسته است قبل از دست بردن به قلم شرط انصاف و آگاهي را رعايت کنيم.


ادريس قادري 

دانشجو دکتري سياستگذاري عمومي


🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

 

🖋همه پرسي كردستان عراق و اصل حق تعيين سرنوشت


دکتر #محمد_حبیبی_مجنده 

دانشیار دانشگاه مفید

همه پرسی استقلال در اقلیم کردستان در 3 مهرماه جاری (25 سپتامبر 2017) در کنار چالشهای تازه سیاسی و امنیتی که فراروی دولت مرکزی عراق، دولتهای همجوار، منطقه خاورمیانه و جامعه بین المللی نهاده، بحث از مشروعیت حقوقی آن را هم پیش کشیده است. این بحث با آن که در وهله اول به حقوق داخلی کشور عراق مربوط است، پای حقوق بین الملل را هم به میان می کشد. جداشدن بخشی از یک کشور و پدیدارشدن کشوری جدید یا الحاق آن بخش به کشور دیگر بیگمان موضوعی بین المللی و دارای پیامدهایی برای جامعه بین المللی است. از آنجا که کشورهای زیادی در درون خود اقلیتها، ملیتها و اقوام گوناگونی دارند، جدایی طلبی و استقلال خواهی موضوعی حساس برای کشورها است. البته مواضع کشورها در این باره تابع منافع سیاسی آنان است و ممکن است در موارد مشابه مواضع متفاوتی اتخاذ کنند كه نمونه تازه آن همه پرسي استقلا كريمه در مارس ٢٠١٤ و الحاق بعدي آن به فدراسيون روسيه است. در هرحال، این موضوع در حقوق بین الملل معمولاً در چارچوب اصل حق تعیین سرنوشت ملتها که از اصول مسلم حقوق بین الملل است، تحلیل می شود. درباره این اصل و تحولات آن باید به نوشته های تفصیلی مراجعه کرد. اما پرسش کلیدی این است که آیا این اصل به جمعیتها و گروههای متمایز قومی، مذهبی، زبانی و نژادی که درون یک کشور زندگی میکنند حق می دهد بدون رضایت دولت مرکزی کشوری مستقل تشکیل دهند یا خیر. حقوق بین الملل هر چند همواره در حال پویایی و تحول است، به طور سنتی به این پرسش پاسخ منفی داده و اصل حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها را بر اصل حق تعیین سرنوشت به معنای حق تجزیه و استقلال گروههای متمایز درون کشورها برتری بخشیده است. اما به تازگی نظریه ای به نام جدایی چاره ساز یا جبرانی (remedial secession) مطرح شده که هنوز پذیرش همگانی نیافته است. مطابق این نظریه گروه های قومی، نژادی و زبانی متمایز که از حقوق اساسی خود برای مشارکت در سرنوشت خود و اداره امور حکومت برای مدت زمانی نسبتا طولانی و به صورت نظام مند محروم بوده اند و مطالبات آنان برای برخورداری از حقوق اساسی بشر نادیده گرفته شده یا سرکوب شده است، برای جبران این وضعیت حق دارند دولت مستقل خود را برپا دارند. مدافعان این نظریه به دلالت ضمنی بند 7 اصل (هـ) اعلامیه 1970 سازمان ملل درباره اصول حقوق بین الملل راجع به روابط و همکاری دوستانه میان دولتها مطابق منشور ملل متحد، اظهارات دیوان عالی کانادا در سال 1998 در پرونده جدایی کبک و اظهارات برخی کشورها در قضیه کوزوو در دیوان بین المللی دادگستری (2010) و دیدگاه برخی از حقوقدانان بین المللی استناد می کنند. بنابراین، همه پرسي استقلال اقلیم کردستان عراق و در پی آن اعلام یکجانبه استقلال اصولا بدون رضایت و شناسایی حکومت مرکزی عراق در حقوق بین الملل مورد حمایت نیست، مگر آن که به نظریه جدایی جبرانی معتقد باشیم و شرایط کردستان عراق را منطبق بر این نظریه بدانیم.

@jusgentium4all

🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

بحث و نظر و انتقاد در مورد همه پرسي از سوي غير كردها

على نيكجو


جناب اقاي دكتر بحث و نظر و انتقاد در مورد همه پرسي از سوي غير كردها هم كاري مشكل و ممتنع شده و مراقبت بايد كرد كه مبادا متهم به خودخواهي و تماميت خواهي نشويم .

گذشته از انكه براي من جاي صد افسوس دارد كه اين روزها صحبت از كنده شدن سرزمينهاي كشورمان انقدر راحت و اسان شده ، در حاليكه هميشه ميگفتيم جانمان هيچ ارزشي در راه اين مرز پر گهر ندارد.

اما من الان نگاهم نه به عنوان ايراني و نه كشوري كه قطعا از حوادث پيراموني اش تاثير مثبت يا منفي ميگيرد هست و نه اينكه بي توجه به زجرها و رنجهاي ملت كرد در صد سال گذشته بوده ام و نه منكر اشتباهات حكومتها در رويكرد و نگاهشان به مناطق مرزي و پاس داران حريم كشور .


اقاي دكتر ، در سال ١٩٣٨ ، كشور چكسلواكي كه كشوري چند قومي بود تحت فشار هيتلر قرار گرفت تا مناطق الماني زبان ملحق به ان كشور شود ، كشور نسبتا كوچكي كه از چندين سو تحت فشار كشورهاي مجاور بود و اقوام الماني ، مجاري اوكرايني زبان و حتي اسلواكي عَلَم گسستن از ان رو برافراشته بودند خسته از ساليان سال جدال با اتريش ، بين دو جنگ جهاني پيمان هاي مشتركي با همسايگان بست و متحد فرانسه شد .

اما در اقدام يكطرفه هيتلر در اشغال غير قانوني مناطق با ريشه هاي آلماني ، همين دولتهاي فرانسه و انگلستان هيچكاري نكردند و مجارستان و لهستان به باقيمانده چكسلواكي حمله ور شدند. در مجلس انگلستان در ان سال كه چمبرلن نخست وزير بود بعد از موافقت با اين در هم شكستن چكسلواكي ، تنها يك نفر ، يك نفر سوال كرد كه در رايي كه براي اينده چكسلواكي ميگيريد ، جايگاه مردم چكسلواكي كجاست ؟ و انهم چرچيل بود ! اين تنها اعتراض شنيده نشد و شما بهتر از من ميدانيد كه بر سر تك تك كشورهايي كه هريك در برابر از هم پاشيدگي چكسلواكي سكوت كردند يا استقبال كردند يا روياهاي تصرف خاكش رو عملي تر يافتند چه امد .


اكنون سوال من همان هست ! جايگاه مردم عراق در اين قضيه كجاست ؟

والله كه من همدلي بيشتري با ملت كرد دارم ، والله كه به مقتضيات كشور عراق و واقعيت ان وقوف كامل دارم .

ولي سوال ميكنم ، شما فرموديد همه پرسي شد ، ٩٣ درصد راي موافق دادند.

اقاي دكتر جايگاه مردم عراق در اين همه پرسي كجا بوده ؟

به اراده و ميل شما براي تشكيل كشور كردستان احترام ميگذارم ولي به من بگوييد آداب و اخلاق و قواعد ديپلماتيك چنين همه پرسي اي بدون ملاحظه مقتضيات داخلي و منطقه اي ان كشور چگونه لحاظ شده .

همه پرسيي كه تنها از يك جانب ذي النفع و با اطمينان كامل از تاييد آن برگزار شود چگونه ميتواند براي يك ناظر بيطرف توجيه اعتبار داشته باشد ؟

من رفتم تمام قانون اساسي عراق رو در قسمت توضيح فدراليسم اون خوندم ، قانوني كه به نظر من بسيار مترقي و با گشايش نظر نسبت به اقوام هست ، در قانون اساسي ، عراق كشوري عربي هم نيست ، جمهوري عراق هست و حجم اختياراتي كه به اقليم كردستان داده اتفاقا فراتر از فدراليسم هست و به نظر من كشور كردستان مدتهاست كه موجوديت يافته اگرچه شايد به لحاظ ظاهري تمايلات سياستمداران اين كشور رو بعنوان ژست كامل يك كشور در عرصه جهاني بطور كامل ارضا نكند.

حالا كاري به اولين دولت آن ، مالكي ندارم كه اشتباهات فاحشش موجبات احوال اين روزهاي عراق هست ، اشاره من به قانون مدون كشور است .

اما هنوز نميتوانم اين مساله رو براي خودم توجيه كنم چرا و چگونه قانون اساسي چنين باز رو كه دولتمردان اقليم پذيرفتند ( و يادم هست ان زمان هم با چه استقبالي به ان راي دادند) رييس جمهور كشور كرد و از افراد مورد وثوق و يك مرد برجسته و مورد احترام بوده ، نمايندگان كردِ تاثيرگذاري در مجلس عراق حضور داشتند ، اين چنين ناجوانمردانه ، يكطرفه و بي هماهنگي هاي قبلي زيرش زدند ؟ ( طبق قانون اساسي ، بر حفظ تماميت ارضي عراق تصريح شده )

ايا اخلاق ديپلماتيك و مقتضيات احترام به ميثاقهاي ملي و بين المللي در ان رعايت شده است ؟ بدين لحاظ تا چه حد ميتوان به خود عراق حق داد كه نسبت به اين قضيه واكنش منفي اتخاذ كند يا خير ؟

حالا بخواهيم از حق و حقوق انسانها در تعيين سرنوشت خود هرچقدر بخواهيم سخن بگوييم ، اما از نظر من انچه كه در اين منطقه بلاخيز ، لايتغير است عدم پايبندي به آداب سياسي و تنها نگريستن به منافع خويشتن است كه متاسفانه يك مورد استثنا هم در ان نمي بينم .

براي همين لااقل وقتي تاريخ يكصد ساله خودمان رو كه مرور ميكنم ، تمام مقاطع گشايش سياسي و دموكراتيكي كه داشته ، ختم به يك كودتا شده ، نگاه بفرماييد به كودتاي سيد ضيا در دوران مشروطه واقعي احمدشاه.

نگاه بفرماييد به كودتاي ٢٨ مرداد بدنبال حكومت مصدق .

 اين منطقه هرگز اين مساله كه تعاملات سياسي ، بده بستان هست نه استيفاي همه ١٠٠ درصد متوجه نميشود ، اسراييلش هم متوجه نميشود و اسراييل هم متوجه همه عقب ماندگي ناشي از اين خودبيني محض نيست.


حالا اين نظر بجهت بدبيني عميق من به سياستمداران چه باسابقه خوب و چه بد برميگردد ، و اينكه هميشه فكر كرده ام هرگاه همه چيز بيش از اندازه رويايي به نظر امد ، لازم و حياتي هست بدقت و از جنبه هاي ديگر ان ، بررسي شود .

در حاليكه من حتي يك نقد و تحليل در مورد اسيب شناسي اقدام اقاي بارزاني ، حه به لحاظ شكل و چه به لحاظ زمان اجراي تصميم از طرف روشنفكران كرد نديدم و ياد ان حرف بختيار مي افتم كه در حال پرواز و رفتن هميشگي از خاك ايران از خود پرسيد ، من ديگر چكار بايد ميكردم و چه چيز به اين ملت ميدادم كه دست از اينكار بردارند .

دوست دارم اين سوال رو بپرسم قانون اساسي عراق ، بيش از اين چه ميتوانست به كردهاي عراق بدهد ؟

جايي كه اختيارات و ازاديهاي خود رو داشت و داراي حمايت از همسايه ( ايران ) بود ، ايران در حمايت نظامي و حفظ اقليم از دست داعش كم نگذاشت ( محبت صرف نكرد ، مصالح دو كشور بر هم منطبق بود)


من بيشتر از آمال ها و ارزوها به دستاوردهاي عملي در آينده فكر ميكنم، به دشواري هاي تصميمهاي يكجانبه نصيب ملت كرد ميكند و اينكه همه انچه تاكتون بدست اورده اند در معرض خطر باشد .


ضمن اينكه نظريات فرصت طلبانه كه عراق اگر بپاشد به نفع ايران است با احتمال ( به نظر من محالِ ) شكل گيري ايران دوم رو ظالمانه و خودخواهانه مي دانم ، اگر خود رضا به تشكيل عربستان دوم در سرزمين با تاييد كشور همسايه نداشته باشم .

اميدوارم حكومت ايران از درِ مدارا با اتفاق اخير درآيد و بجد از صميم قلب دعا ميكنم كه نور عقلي به ذهن ان تابيده شود براي تحقق ايران براي همه ايرانيان .


و براي ملت مظلوم و سرافراز كرد آرزوي بهترين ها رو دارم


و اين آرزو رو از صميم قلب دارم كه عراق و ملت زجر كشيده عراق را از سرنوشت مشابه چكسلواكي بدور بدارد كه اگر چنين شود ، حاصلي جز فلاكت و ادبار براي منطقه خاورميانه نخواهد داشت .دامن هيچكدام از لهيب آتش آن در امان نخواهد بود.

🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

Report Page