اجتهاد و تقلید و سلف صالح امت / ائمهی اربعه و فقه پویا و بالنده در زندان جمود و تحجّر - بخش اوّل
نویسنده: عبدالرحمن عبدالخالق- کویت/ ترجمه: عبدالرحیم فرامرزی (با اندکی دخل و تصرّف) - پیرانشهر
مقدمه:
حمد و سپاس خدایی را سزد که آفرینندهی رحمن و رحیم و آمر حقیقی برای موجودات است. سلام و رحمت و برکت بر محمدِ امین –صلّیالله علیه و سلّم– عبد و رسول او و داعی به سوی راهی که خود دربارهی آن میفرماید (شما را بر راه روشن جای گذاشتم که شب آن مانند روزش بوده و هیچ کسی از آن منحرف نمیشود جز این که هلاک گردد) و سلام بر همهی راه روان راستین او از ابتدا تا انتها.
امروز مسلمانان به شدت نیازمند اتحاد کلمه میباشند و این ممکن نیست و بدست نخواهد آمد مگر اینکه آنها از نظر عقیده و قانونگذاری و سلوک و رفتار بر محور قرآن زندگی کنند. لابد دعوت به سوی کتاب و سنت در برابر تحجر و جمود مقلدین قرار میگیرد که گمان میکنند دعوت به کتاب وسنت و فقه و قانونگذاری، ویران شدن فقه سنتی را بدنبال دارد. چرا که آنان میپندارند اجتهاد و قانونگذاری یعنی پایین آوردن شأن ائمه اربعه و به این جهت اقدام به تشویش افکار عامّه برعلیه کتاب و سنت و دعوتگران آن نموده و قانونگذاری و کار کردن برای محور قراردادن قرآن وسنت، در باب فقه و اجتهاد را، گشودن دروازهی تهمت و افترا به ائمه و فقه میدانند.
این مقالهی مختصر در صدد بیان حقیقت دعوت سلف صالح امت در ارتباط با اجتهاد و قانونگذاری و نیز بیان موضع و نگاه مؤمنان گذشته و داعیان امروزِ آن سلف صالح دربارهی فقهای چهارگانه میباشد. که امید است سبب نفع مسلمانان و توشهای برای مؤلّف آن در نزد خدای سبحان به حساب آید.
عبدالرحمن عبدالخالق - کویت
نیاز ما به اجتهاد:
علما، علمی که پیامبر از جانب پروردگارش دریافت نموده به سه قسم تقسیم میکنند.
١- علم اخباری: که مربوط به امور غیبی و جهان آخرت، از قبیل صفات خداوند، افعال او، نبوّت، ملائکه، بهشت و جهنم و حساب و کتاب و... میباشد. تمام این امور در محدودهی امور مربوط به ایمان و غیب قرار میگیرند.
٢- قسم دوم به اعمال بندگان مربوط میشود، که عبارت است از تشریع و قانونگذاری در ارتباط با اعمال تکلیفی بین بنده و پروردگارش بوده که در شرع به عبادات نامگذاری شده. از مهمترین بخشهای آن نماز و روزه، زکات و حج و بخشی دیگر از آن عبادات، تنظیم روابط بین بندگان با هم دیگر میباشد. از جمله ازدواج، طلاق، هبه، میراث و همهی مسائل مالی و سیاسی.
٣- و قسم آخر متعلق به مسائل مربوط به رشد و کمال انسان که آن را اخلاق و تزکیه مینامند، این بخش وابسته به دو قسم فوقالذکر بوده که بخش اول از ناحیهی عملی و قلبی، یعنی سالم ماندن قلب از کینه و حسادت میباشد و از جهت دومی از ناحیهی اعمال ظاهری شرعی مانند گذشت، بخشش، شجاعت، احترام به مهمان و همهی اعمال ظاهری قابل تعریف است.
بخش اول از سه قسم توضیح داده شده عقائد نام گرفته است که هیچ گونه تغییر وتبدیل و یا اضافه و نقصان در آن راه ندارد و در تمام شریعتهای آسمانی و بر زبان همهی انبیا، ثابت و یکسان بوده است.
اما بخش دوم (عبادات) تسلیم شرایط و ضروریات و نیازهای زمانی و مکانی بوده و دائماً در حال تغییر و تحول هستند. چنانکه خدای سبحان میفرماید (برای هر یک از شما (امّتها) شریعت و راه و روش قرار دادهایم). -آیه ٤٨ سوره مائده
به همین خاطر شریعتهای پیامبران با توجه به رشد فکری و نیازهای زمانی و مکانی با هم دیگر متفاوت بودهاند. البته این اختلافات نه از جمیع جهات بلکه از نظر اصول شریعت متّفق و یگانه و از نظر فروعات و جزئیات با هم متمایز. با وجود اینکه شریعت اسلام با وفات پیامبر کامل گردید اما مسلمانان در طول تاریخشان همواره به استنباط احکام در باب قضاوت و همهی مشکلات جدیدهی زندگی بنا بر نیازهای زمانی و مکانی و حوادث به وجود آمده پرداختهاند. بنابراین تشریع و قانونگذاری، تازه و تجدیدپذیر بوده، تا قیامت و تجدیدپذیر بودن زندگی، در حال تکامل است.
یا این نگاه درست بوده یا باید معتقد به توقف تشریع و قانونگذاری برای حوادث و وقائع تازه و متغیر باشیم که این هم به معنای جدا نمودن شریعت از زندگی مردم میباشد، چرا که زندگی مردم همواره ادامه دارد و تجدیدپذیر است. قانونگذاری و تشریع (اجتهاد و استنباط احکام از روی متون قرآن و سنت و اجماع) ضوابط و اصول و دستوارتی است برای زندگی مداوم و مستمر انسان و موجودات. پس زمانی که شریعت و قانون اسلامی به زندگی متحول و متغیر پشت کند، مردم برای ادمهی زندگی به شریعتها و قوانین دیگر رو نموده، مطلبی که به تمام و کمال برای شریعت و قانونگذاری اسلامی به خاطر جدایی آن از زندگی بشر و جمود حرکت فقهی و دوری سیاست و حکومت از آن روی داده است.
علما درتعریف اجتهاد گفتهاند: که عبارتست از بکارگیریی نهایت تلاش برای رسیدن به یک ظن در ارتباط با یک حکم شرعی. و این یعنی اینکه مجتهد نهایت تلاش خود را بکار میگیرد برای شناخت منظور و مقصود خدای سبحان در ارتباط با یک موضوع.
شناخت حکم شرعی یا از نصی از نصوص قرآنی یا از حدیث صحیح نبوی و یا از اجماع صحابه (رض)، حاصل خواهد شد. که این فهم یا اصابه میکند و درست است یا خطا میباشد.
به همین خاطر است اجتهادی که بر اساس فهم و استنباط باشد یک شناخت ظنی است زیرا صاحب آن معصوم نیست. اینجاست که امام مالک (رح) فرمود: هر فردی که سخن از او دریافت میگردد میتوان قول و رأی اورا رد نمود مگر صاحب این قبر (ارشاد السالک ج ١ ص ٢٢٧)
مجتهد کسی است که عقل وفهم خود را برای شناخت حکمی بکار میگیرد اما طبیعتاً باید شایستگی آن را داشته باشد. به همین خاطر است که علما شروطی برای اجتهاد وضع نمودهاند، که خلاصهی آن اینست: مجتهد عالم به قرآن وسنت ولغت عرب و حادثه و واقعهی که در صدد اجتهاد برای آنست باشد. و نیز شناخت متون و نصوص مرتبط با همچون واقعهی را داشته باشد. این علم به فضل الهی برای هر فردی که در این زمینه تلاش متناسب را به خرج دهد ممکن و دستیافتنی است. چنانکه خدای سبحان در آیهی ١٧ سورهی قمر میفرماید: ما قران را برای(فهم و دریافت) آسان نمودهایم آیا پند گیرندهای وجود دارد.
پیامبر عزیز فرمود: «من با دین راستین واسان بر انگیخته شدهام» (اخراج: امام احمد حنبل ص ٢٦٦ – طبرانی شمارهی حدیث ٧٨٦٨ – حدیث حسن)
پیامبر (ص) فرمود: «همانا این دین سهل و آسان است هر کس در آن سختگیری نمود دین بر او غلبه کرد» (اخراج: بخاری ج ١ ص ٩٣) (سختگیری و افراط و بر داشت غیر از آنکه روح قرآن وسنت آنرا بپذیرد سبب افراط و تفریط میشود که یا منجر به تعطیلی احکام یا چنان بر مردم سخت و گران خواهد آمد که از آن فرار میکنند چنانکه امروزه اینگونه است- مترجم)
آسان و سهلگیری اسلام تنها در عمل نیست، بلکه سهلگیری اسلام در باب فهم و درک آن نیز هست. آنچنانکه در طول تاریخ اسلام همیشه مردانِ لایق و شایسته بودهاند که در حوزهی فهم عام مسائل دینی و تعلیم امت و توجیه راههای رسیدن به آنچه که مورد رضایت خدا بوده برای مردم اجتهاد و استنباط احکام نمودهاند.
ضرورتاً شرط نیست هر کسی که در باب مسألهی از مسائل دینی اجتهاد ورای داشته باشد، آن رأی موافق و مطابق با حق یا به تعبیر دیگر صواب بوده و خطا نکند. بلکه بعد از رسول خدا هر که در این دین تا به امروز اجتهاد و استنباط داشته گاهی اصابه نموده و زمانی خطا که مردود اعلام گردیده و دیگران آنرا رد کردهاند و او هم آرا دیگر مجتهدان را رد نموده است. چنانکه امام مالک فرمود هیچ فردی از ما نیست جز اینکه قولش رد شود و او قول و رأی دیگران را رد نماید.
اینجاست که مسلمانان در وقائع بسیاری از قبیل تیمم، تقسیم آراضی تصرف شده، محدود و مشخص نمودن مهریه با حضرت عمر (رض) مخالفت نمودهاند. و نیز با حضرت عثمان (رض) در موارد بسیاری از معاملات و عبادات، قول و رأی ایشان را نپذیرفته و حضرت علی (رض) نیز در بسیاری از قضایی فقهی و سیاسی اقوالش رد گردیده است. (نگاه: اعلام المقعین لابن قیم)
حال که وضع و احوال اصحاب و خلفای طراز اول رسول خدا و شاگردان پرورشیافتهی مستقیم ایشان درباب اجتهاد و رأی اینگونه باشد پس رأی و سخنان فقها و علمای غیر ایشان بطریق اولی رد و قبول و قابل نقد و بررسی است.
موضوع به هر صورتی و هر گونه به آن نگاه شود. براستی خدای پاک و منزّه تنها حفظ نصوص و متون ظاهری دین را برای ما تضمین ننموده، بلکه تطبیق و فهم آنرا نیز در میان امّت تا قیام قیامت ضمانت کرده است. (توضیح اینکه اگر فهم و تطبیق از قران و سنت برای حل مشکلات و حوادث جدید را حذف کنیم، طبیعتاً معجزه و ابدی بودن قران را بعنوان برنامهی زندگی فردی و اجتماعی کاملاً نادیده انگاشتهایم. مترجم)
اینجاست که پیامبرِ دلسوز امت فرمود «همواره در میان امتم گروهی بر طریق حق خواهند ماند، که انحراف منحرفان و مخالفت خلاف ورزندگان ضرری به آنان تا فرا رسیدن امر خدا نمیرساند.» (اخراج از بخاری ج ١ ص ١٦٤ مسلم ج ٣ شماره ١٥٢٤ حدیث متواتر)
این گروه کسانی هستند که قیام میکنند برای حق و شکی نیست هر روز و هر زمان در برابر مشکلات، قضای و حوادث که در صدر اسلام نبوده قرار میگیرند. پس اینان همیشه محتاج اجتهادی هستند که بر وفق کتاب و سنت بوده (روشنگر راه این چنین اجتهادی تنها قرآن وسنت و اجماع صحابه میباشد. مترجم) این اجتهاد دائم، مستمر و تجدیدپذیر برای حل مسائل جدیده، آن چیزی است که ما امت همیشه به آن نیازمندیم. البته چنین اجتهادی، خطا و صواب در آن تا انسان، انسان است و غیره معصوم واقع خواهد شد.
اسلام از زمان نزول در عصر رسول خدا تا به امروز چنین رویه و شیوهی را در باب تطبیق احکام (اجتهاد) رعایت نموده است. خداوند سبحان به پیامبر عزیزش یاد داد که او تا نهایت دنیا در میان امت باقی نخواهد ماند و وحی نیز قطع خواهد شد بلکه به زودی خلفا جانشین میگردند و آنچه که برای آنان در ارتباط با حل مشکلات و مسائل جدید وجود خواهد داشت، فهم متون و استنباط و اجتهاد است. و نیز پروردگار یاد داد که در آینده یعنی بعد از قطع وحی در معرض خطا و صواب قرار میگیرند. لذا ایشان را مکلّف ننمود که در هر رأی و اجتهادی به حق اصابه کنند (توضیح اینکه خالق مهربان با توجه به نقص نسبی دانش بشر، هیچگاه بر او تکلیف خارج از طاقت و توان نخواهد نمود. البته مجتهد باید همهی توان و تلاش خود را به کار گیرد و در صدد رسیدن به قول و رأی درست باشد اما اگر گاهی اجتهاد او به حق اصابه نکرد به فرمودهی پیامبر یک اجر دریافت خواهد نمود. مترجم) در این شرایط است که پیامبرِ اسوه و الگو میفرماید: زمانی که حاکم و فرمانروا یا به تعبیری دیگر فقیه و مجتهد برای صدور فتوا و رأی تلاش میکند اگر فتوا و رأی او به حق اصابه کند دارای دو اجر و اگر نکند یک اجر. (حدیث را بخاری و مسلم و امام احمد روایت کردهاند)
بعد از رسول خدا حوادث و اتفاقاتی رخ داده که اجتهاد را طلبیده است. در چنین شرایطی صحابه در ارتباط با آن حادثه و اتفاق گاهی بر یک رأی متفق و زمانی دارای آرا و نظریات متفاوت بودهاند. از جملهی این مشکلات: خلافت بعد رسول خدا از آن کیست؟ زمانی که بخشی از عرب مرتد شدهاند آیا بصلاح است که سپاه اسامه حرکت کند؟ آیا منع کنندگان زکات مرتد و جنگ با آنان جایز و یا مسلمان و ریختن خون آنان حرام؟ آیا با رومیها و فارسهای مجوسی، جنگ آغاز گردد یا خیر؟ آیا بعد از ابوبکر خلافت عمر با همان عهد و پیمان و سفارش ابوبکر مشروع است یا خیر؟ و بعد از عمر خلافت به همان شیوهی قبلی باشد یا مسأله به مسلمین واگذار گردد؟ چنانکه شخص مبارک پیامبر مسألهی جانشینی را به مسلمین واگذار نمود. یا عمر برای تصدّی خلافت شش نفری که پیامبر تا زمان فوت کاملاً از آنان راضی بود را پیشنهاد داده و شیوه و نظم خاصی برای انتخاب یکی از آنان ارائه نمود و نیز دهها مشکل در دوران خلافت عثمان و امثال آن در زمان خلافت علی و مشکلات عدیدهی دیگر اجتماعی که گاهی خلیفه، رأی و اجتهادی داشت و اصحاب رأی دیگر. مثلاً مشکل اسکان اسیران و ایرانیان صنعتگر در مدینه که حضرت عمر معتقد بود باید مدینه را از وجود آنان پاک نمود در حالی که حضرت عباس و فرزندش عبدالله مخالف این رأی بودند.
این مشکلات و مشکلات بسیاری دیگر، اسباب احتیاج مسلمین به اجتهاد را فراهم آورد. اگر مشکلات فراوان و عدیدهی امروز را در تمام ابعاد زندگی مورد دقت و شمارش قرار دهیم، درخواهیم یافت که مسلمانان در چنین عصری بشدت و بدون تأخیر نیازمند تلاش وسیع و اجتهاد فراوان و فهم عمیق از کتاب و سنت بوده تا بتوانند زندگی را در تمام ابعادش مطابق با راه و روش خدایی تنظیم کنند.
ادامه دارد...
منبع: اصلاحوب
مطالب مرتبط:
اجتهاد و کارآمدی فقه اسلامی در دنیای امروز